ORIGINAL_ARTICLE
فراهنجاری نحوی در دیوان شمس تبریزی
موضوع اساسی در این مقاله فراهنجاری نحوی در دیوان شمس است که شگفتی و تنوعِ خاصّی به غزل­های وی می­بخشد. نگارنده، پس از پرداختن به موضوعاتِ آشنایی­زدایی و برجسته­سازی به­عنوان مباحث مقدّماتی، مقاله را با تأکید بر مشخّصه­هایی چون: تطبیق صفت با موصوف، عدم مطابقت نهاد با فاعل، ایجاد پرش ضمیر، گسترش دادنِ جزء اوّل فعل و نیز با طرح مؤلّفه­هایی نظیرِ قلبِ نحوی، مطابقه­ی فاعلی، چینشِ واژگانی، استعمال هنریِ فعل­های مرکب به­عنوان عناصر نظم­آفرین، بیان می­کند که مولانا قصد دارد ضمن ایجادِ آشنایی­زدایی و درنگ هنری، خواننده را برای کشف مقاصد زیباشناسی انحرافات و سرپیچی­های نحوی خود که عبارت است از القاء مفهوم کثرت و تنوّع و گریز از محدودیّت­ها، ترغیب کند و نیز مخاطب را در رسیدن به شکل هنری خود از طریقِ توجّه به نقشِ عناصر نظم­آفرین راهنمایی نماید. نتیجه آن­که: تصرّفات و نوآوری­های نحویِ مولوی در دیوان شمس، که به­واسطه­ی انعطاف­پذیریِ زبان فارسی و به­سببِ ضرورتِ وزنی، داشتنِ زبان حماسی، الهام­گیری از زبان مردم، ناخودآگاهی و ... صورت می­گیرد، از آن­رو که توانسته صورت­های ذهنی مولوی را درست و کامل به مخاطب منتقل کند، زیبا، هنری و پذیرفتنی است.واژه­های کلیدی: فراهنجاریِ نحوی، بلاغت، آشنایی­زدایی، برجسته­سازی، دیوان شمس، مولوی
https://jba.shirazu.ac.ir/article_1458_7abde585ee40b240f1613f94d82bcefe.pdf
2013-11-22
1
22
10.22099/jba.2013.1458
فراهنجاریِ نحوی
بلاغت
آشناییزدایی
برجستهسازی
دیوان شمس
مولوی
خدابخش
اسدالهی
skhodadani@gmail.com
1
دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل
LEAD_AUTHOR
منصور
علیزاده بیگدیلو
2
دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل
AUTHOR
احمدی، بابک. (1380). ساختار و تأویل متن. تهران: مرکز.
1
اسداللهی، خدابخش و منصور علی­زاده. (1391). «آشنایی­زدایی و فراهنجاری معنایی در غزلیّات مولوی». مجله­ی بوستان ادب، سال 4، شماره­ی 1، صص1- 20.
2
انوری، حسن و حسن احمدی گیوی. (1384). دستور زبان فارسی. تهران: مؤسّسه­ی فرهنگی فاطمی.
3
ایگلتون، تری. (1380). پیش­درآمدی بر نظریّه­ی ادبی. ترجمه­ی عباس مخبر، تهران: مرکز.
4
باطنی، محمدرضا. (1380). توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. تهران: امیرکبیر.
5
جرجانی، عبدالقاهر. (1368). دلائل الاعجاز فی­القرآن. ترجمه­ی سیدمحمد رادمنش، مشهد: آستان قدس رضوی.
6
خلیلی جهان­تیغ، مریم. (1380). سیب باغ جان. تهران: سخن.
7
دبیرمقدم، محمد. (1376). «فعل مرکب در زبان فارسی». مجلّه­ی زبان­شناسی، سال12، شمارهی23 و 24، صص 2- 46.
8
دشتی، علی. (1362). سیری در دیوان شمس. تهران: جاویدان خرد.
9
دهخدا، علی­اکبر. (1373). لغت­نامه­ی دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
10
سپهری، سهراب. (1387). هشت کتاب. تهران: طهوری.
11
سلدن، رامان. (1384). نظریّه­ی ادبی معاصر. ترجمه­ی عباس مخبر، تهران: طرح نو.
12
سمیعی، احمد. (1389). آیین نگارش و ویرایش. تهران: سمت.
13
شایگان­فر، حمیدرضا. (1380). نقد ادبی. تهران: دستان.
14
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1383). ادوار شعر فارسی. تهران: سخن.
15
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1386). موسیقی شعر. تهران: آگاه.
16
شمیسا، سیروس. (1378). نقد ادبی. تهران: فردوس.
17
شمیسا، سیروس. (1380). کلیات سبک­شناسی. تهران: فردوس.
18
صفوی، کوروش. (1383). از زبان­شناسی به ادبیّات. ج2، تهران: سوره­ی مهر.
19
العشماوی، محمدزکی. (بی­تا). قضایاالنقدالادبی بینالقدیم والحدیث.قاهره: دارالمعرفه الجامعیه.
20
علوی مقدم، مهیار. (1381). نظریّه­های ادبی معاصر. تهران: سمت.
21
محمدی، محمدحسین. (1380). «آشنایی­زدایی در غزلیّات شمس». مجله­ی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی 4 و 5، صص 211- 221.
22
مرزبان­راد، ع. (1378). دستور سودمند. تهران: دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
23
منصوری، مهرزاد. (1389). «نقش محدودیت­ها و قابلیت­های زبانی در شکل­گیری ادبیات منظوم ...». مجلّه­ی پژوهش ادبیات معاصر جهان، شماره­ی 60، صص 93- 112.
24
مولوی، جلال­الدین محمد. (1384). کلّیات غزلیّات شمس تبریزی. تهران: امیرکبیر.
25
مولوی، جلال­الدین محمد بن محمد. (1387). گزیده­ی غزلیّات شمس. به­کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: امیرکبیر.
26
مولوی، جلال­الدین محمد بن محمد. (1388). غزلیّات شمس تبریز. مقدمه و گزینش و تفسیر: محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
27
نفیسی، آذر. (1368).«آشنایی­زدایی در ادبیات». کیهان فرهنگی، شماره­ی62، صص34- 37.
28
وحیدیان کامیار، تقی و غلامرضا عمرانی. (1385). دستور زبان فارسی. تهران: سمت.
29
ولک، رنه، آوستن وارن. (1382). نظریه­ی ادبیّات. ترجمه­ی ضیاء موحّد و پرویز مهاجر، تهران: علمی و فرهنگی.
