%0 Journal Article %T بنیانِ زروانی ناکُشتن و به بند کِشیدن ضحّاکِ شاهنامه %J شعر پژوهی(بوستان ادب) %I معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز %Z 2008-8183 %A اردستانی رستمی, حمیدرضا %D 2017 %\ 05/22/2017 %V 9 %N 1 %P 1-22 %! بنیانِ زروانی ناکُشتن و به بند کِشیدن ضحّاکِ شاهنامه %K آز %K اهریمن %K زروان %K سروش %K ضحّاک %K فریدون %R 10.22099/jba.2016.3897 %X مطابق شاهنامه، آن‌گاه که فریدون بر ضحّاک چیره می‌شود، دو بار اراده‌ی کُشتنِ او می‌کند که هر دو بار سروشِ خجسته، فریدون را از کُشتن ضحّاک بازمی‌دارد و بند کردنِ او را بهتر می-داند. پیش از این، در توجیه و تحلیلِ نَکُشتن و به بند کِشیدنِ ضحّاک، گمان‌هایی زده شده است؛ امّا نگارنده بر این نظر احتمالی است که اگر ایزد سروش به فریدون اجازه‌ی کُشتنِ ضحّاک نمی‌دهد، این برایندِ باوری زروانی در شاهنامه است. بر بنیان متن‌های زروان‌گرا (وِزیدگی‌های زادسپرم، بندهش و مینوی خرد)، زروان از سویی فرمان‌روایی بر هستی را برای نُه هزار سال (زمان کرانه‌مند) به اهریمن سپرده است و از سوی دیگر، او برای آفرینش جهان مادّی، ابـزاری از گوهر تـاریکیِ خود به اهریمن می‌دهد که آن گوهر آز است و بی‌آن گوهر، جهان شکل نمی‌گیرد. در باور زروانی، آفرینش مادّی دست‌آوردِ اهریمن و آز است و با شرّ، جهانِ مادّی جهان می‌شود. ضحّاک نیز در شاهنامه، نمادِ این جهانیِ اهریمن و تجسّم آز (آزمندِ قدرت، خورش، آمیزش جنسی و در تقابل با مهر، خرد و نظم) است که بی‌آن، هستی از هم فـروخواهد پاشید و کـرانه‌مند به بی‌کرانه خواهد پیوست؛ کُشته شدنِ ضحّاک، پایان هستی و لغوِ پیمان زروان با اهریمن است؛ از این‌روی، ایزدِ سروش (درهم‌شکننده‌ی دیو آز) که مطابق با سروش‌یشت، موظّف است نگاه‌بانِ پیمانِ میانِ دروند و اشون باشد، بر فریدون آشکار می‌شود تا پیمانِ زروان و اهریمن شکسته نشود و او را از کُشتنِ ضحّاک بازمی‌دارد. %U https://jba.shirazu.ac.ir/article_3897_c00378f398d324a6da182f4305f92e3f.pdf