%0 Journal Article %T تحلیل لوگوس (زبان) در مثنوی معنوی و غزلیات شمس با رویکرد هستی­ شناسانه‌ی هایدگری %J شعر پژوهی(بوستان ادب) %I معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز %Z 2008-8183 %A بالو, فرزاد %A رضاپور, رضا %D 2021 %\ 11/22/2021 %V 13 %N 3 %P 53-78 %! تحلیل لوگوس (زبان) در مثنوی معنوی و غزلیات شمس با رویکرد هستی­ شناسانه‌ی هایدگری %K واژه‌های کلیدی: زبان %K غزلیات ­شمس %K لوگوس %K مثنوی %K مولانا %K هایدگر %R 10.22099/jba.2020.36712.3712 %X چکیده هستی و وجود، راهبر اصلی مباحث فلسفی در آرای هستی­شناسی مارتین هایدگر است. وقتی هایدگر از لوگوس سخن می­گوید، درحقیقت در پی یافتن راهی برای رسیدن به دریافت حقیقت هستی و وجود است. برای حصول به این امر،  هایدگر در طرح بحث خود از لوگوس در پیوند با امر حقیقی، لوگوس را در ساحاتی چون لوگوس به‌مثابه­ی سخن‌گفتن، لوگوس به‌مثابه­ی صدق ­و کذب (آشکارگی و پوشانندگی)، لوگوس به‌مثابه­ی بازتاب­دهنده  و... بررسی می‌کند. نکته اینجاست وقتی‌که در پرتو چنین تلقی از لوگوس در اندیشه‌ی هایدگر، به خوانش مثنوی و غزلیات شمس می‌پردازیم، تحقق عینی وجوه مختلف لوگوس (زبان) را به‌نحوتأمل‌برانگیزی در اشعار مولانا مشاهده می‌کنیم، چنان‌که گاهی به دو وجه آشکارگی و پوشانندگی لوگوس (زبان) توجه نشان می­دهد و در مواقعی زبان را به‌مثابه­ی امری پوشاننده فرض و گاه آن را به غبار و حجاب نیز تشبیه می­کند. همچنین در ابیاتی بر این نکته اصرار می­ورزد که زبان در توصیفِ حقیقتِ هستی، ناقص و نارسان است و توانایی بازتاب حقیقت را ندارد. نوشتار حاضر طرح و تحلیل چگونگی این فرایند خواهد بود.   %U https://jba.shirazu.ac.ir/article_5752_8b17182823b93f9b75e488c59915d9b9.pdf