30
ORIGINAL_ARTICLE
تجربهی دینی حافظ شیرازی بر اساس نظریهی گلاک و استارک
تجربهی دینی حافظ شیرازی بر اساس نظریهی گلاک و استارک علیاکبر باقریخلیلی* سهراب قهّارپورگتابی** دانشگاه مازندرانچکیدهچالشهای دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعهشناسان از کارکردها اجتماعی دین، موجب شد تا جامعهشناسی دین در حوزهی پژوهشهای دینی شکل گیرد و پژوهشگران این حوزه را بر آن دارد تا راهکارهایی برای عملیاتی و اجرایی کردن دین، ارائه نمایند و کارکردهای آن را در مناسبات و تعاملات اجتماعی نشان دهند. لذا، از این رهگذر برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیدهای چند بُعدی، معرّفی کردند. نظریهی گلاک و استارک از جمله مهمترین نظریههای مطرح در حوزهی مذکور است. در این نظریه برای دین پنج بعد، ذکر شده:1. اعتقادی؛ 2. مناسکی؛ 3. تجربی؛ 4. فکری 5. پیامدی. تجربهی دینی از عناصر مشترک همهی ادیان و یکی از ابعاد مهم دین و در حکم جوهر آن میباشد. در تجربهی دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکید میگردد. در حقیقت، بعد تجربی دین شیوهای برای احساس حضور خداوند در درون میباشد. گلاک و استارک برای تجربهی دینی چهار شاخص برشمردند:1. شناخت؛ 2. توجّه؛ 3. ایمان و 4. ترس و بیشتر، کارکردهای اجتماعی آنها را مورد توجه قرار دادند. حافظ شیرازی، به عنوان شاعرِ مسلمانِ عارف، صاحب تجربههای دینی است. شناخت حافظ، شهودی و مبتنی بر شیوهی عاشقانه است. عشق در تجربهی حافظ، پدیدآورندهی پایدارترین نظام اجتماعی استوار بر مناسبات و تعاملات انسانی است و توجّه یا نیایش، بیداری و تعادل در رفتار اجتماعی را در پی دارد. ایمان، تعیینکنندهی نحوهی عمل و معنابخش زندگی است و عدالت محوری و عملگرایی، دو کارکرد عمدهی اجتماعی ایمان حافظ است. ترس در تجربه دینی حافظ راهی ندارد و حافظ امید را به جای آن مینشاند؛ زیرا ترس مربوط به آینده است؛ در حالی که حافظ اهل اغتنام فرصت و طالب زندگی در زمان حال است.* دانشیار زبان و ادبیّات فارسی. aabagheri@umz.ac.ir(نویسندهی مسئول)** کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی. Afarinesh_1385@yahoo.comتاریخ دریافت مقاله: 3/2/91 تاریخ پذیرش مقاله: 6/10/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_1519_feda6a827e21153ec992031c03b086b9.pdf
2013-11-22
23
44
10.22099/jba.2013.1519
واژههای کلیدی: استارک
امید
ایمان
تجربهی دینی
حافظ شیرازی
شناخت
گلاک
علی اکبر
باقری خلیلی
aabagheri@umz.ac.ir
1
دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
سهراب
قهارپور
2
دانشگاه مازندران
AUTHOR
قرآن مجید. (1386). ترجمهی مهدی الهی قمشهای، تهران: اسوه.
1
استامپ، النور و دیگران. (1383). دربارهی دین. ترجمهی مالک حسینی و دیگران، تهران: هرمس.
2
الیاده، میرچا. (1372). دینپژوهی. ترجمهی بهاءالدّین خرّمشاهی، دوجلد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
3
باقری خلیلی، علی اکبر. (1388الف). «بررسی ابعاد دینداری حافظ شیرازی بر اساس الگوی کلاک و استارک مبنی بر دین، پدیدهای چند بُعدی».جستارهای ادبی دانشگاه فردوسی مشهد، شمارهی 167، صص 27- 52.
4
باقری خلیلی، علی اکبر. (1388ب). «مبانی عیش و خوشدلی در غزلیّات حافظ شیرازی». فصلنامهی پژوهشهای ادبی، سال 6، شمارهی 24، صص 9 – 34.
5
پراودفوت، وین. (1383). تجربهی دینی. ترجمهی عباس یزدانی، قم: کتاب طه.
6
جیمز، ویلیام. (1356). دین و روان. ترجمهی مهدی قائمی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب .
7
حافظ شیرازی، شمسالدّین محمد. (1377). دیوان. تصحیح قزوینی و غنی، به کوشش عبدالکریم جربزه دار، تهران: اساطیر.
8
خرّمشاهی، بهاءالدّین. (1387). حافظ. تهران: ناهید.
9
خرّمشاهی، بهاءالدّین. (1384). ذهن و زبان حافظ. تهران: ناهید.
10
رابرتسون، یان. (1374).درآمدی بر جامعه. ترجمهی حسین بهروان، مشهد: آستان قدس رضوی.
11
ریچارد مایلز، توماس. (1383). تجربهی دینی. ترجمهی جابر اکبری، تهران: سهروردی.
12
زاکرمن، فیل. (1384). درآمدی بر جامعهشناسی دین. ترجمهی خشایار دیهیمی، تهران: لوح فکر.
13
سجّادی، سیّدجعفر. (1362). فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی. تهران: طهوری.
14
سراجزاده، سیّدحسین. (1384). چالشهای دین و مدرنیته. تهران: طرح نو.
15
شجاعی زند، علیرضا. (1380). دین، جامعه و عرفی شدن. تهران: مرکز.
16
غنی، قاسم. (1383). تاریخ تصوف در اسلام. دو جلد، تهران: زوّار.
17
فراستخواه، مسعود. (1377). دین و جامعه. تهران: شرکت سهامی انتشار.
18
فعّالی، محمّدتقی. (1380). «آیا دین فقط تجربهی دینی است؟». دوماهنامهی رواق
19
اندیشه، شمارهی5، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، صص41-64.
20
قدردان قراملکی، محمّدحسن.(1381). «حقیقت وحی، تجربهی دینی یا عرفانی». فصل نامهی قبسات، سال­7، شماره­ی4، پیاپی26، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، صص51-65.
21
گوهرین، سیّدصادق. (1368). شرح اصطلاحات تصوّف. تهران: زوّار.
22
لاما، دالایی و هواردسی، کاتلر.(1383). هنر شادمانگی. ترجمهی تینا حمیدی و نغمه میزانیان، تهران: قطره.
23
محمدرضایی، محمد.(1381). «نگاهی به تجربهی دینی». فصلنامهی قبسات، سال 7، شماره­ی4، پیاپی26، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی، صص3 – 22.
24
مرتضوی، منوچهر. (1384). مکتب حافظ. تهران: ستوده.
25
ملکیان، مصطفی. (1387). مشتاقی و مهجوری. تهران: نگاه معاصر.
26
نیکلسون، رینولد الین. (1382). تصوّف اسلامی و رابطهی انسان و خدا. ترجمهی محمّدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
27
وبر، ماکس. (1371). اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری. ترجمهی عبدالمعبود انصاری، تهران: سمت.
28
وولف، دیوید ام. (1386). روانشناسی دین. ترجمهی محمّد دهقانی، تهران: رشد.
29
همیلتون، ملکوم. (1377). جامعهشناسی دین. ترجمهی محسن ثلاثی، تهران: تبیان.
30
هوازن قشیری، عبدالکریم. (1381). ترجمهی رسالهی قشیریّه. ترجمهی ابوعلی حسن بن احمد عثمانی، تصحیح بدیع الزّمان فروزانفر، تهران: علمی و فرهنگی.
