%0 Journal Article %T تحلیل ساختاری الگوهای متکرر داستان‌های کودکان طردشده در شاهنامه و دیگر اساطیر %J شعر پژوهی(بوستان ادب) %I معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز %Z 2008-8183 %A رضائی, مهدی %A زارعی فرد, رها %A سینا, سیروس %D 2018 %\ 05/22/2018 %V 10 %N 1 %P 85-104 %! تحلیل ساختاری الگوهای متکرر داستان‌های کودکان طردشده در شاهنامه و دیگر اساطیر %K اساطیر %K کودک %K طردشدگی %K ساختارگرایی %R 10.22099/jba.2017.24655.2606 %X عناصر مشترک در فرهنگ و ادبیات ملل مختلف فراوان دیده می شود که یافت و تحلیل دلایل آن، کمک می کند تا در صورت لزوم، زمینه‌های اشتراک و نزدیکی فرهنگ‌ها تقویت شود. یکی از شباهت-های موجود در ادبیات فارسی و ادبیات دیگر ملل حضور کودکانی است که بنا به دلایلی از خانه طرد می شوند و در نهایت اغلب آن‌ها به خانه بازمی گردند و در شرایط و موقعیتی بهتر قرار می گیرند. در شاهنامه، شخصیت‌هایی چون کیقباد، زال و... بنا به دلایلی مورد نفرت قرارگرفته و طرد می‌شوند؛ اما این کودکان پس از پشت سرنهادن حوادثی به قدرت و قهرمانی می‌رسند. در متون حماسی-اساطیری جهان نیز داستان‌هایی وجود دارد که بنمایه‌ آن طرد کودکی از خانواده است. همه‌ این کودکان، پس از دورشدن از زادگاه و پس از طی مراحلی دشوار و گذر از موانعی، به بلوغ رسیده و شایسته‌ عنوان قهرمانی یا پادشاهی می شوند. با تحلیلی ساختاری مشخص می‌شود که این داستان‌ها از الگویی واحد پیروی می‌کنند و دارای اجزا و عناصری مشترک، مانند قدرت طردکننده، کودک طردشده، ابزار دورکردن، مکان تبعید، مانع و حائل، شخص‌نجات‌دهنده و در نهایت سرنوشت محتوم است. در این داستان‌ ها گسیل کنندگان، کسانی هستند که نسبت به وجود این کودکان احساس ترس و تنفر دارند. در واقع دو سبب اصلی که موجب می‌گردد تا این کودکان در طبیعت رها گردند، نخست ترس شخص گسیل کننده از حوادث احتمالی آینده و دیگر نفرت والدین از فرزندان به دلیل وجود نقص یا ناخواسته بودن است. %U https://jba.shirazu.ac.ir/article_4231_06266879040a9be1817d78e478f78f3b.pdf