31
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر جنسیت بر زبان زنان معاصر
بررسی تأثیر جنسیت بر زبان زنان شاعر معاصر قدسیه رضوانیان* سروناز ملک**دانشگاه مازندرانچکیدهاکثر محققان رشتههای زبانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی زبان و منتقدان فمینیست بر این باورند که بین زبانِ زنان و مردان، تفاوتهای آوایی، واژگانی و نحوی وجود دارد. گروهی این تفاوت را ناشی از تفاوتهای فیزیولوژیکی زنان و مردان و اختلاف پایگاه اجتماعی و عوامل فرهنگی مسلط بر جامعه میدانند و گروهی دیگر، منشأ آن را اعمال نفوذ و دخالت مردان در زبان، تلقی کردهاند که منجر به پیدایش نوعی زبان مردسالار شده است؛ ازاینرو در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر جنسیت بر زبان ده شاعر زن معاصر ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا یک یا دو مجموعهی شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس شعرشان در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ پایگاه اجتماعی و ممیّزههای زیستشناختی، زنان شاعر به شکل قابل توجّهی از واژگان جنسیتزده استفاده میکنند و در اغلب موارد، از این نوع واژگان برای بیان مضامین حسی- عاطفی و اعتراض به وضعیت زنان در جامعه بهره میبرند. در سطح آوایی، با توجّه به بافتی خاص، به همراه واژگانی که نشانی از جنسیتگرایی دارد و مضامین رمانتیکی که معمولاً از سوی زنان مورد توجّه قرار میگیرد، صامتها و مصوتهایی خاص در شعرشان زنانه جلوه میکند. سطح نحوی با توجه به نقش بینافردی در چارچوب نظریهی نقشگرای هالیدی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زنان شاعر اساساً از جملههای پرسشی، تأکیدی و دستورمند استفاده میکنند؛ هرچند نمیتوان بهوضوح، مشخص ساخت که آنان این نوع جملهها را برای منتقلکردن چه مضامین و اندیشههایی به خواننده بهکار گرفتهاند، وقتی رویکرد محتواگرایانه است، جملهها بیش­تر دستورمند هستند.* دانشیار زبان و ادبیات فارسی Ghrezvan@umz.ac.ir (نویسندهی مسئول)** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی malek.sarvenaz@yahoo.comتاریخ دریافت مقاله: 21/3/91 تاریخ پذیرش مقاله: 6/10/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_625_883d65ffa7d33766d06fb8461175ad7e.pdf
2013-11-22
45
70
10.22099/jba.2013.625
واژههای کلیدی: جامعهشناسی زبان
جنسیت
زبان
زبانشناسی اجتماعی
شاعران زن
فمینیسم
قدسیه
رضوانیان
1
دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
سروناز
ملک
2
دانشگاه مازندران
AUTHOR
آبرامز، ام. اچ. (1385). «نقد ادبی فمینیستی». ترجمهی سمانه (صبا) واصفی، چیستا، شمارهی 23، صص788-795.
1
آقاگلزاده، فردوس. (1385). تحلیل گفتمان انتقادی. تهران: علمی و فرهنگی.
2
احمدی، پگاه. (1383). اینروزهایم گلوست. تهران: ثالث.
3
ارسطویی، شیوا. (1382). بیا تمامش کنیم. تهران: گیو.
4
ارسطویی، شیوا. (1384). گُم. تهران: قطره.
5
پاکنهاد جبروتی، مریم. (1381). فرادستی و فرودستی در زبان. تهران: گامنو.
6
پاینده، حسین. (1376). «نقد فمینیستی بر رؤیای یکساعته». مجلهی ادبیّات داستانی، شمارهی 44، صص122-124.
7
تانگ، رُزمری. (1378). درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی. ترجمهی منیژه نجمعراقی، تهران: نی.
8
ترادگیل، پیتر. (1376). زبانشناسی اجتماعی. ترجمهی محمدطباطبایی، تهران: آگه.
9
جمالی، رُزا. (1377). دهنکجی به تو. تهران: نقشهنر.
10
جمالی، رُزا. (1380). برای ادامهی این ماجرای پلیسی قهوهای دم کردهام. تهران: گیو.
11
چاوشیان، حسن. (87-1386). «زبانشناسی و تحلیل گفتمان». فصلنامهی ادبپژوهی، سال 1، شمارهی 4، ص117-140.
12
حجازی، خاطره. (1371- الف). مکاشفهی حوا. تهران: روشنگران.
13
حجازی، خاطره. (1371- ب). اندوه زنبودن. تهران: روشنگران.
14
حقشناس، علیمحمد.(1382). زبان و ادب فارسی در گذرگاه سنت و مدرنیته. تهران: آگاه.
15
زرقانی، سیدمهدی. (1390)، بوطیقای کلاسیک (بررسی تحلیلی- انتقادی نظریهی شعر در منابع فلسفی از ترجمهی ابوبشر متّی بن یونس قنّایی تا اثر حازم قرطاجنی).تهران: سخن.
16
ساری، فرشته. (1381). روزها و نامهها. تهران: چشمه.
17
ساری، فرشته. (1387). شهرزاد پشت چراغ قرمز: قابهای بیتمثال. تهران: نگاه.
18
ساناساریان، الیز. (1384). جنبش حقوق زنان در ایران. ترجمهی نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران.
19
فرکلاف، نورمن. (1379). تحلیل انتقادی گفتمان. ترجمهی فاطمه شایستهپیران و دیگران، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
20
فیاض، ابراهیم و رهبری، زهره. (1385). «صدای زنانه در ادبیّات معاصر ایران». پژوهش زنان، دورهی4، شمارهی 4، صص23-50.
21
قویمی، مهوش. (1383). آوا و القا. تهران: هرمس.
22
کبیری، ناهید. (1381). طرحی برای سنگ، شرحی برای سار. تهران: ثالث.
23
کبیری، ناهید. (1386). پنجرهای کافیست تا آفتاب بشود. تهران: ثالث.
24
کلانتری، عبدالحسین. (1391). گفتمان (از سه منظر زبانشناختی، فلسفی و جامعهشناختی)، تهران: جامعهشناسان.
25
کیمیایی، عفت. (1381). آفتاب به سینهام سنجاق میشود. تهران: ثالث.
26
محمودیبختیاری، بهروز؛ افخمی، علی و تاجآبادی، فرزانه. (1390). «بازتاب اندیشهی مردسالارانه در زبان فارسی: پژوهشی در جامعهشناسی زبان». فرهنگ و هنر، دورهی2، شمارهی 4، صص91-107.
27
مدرّسی، یحیی. (1368). درآمدی بر جامعهشناسی زبان. تهران: مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
28
مزبانپور، فاطمه. (1390). «تأثیر جنسیت بر زبان شعر پروین و فروغ از نظر معنا». مجموعهمقالاتششمین همایش بینالمللی انجمن ترویج زبان و ادبفارسی، بهکوشش قدسیه رضوانیان، تهران: خانهی کتاب، صص569-581.
29
موسوی، گراناز. (1379). پابرهنه تا صبح: خطخطی روی شب. تهران: سالی.
30
مهاجر، مهران و نبوی، محمد. (1376). به سوی زبانشناسی شعر (رهیافتی نقشگرا). تهران: مرکز.
31
میرصادقی، میمنت. (1389). زیر خونسردترین برف جهان. تهران: مروارید.
32
ناتل خانلری، پرویز. (1333). «نغمهی حروف». مجلهی سخن، دورهی 5، شمارهی 8، صص573-579.
33
نظامشهیدی، نازنین. (1377).امّا من معاصر بادها هستم. مشهد: نیکا.
34
Mills, Sara. (1995). Feministic Stylistic. London: Routladege.
35
ORIGINAL_ARTICLE
شعر عرفانی و صوفیانه در دوره مشروطیت
شعرِ عرفانی و صوفیانه در دورهی مشروطیّت احمد رضی* هادی قلیزاده**دانشگاه گیلانچکیدهدر دورهی مشروطیت به دلیل رواج تجددگرایی و فراگیری تفکرات اجتماعی ِمتأثّر از غرب، تصوف و به پیروی از آن، شعر عارفانه به گوشهای خلوت از جامعه پناه برد؛ اما به رغم به حاشیه رانده شدن عرفان و تصوف، در آثارِ سرایندگانِ این دوره، شعرهای عارفانهی بسیاری وجود دارد. این مقاله بر آن است تا وضعیت شعرِ عرفانی را در دورهی مشروطیت، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در این مقاله مهمترین زمینهها و عواملِ عرفانگریزی و تصوّفستیزی روشنفکرانِ عصر مشروطه و نیز برخی از دلایل به حاشیه رانده شدنِ شعر عرفانی در این دوره، موردِ بررسی قرار میگیرد و با سیری در آثارِ سرایندگان برجستهی این دوره، بازتابِ مضامین عرفانی و تغییرات و دگردیسیهای صورتگرفته در مفاهیمِ آن بررسی می­گردد. این سرایندگان به سه گروه صوفیان، عالمان دینی و ادیبان، تقسیمبندی شدهاند. شاعرانِ ادیب نیز در سه گروه، تقسیمبندی شدهاند: برخی از آنان در عین سرودن شعرهای انقلابی، به پیروی از سّنت شعر کلاسیک فارسی، اشعار عارفانه نیز می­سرایند؛ برخی، گاه، نیمنگاهی به اشعار عارفانه دارند و دسته سوم، در تعارض با اندیشههای صوفیانه به نقد و نفی تصوف میپردازند. مهمترین انتقاد آنان به تصوف، توصیههای صوفیان به فردگرایی، سیاستگریزی، خودشکنی، جهانوطنی، خردستیزی، گوشهگیری زنان از اجتماع، رواج روحیهی تسلیم و رضا و کمتوجّهی به کسب و کار است. این بررسی نشان میدهد که تصوف در عصر مشروطیت، رونق و رواج گذشتهی خود را از دست داد؛ اما اندیشهها و مضامین عارفانه از ذهن و ضمیر بسیاری از شاعران این دوره بیرون نرفت و به اشکال مختلف،حضور خود را در بخشی از اشعار این دوره حفظ کرد.* دانشیار زبان و ادبیات فارسی. ahmadrazi9@gmail.com (نویسندهی مسئول)** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. gholizadeh_hadi@yahoo.comتاریخ دریافت مقاله: 1/4/91 تاریخ پذیرش مقاله: 18/11/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_955_dea526857c5168ea27016abb1289a368.pdf
2013-11-22
71
98
10.22099/jba.2013.955
واژههای کلیدی: شعر مشروطه
تصوف
تجدّدگرایی
ادبیات عرفانی
احمد
رضی
ahmadrazi9@gmail.com
1
دانشگاه گیلان
AUTHOR
هادی
قلی زاده
2
دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
آجودانی، ماشاءالله. (1387). یا مرگ یا تجدد. تهران: اختران.
1
آخوندزاده، میرزا فتحعلی. (1351). مقالات. گردآوری باقر مومنی، تهران: آوا.
2
آدمیت، فریدون. (1357). اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی. تهران: پیام.
3
ادیب پیشاوری. (۱۳62). دیوان قصائد و غزلیات فارسی و عربی ادیب پیشاوری. بجمع و تحشیه و تعلیقات: علی عبدالرسولی، تهران: سلسله نشریات ما.
4
ادیبالممالک فراهانی. (1312). دیوان کامل. تصحیح وحید دستگردی، تهران: ارمغان.
5
ادیب نیشابوری. (1377). دیوان اشعار. به کوشش یدالله جلالى پندرى، با مقدمهی محمدرضا شفیعى کدکنى، تهران: بنیاد.
6
آرین پور، یحیی. (1375). از صبا تا نیما. ج2، تهران: زوار.
7
اسحاق، محمد. (1363). سخنوران نامی ایران. ج1، بی­جا: طلوع و سیروس.
8
افشار، ایرج. (1367). خاطرات و اسناد ظهیرالدوله. ج1، تهران: زرین.
9
اُی زرمان، تئودور. (1377). مسایل تاریخ فلسفه. ترجمهی پرویز بابایی، تهران: نگاه.
10
ایرج میرزا. (1353). دیوان اشعار. باهتمام محمدجعفرمحجوب، تهران: نشر اندیشه.
11
بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی. (1368). دیوان اشعار. ج1 و 2، تهران: توس.
12
بهار (ملکالشعرا)، محمدتقی. (1388). دیوان ملکالشعرای بهار. تهران: موسسهی نگاه.
13
چراغی، رضا؛ رضی، احمد، و علیرضا نیکویی. (1390). «تحلیل رویکردهای انتقادی روشنگران ایرانی به شعر کلاسیک». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شمارهی 20، صص137-164.
14
حائری، عبدالهادی. (1387). نخستین رویاروییهای اندیشهگرانِ ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب. تهران: امیرکبیر.
15
خارابی، فاروق. (1380). سیاست و اجتماع در شعر عصر مشروطه. تهران: دانشگاه تهران .
16
خراسانی، میرزاحبیب. (1384). دیوان حاج میرزا حبیب خراسانی. به اهتمام: على حبیب، تهران: زوار.
17
داوری اردکانی، رضا. (1359). فلسفه چیست؟ تهران: فرهنگستان فلسفه ایران.
18
زرینکوب، عبدالحسین. (1383). تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن. ترجمهی مجدالدین کیوانی، تهران: سخن.
19
زرینکوب، عبدالحسین. (1385). دنبالهی جستجو در تصوّف ایران. تهران: امیرکبیر.
20
رائین، اسماعیل. (1348). فراموشخانه و فراماسونری در ایران. ج3، تهران: مؤسسهی تحقیق رائین.
21
سنایی غزنوی، ابوالمجد مجدود بن آدم. (1341). دیوان. به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران: کتابخانه ابن سینا.
22
شفیعیکدکنی، محمدرضا. (1380). ادوار شعر فارسی. تهران: سخن.
23
شفیعیکدکنی، محمدرضا. (1389). «تلقی قدما از وطن». مجلهی بخارا، شمارهی 75، صص 45-15.
24
شهری، جعفر. (1378). تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم. ج6، تهران: موسسهی خدمات فرهنگی رسا.
25
شیخ بهایی. (1372). کلیات اشعار و آثار فارسی. به کوشش غلامحسین جواهری، تهران: کتابفروشی محمودی.
26
صفای اصفهانی. (1372). دیوان اشعار حکیم صفای اصفهانی. به کوشش احمدسهیلیخوانساری، تهران: اقبال.
27
طالبوف، عبدالرحیم. (1346). کتاب احمد. تهران: سازمان کتابهای جیبی.
28
طباطبایی، سیدجواد. (1367). در آمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
29
عارف قزوینی، میرزا ابوالقاسم. (1357). کلیات دیوان. تهران: جاویدان.
30
عطار، فریدالدین. (1370). تذکرهالاولیا. به سعی و اهتمام رنولد الّن نیکلسون، ج1 و 3، تهران: دنیای کتاب.
31
فرخییزدی. (1375). دیوان اشعار.تهران: امیرکبیر.
32
فخرایی، ابراهیم. (1356). گیلان در قلمرو شعر و ادب. تهران: جاویدان.
33
کتیرایی، محمود. (1355).فراماسونریدرایران.تهران:اقبال.
34
لاهوتی، ابوالقاسم. (1946.م). دیوان- آثار منتخب. مسکو: ادارهی نشریات به زبانهای خارجی.
35
لاهوتی، ابوالقاسم. (بیتا). دیوان ابوالقاسم لاهوتی (اشعار سالهای مختلف). مسکو: ادارهی نشریات به زبانهای خارجی.
36
مدرسی چهاردهی، نورالدین. (1382). سلسلههای صوفیه در ایران. تهران: علمی و فرهنگی.
37
مراغه­ای، حاجی­زین­العابدین. (1384). سیاحتنامهی ابراهیم بیگ. به کوشش م.ع.سپانلو، تهران: آگاه.
38
مولوی، جلالالدین محمد. (1375). مثنوی معنوی. به تصحیح رینولد نیکلسون، ج1 و 4، تهران: توس.
39
میرزادهی عشقی. (1344). کلیات مصوّر عشقی. نگارش علیاکبر مشیر سلیمی، تهران: امیرکبیر.
40
میلانی، عباس. (1385). تجدّد و تجدّدستیزی در ایران. تهران: اختران.
41
نایینی، عبرت. (1345). دیوان عبرت. تصحیح حسین مظلوم، تهران: کتابخانه سنایی.
42
نراقی، ملّااحمد. (1362). مثنوی طاقدیس به همراه منتخبی از غزلیات نراقی. به کوشش حسن نراقی، تهران: امیرکبیر.
43
نسیم شمال، سیداشرفالدین گیلانی. (1370). دیوان اشعار. با مقدمهی سعید نفیسی، تهران: مطبوعاتی حسینی.
44
نسیم شمال، سیداشرفالدین گیلانی. (1371). دیوان اشعار. تهران:اساطیر.
45
ORIGINAL_ARTICLE
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری عبدالرضا سعیدی*دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لامردچکیدهسهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشت­کتاب گردآورده و بیشتر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشت­کتاب­، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه­، پخته­تر هستند، اهمیت بیشتری دارند. هدف از نوشتن این مقاله­، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریه­ی روان­کاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریه­ی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درون­مایه­ی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان می­دهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذن­بودیسم، به مدد فلسفه و روان­کاوی غرب، به ویژه روان­کاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نماینده­ی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بی­واژه»، توصیفی از «آغاز» ­(beginning) و مقصد راوی شعر، نشانه­ای از دوره­ی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بی­واژه» این معنی را القا می­کند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.* مربی زبان و ادبیات فارسی reza.saeedi76@yahoo.comتاریخ دریافت مقاله: 17/4/91 تاریخ پذیرش مقاله: 19/12/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_1143_f4a756983b23bc84220a41036d615a19.pdf
2013-11-22
99
118
10.22099/jba.2013.1143
زبان
ساحت خیالی
ساحت نمادین
ساحت واقع
سپهری
لکان
عبدالرضا
سعیدی
reza.saeedi76@yahoo.com
1
دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
آشوری، داریوش؛ امامی، کریم و حسین معصومی همدانی. (1366). پیامی در راه. تهران: کتاب­خانه­ی طهوری.
1
ایستوپ، آنتونی. (1388). ناخودآگاه. ترجمه­ی شیوا رویگران، تهران: مرکز.
2
پیرکلرو، ژان. (1385). واژگان لکان. ترجمه­ی کرامت موللی، تهران: نی.
3
پین، مایکل. (1390). لکان، دریدا، کریستوا. ترجمه­ی پیام یزدان­جو، تهران: مرکز.
4
دهخدا، علی­اکبر. (1377). لغتنامه. تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
5
سپهری، سهراب. ( 1378). هشت کتاب. تهران: کتاب­خانه­ی طهوری.
6
شمیسا، سیروس. (1382). نگاهی به سپهری. تهران: صدای معاصر.
7
لیدر، داریان و جودی گروزر. (1387). لاکان. ترجمه­ی محمدرضا پرهیزگار، تهران: نظر.
8
مایرس، تونی. (1385). اسلاوی ژیژک. ترجمه­ی فتاح محمدی، زنجان: هزاره­ی سوم.
9
مکاریک، ایرنا. (1390). دانش­نامه­ی نظریه­های ادبی معاصر. ترجمه­ی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
10
وارد، گلن. (1389). پست­مدرنیسم. ترجمه­ی قادر فخر رنجبری و ابوذر کرمی، تهران: ماهی.
11
هومر، شون. (1388). ژاک لکان. ترجمه­ی محمدعلی جعفری و سیدمحمد ابراهیم طاهایی، تهران: ققنوس.
12
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی دیگر به ناسازواری میان اژدهاکشی رستم و اژدهاپیکری درفش وی
نگاهی دیگر به ناسازواری میان اژدهاکشی رستم و اژدهاپیکری درفش وی سعید شهرویی* چکیدهدر بررسی کردارهای رستم، پهلوانِ پهلوانان شاهنامه، یک ناسازواری (تناقض) دیده می­شود؛ بدین­گونه که تهمتن در خوان سوم، اژدهایی را به یاری رخش میکشد؛ اما از دیگر سوی، نگاره­ی درفش او، اژدهاپیکر است و در داستان نبرد با اسفندیار به نیای مادری خود، دهاک (اژی­دهاک)، می­بالد. از آنجا که در اساطیر ایران، اژدها نماد گجستگی بویژه نماد خشکسالی است، بالیدن رستم به دهاک و اژدهاپیکری درفش وی، بسیار شگفت­انگیز است. در این پژوهش راز این چیستان بازکاوی شده است. آنچه به دست آمد بدین­گونه است که اژدهاپیکری درفش رستم و اژدهاکشی وی، هر دو بن­مایه­ای آریایی دارند و ناسازواری میان آن­ها یک ناسازواری بنیادین و اساسی نیست؛ زیرا هر کدام، جداگانه نماد و نمایانگر آیینی ویژه است: 1) اژدهاپیکری درفش رستم، در بنیان، میراثی است که او از نیای خود، گرشاسپ، به ارث می­برد؛ بدین­گونه که گرشاسپ در آغاز، اژدهایی را میکشد و به یادگاری این دلاوری، نشان اژدها را بر درفش خود حک می­کند. پس از وی برخی دیگر از پهلوانان خاندان رستم چنین درفشی برمی­گزینند. همزمان، درفش اژدهاپیکر نشانه­ی «جهان­پهلوانی» نیز دانسته می­شود؛ چراکه بر اساس گزارش­های فردوسی و اسدی طوسی، این درفش تنها شایسته­ی جهانپهلوانان است. گفتنی است که اژدهای درفش جهان­پهلوان نه­تنها گجسته نیست، بلکه نشانه­ای همایون است؛ زیرا در بنیان، نماد پیروزی پهلوان بر اژدهاست. 2) اژدهاکشی تهمتن، نماد نبرد با پتیارگی بویژه نماد نبرد با خشکسالی است. * کارشناس ارشد زبان و ادب فارسی s.shahrouei@yahoo.comتاریخ دریافت مقاله: 17/4/91 تاریخ پذیرش مقاله: 19/12/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_931_3e61fca0ed48bdd6ada3bfc42e107a7f.pdf
2013-11-22
119
144
10.22099/jba.2013.931
اژدهاکشی
جهانپهلوانی
درفشاژدهاپیکر
رستم
شاهنامهی فردوسی
نبرد با خشکسالی
سعید
شهرویی
1
خوزستان
LEAD_AUTHOR
آیدنلو، سجاد. (1378). «رویکردی دیگر به ببربیان در شاهنامه». مجله­ی نامه­ی پارسی،
1
شماره­ی 4، صص 5-17.
2
اسدی طوسی، علی بن احمد. (1354). گرشاسپنامه. به اهتمام حبیب یغمایی، تهران: کتابخانه­ی طهوری.
3
اسلامی­ندوشن، محمدعلی. (1387). داستان داستا­­­ن­ها. تهران: سهامی انتشار.
4
بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد. (1388). تاریخ بلعمی (برگزیده). تصحیح محمدتقی بهار، به کوشش محمد پروین گنابادی، تهران: زوار.
5
بهار، مهرداد. (1376). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: آگاه.
6
بهار، مهرداد. (1384). از اسطوره تا تاریخ. تهران: چشمه.
7
حمیدیان، سعید. (1387). درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی. تهران: ناهید.
8
خالقی­مطلق، جلال. (1366). «ببربیان، رویین تنی و گونه­های آن 1». مجله­ی ایران­نامه، شماره­ی 22، صص 200ـ227.
9
خالقی­مطلق، جلال. (1987). «ببربیان، رویین تنی و گونه­های آن 2». مجله­ی ایران­نامه، سال 6، صص 382 ـ416.
10
دادگی، فرنبغ. (1385). بندهشن. گزارنده: مهرداد بهار، تهران: توس.
11
رستگارفسایی، منصور. (1369). «روایتی دیگر در مرگ رستم». مجله­ی فرهنگ، شمارهی 7، صص 239 ـ 268.
12
رستگارفسایی، منصور. (1383) حماسه­ی رستم و اسفندیار. تهران: جامی.
13
رضایی­دشت­ارژنه، محمود. (1388). «رستم اژدهاکش و درفش اژدهاپیکر». فصلنامه­ی
14
پژوهش­های ادبی، سال 6، شماره­ی 24، صص 53 ـ 79.
15
ساوجی، سلمان. (1367). دیوان سلمان ساوجی. با مقدمه تقی تفضلی، به اهتمام منصور
16
مشفق، تهران: صفیعلیشاه.
17
سرکاراتی، بهمن. (1385 الف). «رستم یک شخصیت تاریخی یا اسطوره­ای؟». سایه­های شکار شده، تهران: طهوری، صص 27ـ50.
18
سرکاراتی، بهمن. (1385ب). «پهلوان اژدرکش در اساطیر و حماسه­ی ایران». مجموعه مقالات سایه­های شکار شده، تهران: طهوری، صص237ـ 249.
19
سرکاراتی، بهمن. (1385 ج). «سلاح مخصوص پهلوان در روایات حماسی هند و اروپایی». مجموعه مقالات سایه­های شکار شده، تهران: طهوری، صص 363 ـ 390.
20
صفا، ذبیح­الله. (1383). حماسه­سرایی در ایران. تهران: فردوس.
21
عبید زاکانی. (1381). دیوان عبید زاکانی. به اهتمام علی جانزاده، تهران: جانزاده.
22
فردوسی، ابوالقاسم. (1387). شاهنامه. به کوشش سعید حمیدیان بر اساس چاپ مسکو، تهران: قطره.
23
قبادی، حسینعلی و صدیقی، علیرضا. (1385). «مقایسه­ی شخصیت رستم و ارجن در شاهنامه و مهابهارات». نشریه­ی پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره­ی 7، صص 103ـ 114.
24
کزّازی، میرجلال­الدین. (1379). نامه­ی باستان. ج 1، تهران: سمت.
25
کزّازی، میرجلال­الدین. (1381). نامه­ی باستان. ج 2، تهران: سمت.
26
کزّازی، میرجلال­الدین. (1385). نامه­ی باستان. ج 4، تهران: سمت.
27
کزّازی، میرجلال­الدین. (1387). نامه­ی باستان. ج 6، تهران: سمت.
28
کزّازی، میرجلال­الدین و فرقدانی، کبری. (1386). «توتم در داستان­های شاهنامه». فصلنامه­ی زبان و ادب. شماره­ی 34، صص85 ـ 113.
29
مشتاق­مهر، رحمان و آیدنلو، سجاد. (1386). «که آن اژدها زشت پتیاره بود». پژوهشنامه­ی زبان و ادب فارسی (گوهر گویا). سال 1، شمارهی 2، صص 143ـ 168.
30
مهندس­پور، فرهاد و پورجعفر، محمدرضا. (1374). «همانندی­های دو قهرمان اسطورهای در ادبیات حماسی ایران و ادبیات نمایشی ایرلند (رستم و کولوهین)». نشریه­ی هنرهای زیبا. شماره­ی 23، صص 103ـ 108.
31
یاوری، حورا. (1374). روانکاوی و ادبیات. تهران: ایران.
32
ORIGINAL_ARTICLE
سیمای تهمینه در روایتهای حماسی ایران
سیمای تهمینه در روایتهای حماسی ایران چکیدهتهمینه یکی از زنان نامور شاهنامهی فردوسی است و در داستان رستم و سهراب، نقش به سزایی از خود ایفا میکند. با این حال در شاهنامه، به سرنوشت تهمینه پس از مرگ سهراب، اشارهای نشده است. این امر سبب شده است که در ادوار بعد، داستانپردازان و راویان داستانهای حماسی، دربارهی فرجام کار تهمینه، به آفرینش داستانهایی دست بزنند. این داستانها در دو دسته قرار میگیرد: روایت نخست؛ آن است که بر پایهی آن، تهمینه به سوگواری سهراب میپردازد و سرانجام پس از گذشت یک سال، در غم فرزند خود، از دنیا میرود. برپایهی روایت دیگر، تهمینه در کینخواهی سهراب، به سیستان حملهور میشود؛ امّا سرانجام با رستم آشتی میکند و از پیوند آن دو فرامرز به دنیا میآید. از تازش تهمینه به سیستان، دو روایت منظوم کوتاه و بلند در دست است که از آنها با نامهای «تهمینهنامهی کوتاه» و «تهمینهنامهی بلند» یاد میکنیم. بررسی تهمینهنامهی بلند و نیز خویشکاری تهمینه در روایات حماسی ایران، موضوع این مقاله است.واژههای کلیدی:تهمینه ، تهمینهنامهی کوتاه ، تهمینهنامهی بلند ، رستم ، سهراب ، فرامرز
https://jba.shirazu.ac.ir/article_1471_70c32c14ea9d6110794f9a04b88c807d.pdf
2013-11-22
145
166
10.22099/jba.2013.1471
تهمینه
تهمینهنامهی کوتاه
تهمینهنامهی بلند
رستم
سهراب
فرامرز
رضا
غفوری
reza_ghafouri1360@yahoo.com
1
پژوهشگر
LEAD_AUTHOR
آیدنلو، سجاد. (1386). «بررسی سه بیت از داستان رستم و اسفندیار». پژوهشهای ادبی، سال5، شماره 18، صص 9- 32.
1
آیدنلو، سجاد. (1383). «بررسی فرامرزنامه». نامهی پارسی، تهران: سال 9، شماره 2، صص175- 198.
2
آیدنلو، سجاد. (1387الف). «پهلوان بانو». مجلهی مطالعات ایرانی، سال 7، شماره 13، صص11- 24.
3
آیدنلو، سجاد.(1387ب). «پیشینهی مکتوب و چند صدسالهی برخی روایات مردمی/ شفاهی شاهنامه». فرهنگ مردم، سال 7، شمارهی 24 و 25، صص74- 83.
4
آیدنلو، سجاد. (1390الف). دفتر خسروان. برگزیده شاهنامهی فردوسی، تهران: سخن.
5
آیدنلو، سجاد. (1390ب). «ویژگی روایات و طومارهای نقّالی». بوستان ادب، سال 3، شماره 1، صص1- 28.
6
اکبری مفاخر، آرش. (1390). «کریمان کیست؟». جستارهای ادبی، سال 44، شمارهی 174، صص 15- 37
7
امیدسالار، محمود. (1376). «در دفاع از فردوسی». ترجمهی ابوالفضل خطیبی، نامهی فرهنگستان، سال3، شماره 4، صص 120- 140.
8
انجوی شیرازی، سیّدابوالقاسم. ( 1369). فردوسینامه. 3 جلد، تهران: علمی.
9
ایراشان بن ابیالخیر، (1370). بهمننامه. تصحیح رحیم عفیفی، تهران: علمی و فرهنگی. برزونامه، نسخهی کتابخانهی پاریس، شمارهی 1189.
10
بیضایی، بهرام. ( 1386). سهراب کشی، تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
11
توکّل بیگ. (1378). تارخ دلگشا. تصحیح احیا محمدآقازاده، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
12
توکّل بیگ. (1384). تاریخ دلگشای شمشیرخانی. به کوشش طاهره پروین اکرم، اسلامآباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
13
تهمینهنامه. مندرج در نسخهیخطی شاهنامهی موزهی بریتانیا، شماره 2926 .
14
حمیدیان، سعید. (1387). درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی. تهران: ناهید.
15
خالقی مطلق، جلال. (2009). «از شاهنامه تا خداینامه». تارنمای نوف: www.noufe.com
16
خالقی مطلق، جلال. (1362). «گردشی در گرشاسپنامه». ایراننامه، شمارهی 3، صص 388- 423.
17
خالقی مطلق، جلال. (1389). یادداشتهای شاهنامه. بخش یکم، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
18
خالقیمطلق، جلال. (1372). «یکی داستان است پر آب چشم». گل رنجهای کهن، به کوشش علی دهباشی، تهران: مرکز، صص53-98.
19
خطیبی، ابوالفضل. (1385). «جدلهای جدید دربارهی شاهنامه از منظر ادبیات تطبیقی». دربارهی شاهنامه، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، صص129- 149.
20
خطیبی، ابوالفضل. (1388). «رستم و سهراب». دانشنامهی زبان و ادب فارسی، ج3، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صص 355- 365.
21
داستان رستم و سهراب. (1369). نگارش مرشد عباس زریری، به کوشش جلیل دوستخواه، تهران: توس.
22
دوستخواه، جلیل. (1380). «شاهنامهی نقّالان، دگردیسهای از حماسهی ایران یا ساختاری جداگانه؟». حماسهی ایران، یادمانی از فراسوی هزارهها، تهران: آگاه، صص 151- 165.
23
دیویدسون، الگا. (1380). «سوگواری زنان به عنوان اعتراض در شاهنامه». ادبیات تطبیقی و شعر کلاسیک فارسی، ترجمه فرهاد عطایی، تهران: فرزان روز، صص 139- 162.
24
رایشلت، هانس. (1386). رهیافتی به گاهان زرتشت و متنهای نو اوستایی. گزارش جلیل دوستخواه، تهران: ققنوس.
25
رستگارفسایی، منصور. (1388). فرهنگ نامهای شاهنامه. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
26
رستمنامه. (1387). تصحیح محمد بهشتی،تهران: پیری.
27
رستمنامه. نسخه خطی مجلس شورای اسلامی، شماره 62856.
28
رستم و اسفندیار عامیانه. نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، شماره 15567
29
سراج، شهین. (1387)، «چهره و شخصیت زنان جنگاور در حماسههای ایرانی». آفتابی در میان سایهای، به کوشش علیرضا مظفری- سجاد آیدنلو، تهران: قطره، صص 251- 329.
30
سرامی، قدمعلی. (1388) . از رنگ گل تا رنج خار. تهران: علمی و فرهنگی.
31
سرکاراتی، بهمن، (1385). «پری». سایههای شکار شده، تهران: طهوری، صص 1- 25.
32
شاهنامهی کردی. (1389). تصحیح ایرج بهرامی، ج 2و3، تهران: آنّا.
33
شهمردان بن ابیالخیر، (1362). نزهتنامه. تصحیح فرهنگ جهانپور، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
34
صفا، ذبیحالله، (1352). حماسهسرایی درایران. تهران: امیرکبیر.
35
صفا، ذبیح الله. (1383). «رزمنامهی سگاوندکوه». هفتاد مقاله، گردآوری یحیی مهدوی و ایرج افشار، ج1، تهران: اساطیر، صص 71- 80.
36
طرسوسی، ابوطاهر محمد، (1374).دارابنامه. بهکوشش ذبیح الله صفا، تهران: علمی و فرهنگی.
37
طومار شاهنامهی فردوسی. (1381). احمد هاشمی- سید مصطفی سعیدی، تهران: خوش نگار.
38
طومار کهن شاهنامهی فردوسی. (1390). نوشته جمشید صداقتنژاد، تهران: دنیای کتاب.
39
فرامرزنامه. (1324 ه.ق). به اهتمام رستم تفتی، بمبئی: چاپخانه فیض رسان.
40
فردوسی، ابوالقاسم.(1369). شاهنامه. نسخهی فلورانس، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی و دانشگاه تهران.
41
فردوسی، ابوالقاسم. (1377). شاهنامهی فردوسی. [حاشیه ظفرنامهی مستوفی]، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
42
فردوسی، ابوالقاسم. (1379)، شاهنامهی فردوسی همراه با خمسهی نظامی. [نسخهی سعدلو]، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
43
فردوسی، ابوالقاسم. (1380) شاهنامهی فردوسی. تصحیح مصطفی جیحونی، اصفهان: شاهنامه پژوهی.
44
فردوسی، ابوالقاسم.(1386الف). شاهنامهی فردوسی. چاپ ژول مول، تهران: الهام.
45
فردوسی، ابوالقاسم . (1386ب). شاهنامه. تصحیح جلال خالقیمطلق، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
46
قزوینی، یحیی بن عبداللطیف. (1386). لبّ التّواریخ. تصحیح میرهاشم محدّث، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
47
کریستن سن، آرتور. (1381). کیانیان. ترجمه ذبیح الله صفا، تهران: علمی و فرهنگی.
48
کزّازی، میرجلال الدین. (1385). نامهی باستان. ج2، تهران: سمت.
49
کلباسی، محمّد. (1377). «رنج آز، نگاهی دیگر به داستان رستم و سهراب شاهنامه». ایران شناسی، سال 10، شماره 1، صص 77- 91.
50
کوسج، شمسالدین. (1387). برزونامهیکهن. تصحیح اکبر نحوی، تهران: میراث مکتوب.
51
کیا، خجسته. (1371). سخنان سزاوار زنان در شاهنامهی پهلوانی. تهران: فاخته.
52
مجملالتواریخ. (1383). تصحیح محمدتقی بهار، تهران: دنیای کتاب.
53
مختاریان، بهار. (1386). «تهمینه کیست؟». نامهی فرهنگستان، تهران: سال 9، شماره 3، صص 150- 179.
54
مزداپور، کتایون. (1386). «نشانههای زن سروری در چند ازدواج داستانی درشاهنامه». داغ گل سرخ، تهران: اساطیر. صص169- 208.
55
مستوفی، حمدالله. (1381). تاریخ گزیده. به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: امیرکبیر.
56
مقدّسی، مهناز. (1386). «تهمینه». دانشنامهی زبان و ادب فارسی، ج2، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صص 450- 452.
57
میرکاظمی، سیدحسین. (1390). من و رستم و گرز و افراسیاب. گرگان: آژینه.
58
مینوی، مجتبی. (1387). داستان رستم و سهراب از شاهنامه. تهران: زوار.
59
نحوی، اکبر. (1380). «ناگفتههایی دربارهی برزونامه». مجلهی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد: سال 34، شماره 1 و 2، صص371- 388.
60
نلدکه، تئودور. (1384). حماسهی ملّی ایران. ترجمهی بزرگ علوی، تهران: نگاه.
61
ولف، فریتس. (1377). فرهنگ شاهنامهی فردوسی. تهران: اساطیر.
62
هفت لشکر. (1377). تصحیح مهران افشاری- مهدی مداینی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
63
ORIGINAL_ARTICLE
خواب و رویا در دیوان حافظ
خواب و رویا در دیوان حافظ مختار کمیلی*دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجانچکیدهخواب و رویا از پدیدههایی است که بسامد آن در دیوان حافظ، قابل توجه است و از این رو، قابلیّت بررسی و تأمّل دارد. حافظ در بیتی هنرمندانه و موجز به همانندی و شباهت مرگ و خواب که مفهوم حدیثی از پیامبر(ص) است، اشاره کرده است. وی مطلع دو غزل از غزلهای خود را به نقل رویاهای سحرگاهی خود و تعابیر آنها اختصاص داده که نشاندهنده­ی اهمیت رویا و تعبیر آن در دیدگاه وی است. رویای پیاله، پری، آفتاب و برآمدن ماه، رویاهای غالباً سحرگاهی دیوان حافظند که به دولت، دیوانگی و پادشاه و یار سفرکرده­ی گزارده شدهاند. این تعابیر در مجموع، مطابق با تعابیری است که در خوابنامههای فارسی برای این رؤیاها ضبط شده است.* استادیار زبان و ادبیات فارسی mokhtar.komaily@gmail.comتاریخ دریافت مقاله: 14/1/91 تاریخ پذیرش مقاله: 14/11/91
https://jba.shirazu.ac.ir/article_929_0d6607e078381f47e54f13863f7e5a37.pdf
2013-11-22
167
190
10.22099/jba.2013.929
تعبیر
حافظ
خواب
خوابنامههای فارسی
رویا
مختار
کمیلی
1
دانشگاه ولی عصر رفسنجان
LEAD_AUTHOR
قرآن مجید. (1379). ترجمهی محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم.
1
ابن­بطلان، مختار بن حسن. (1382). تقویم الصحه. ترجمه از مترجمی نامعلوم، تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: علمی و فرهنگی.
2
ابن منظور، محمد بن مکرم. (بی تا). لسان العرب. ج14، اعتنی بتصحیها امین محمد عبدالوهاب و محمد الصادق العبیدی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
3
استعلامی، محمد. (1386). درس حافظ. تهران: سخن.
4
اسدی توسی، علی بن احمد. (1386). گرشاسبنامه. تهران: دنیای کتاب.
5
اسماعیل بن نظام الملک ابرقوهی. تعبیرسلطانی. دستنویس شماره834 مشکوه، شماره 8814، کتابخانه­ی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران.
6
اسماعیل جرجانی. (1369)، خفی علایی. به کوشش علی­اکبر ولایتی و محمود نجمآبادی، تهران: اطلاعات.
7
اوحدی مراغی، رکن الدین. (1375). کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی. با تصحیح و مقابله و مقدمه­ی سعید نفیسی، تهران: امیرکبیر.
8
برهانی، مهدی. (1364). «قزوینی-غنی یا خانلری، کدام؟»، حافظشناسی، ج1، فراهم آورده­ی سعید نیاز کرمانی، تهران: گنج کتاب، صص67-110.
9
ترمذی، محمد بن عیسی. (1430). سنن الترمذی. اعتنی به وراجَعَه الاستاذ محمّد بَربَر، بیروت: المکتبه العصریه.
10
جاوید، هاشم. (1375). حافظ جاوید. تهران: فرزان.
11
حافظ، شمس الدین محمد. (1374). دیوان حافظ. به تصحیح علامه قزوینی و قاسم غنی، با مجموعه تعلیقات و حواشی علامه قزوینی، به اهتمام ع. جربزه­دار، تهران: اساطیر.
12
حبیش تفلیسی. کامل التعبیر. دستنویس شمارهی 226 کتابخانه­ی چلبی عبدالله ترکیه، میکرو فیلم شمارهی 185 کتابخانه­ی مرکزی دانشگاه تهران.
13
حسن لی، کاووس. (1389). دفتر نسرین و گل. شیراز: بنیاد فارسشناسی.
14
حسن لی، کاووس.. (1388). راهنمای موضوعی حافظ­شناسی. شیراز: نوید.
15
خرمشاهی، بهاءالدین. (1371). حافظ­نامه. تهران: علمی و فرهنگی.
16
خوابگزاری. (1346). به تصحیح ایرج افشار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
17
دارمی، عبدالله بن بهرام. (1429). سنن الدارمی. تحقیق عبدالغنی مستو، بیروت: المکتبه العصریه.
18
دستغیب، عبدالعلی. (بی تا). حافظ شناخت. تهران: علم .
19
دهخدا، علی­اکبر. (1386). امثال وحکم. تهران: امیرکبیر.
20
دهخدا، علی­اکبر. (1377). لغتنامه. ج 7 و8، تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
21
زرین­کوب، عبدالحسین. (1383). یادداشتها و اندیشهها. تهران: سخن.
22
سرکاراتی، بهمن. (1385). سایههای شکار شده. تهران: طهوری.
23
سعدی، مصلح بن عبدالله. (1385). غزلهای سعدی. به تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: سخن.
24
سودی بسنوی، محمد. (1362). شرح سودی بر حافظ. ترجمهی عصمت ستارزاده، ارومیه: انزلی.
25
شمیسا، سیروس. (1388). یادداشتهای حافظ. تهران: علم.
26
شوالیه، ژان وآلن گر بران. (1388). فرهنگ نمادها. ج3، ترجمه وتحقیق سودابه فضایلی، تهران: جیجون.
27
صدیقیان، مهین دخت. (1383). فرهنگ واژهنمای حافظ. به انضمام فرهنگ بسامدی، تهران: سخن.
28
عجلونی الجراحی، اسماعیل بن محّمد. (1408). کشف الخفاء. ج2، بیروت: دارالکتب العلمیه.
29
عزالدین محمود کاشانی. (1382). مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه. مقدمه و تصحیح عفت کرباسی و محمدرضا برزگر خالقی، تهران: زوّار.
30
غنی، قاسم. (1375). بحث در آثار وافکار حافظ. تهران: زوّار.
31
فروزانفر، بدیع الزمان. (1370). احادیث مثنوی. تهران: امیرکبیر.
32
قشیری، عبدالکریم بن هوازن(1379). رساله قشیریه. ترجمه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی، با تصحیحات و استدراکات بدیع الزمان فروزانفر، تهران: علمی و فرهنگی.
33
قیصری، ابراهیم. (1380). ابیات بحث انگیز حافظ. تهران: توس.
34
قیصری، ابراهیم. (1366). «کاغذین جامه- کلاله( گُلاله)؟». آینده، سال 13، شمارهی 8- 12، صص 602- 607.
35
کزازی، میرجلالالدین. (1378). پند و پیوند. تهران: قطره.
36
کزازی، میرجلالالدین. (1376). رویا، حماسه. اسطوره. تهران: مرکز.
37
لسان التنزیل. (1362). به اهتمام مهدی محقق، تهران: علمی و فرهنگی.
38
مجلسی، محمدباقر. (1368). بحارالانوار. ج 50، تصحیح محمد الباقر البهبودی، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
39
مجلسی، محمدباقر. (1382). بحارالانوار. ج 61 و 14، نهض بمشروعه جواد العلوی و محمّد الاخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیّه.
40
هجویری، علی بن عثمان. (1383). کشف المحجوب، مقدمه و تصحیح محمود عابدی، تهران: سروش.
41
هروی، حسینعلی. (1386). شرح غزلهای حافظ. به کوشش زهرا شادمان، تهران: نو.
42
هرن، پاول وهانیریش هوبشمان. (2536). اساس اشتقاق فارسی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
43