ORIGINAL_ARTICLE
بررسی برخی مولفه های پسامدرن در اشعار منوچهر آتشی
منوچهر آتشی با گذر از سنت نیمایی و روی آوردن به تجربههای مدرن، نام خود را در شمار یکی از شاعران نوگرای معاصر فارسی ثبت کرده است؛ این در حالی است که بررسی اشعار وی نشان میدهد که در برخی اشعار روایی- تاریخی او بهویژه در آخرین مجموعه شعری که پس از مرگ وی به چاپ رسید (بازگشت به درون سنگ، 1386)، به دنیای پسامدرن نیز گام نهاده و در پی خلق روایتهایی به شیوهی فراداستان تاریخنگارانه برآمده است. در این مقاله ضمن نشان دادن گسترهی تاریخ در اشعار آتشی، با استفاده از آرای برخی نظریهپردازان پسامدرن تاریخ از جمله لیندا هاچن، برایان مک هیل و هایدن وایت، ویژگیهای فراداستان تاریخنگارانه مطرح و سپس یازده شعر از اشعار مجموعهی »بازگشت به درون سنگ» بر اساس پنج شاخصهی فراداستان تاریخنگارانه بررسی و تحلیل شد. این شاخصهها عبارتند از: زمانپریشی (نابهنگامگرایی)، نقد خردگرایی، انکار غایتمداری تاریخ، به چالش کشیدن حقایق تاریخی، طنز و آیرونی. نتیجهی به دست آمده، مؤید رویکرد پسامدرن آتشی و تلاش او برای آفرینش فراداستان تاریخی در حوزهی شعر است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3538_20dab3c98e12fbda037a6410e574ecf1.pdf
2016-06-20
1
24
10.22099/jba.2016.3538
پسامدرنیسم
فرداستان تاریخنگارانه
روایت
تاریخ
منوچهر آتشی
زهرا
استادزاده
zahra.ostadzadeh@gmail.com
1
شورای آموزش زبان فارسی وزارت علوم
LEAD_AUTHOR
لیلی
رضایی
leili.rezaei@gmail.com
2
دانشگاه خلیج فارس بوشهر
LEAD_AUTHOR
عباس
جاهدجاه
jahedjah@gmail.com
3
دانشگاه پیام نور
AUTHOR
آتشی، منوچهر. (۱۳۸۶). مجموعهاشعار منوچهر آتشی. تهران: نگاه.
1
پاینده، حسین. (۱۳۹۰). داستان کوتاه در ایران؛ داستانهای پسامدرن.ج۳، تهران: نیلوفر.
2
ــــــــــــــ . (۱۳۸۴). «تاریخ بهمنزلهی داستان؛ رویکرد پسامدرنیستی به تاریخ در داستان «میزگرد». نامهی فرهنگستان، شماره۳ (پیاپی۲۷)، صص۱۴۳-۱۵۷.
3
پیروز، غلامرضا و همکاران. (۱۳۹۳). «فراداستان تاریخنگارانه؛ مطالعهی موردی: مارمولکی که ماه را بلعید». ادبپژوهی، شماره۲۷، صص۱۶۳-۱۸۶.
4
تمیمی، فرخ. (۱۳۷۸). پلنگ درهی دیزاشکن؛ زندگی و شعر منوچهر آتشی. تهران: ثالث.
5
دستغیب، عبدالعلی. (۱۳۸۶). «منوچهر آتشی و اشعارش». نامهی فرهنگستان، شماره۴ (پیاپی۳۶)، صص۱۵۹-۱۷۱.
6
رحیمیفرد، شهناز. (۱۳۸۹). تأثیر اقلیم بر شعر شاعران معاصر با تأکید بر نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و منوچهر آتشی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه لرستان.
7
سجادی، بختیار و سمیه قربانی. (۱۳۹۲). «بازروایی هویت از طریق تاریخ؛ خوانش پساساختارگرایانهی رمان مامبوجامبو اثر ایشمائیل رید». نقد زبان و ادبیات خارجی، شماره۹، صص۳۱-۵۰.
8
سلایی، شهربانو. (۱۳۹۰). بررسی زبان و اندیشهی شعری منوچهر آتشی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه شهرکرد.
9
سیدخشک بیجاری، سیدهسمیرا. (۱۳۹۰). نخل بلند قامت نخلستان؛ پژوهشی پیرامون زندگی، اندیشه و اشعار منوچهر آتشی. تهران: لیان.
10
شکری، داوود. (۱۳۸۹). بررسی امید و نومیدی در اشعار منوچهر آتشی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه یزد.
11
شمس لنگرودی، محمد. (۱۳۸۴). تاریخ تحلیلی شعر نو. ج۲، تهران: مرکز.
12
عالی عباسآباد، یوسف. (۱۳۸۷). «شعر منوچهر آتشی و جایگاه اسطوره در آن». پژوهشنامهی ادب غنایی، شماره۱۱، صص۱۳۱-۱۵۲.
13
طحان، احمد و خلیل نیکخواه. (۱۳۹۰). «تأثیر مدرنیسم در شعر منوچهر آتشی». فصلنامهی تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادبیات فارسی، شماره۹، صص۱۳۳-۱۵۹.
14
فتوحی رودمعجنی، محمود. (۱۳۹۰). سبکشناسی. تهران: سخن.
15
محسنیفرد، محمدعلی. (۱۳۸۶). سبکشناسی شعر منوچهر آتشی بر اساس نظریهی روایتشناسی و شعرشناسی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور.
16
مختاری، محمد. (۱۳۷۸). منوچهر آتشی. تهران: طوس.
17
مرادی، لیلا. (۱۳۸۹). شعر منوچهر آتشی از نظر زبانی و ادبی با تکیه بر نظریهی صورتگرایی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی.
18
مشهدی، محمدامیر و همکاران. (۱۳۹۲). «رویکردی به مدرنیته در شعر منوچهر آتشی». ادبیات پارسی معاصر، شماره۳، صص۱۰۳-۱۲۳.
19
منصورنژاد، حسین. (۱۳۸۴). تحلیل و بررسی اشعار منوچهر آتشی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه سیستان و بوچستان.
20
نجومیان، امیرعلی. (۱۳۸۵). «تاریخ، زبان و روایت». پژوهشنامهی علوم انسانی، شماره۵۲، صص۳۰۵-۳۱۸.
21
ولیزاده، محمد. (۱۳۹۰). مرا تلنگر یادت بس؛ یادنامهی منوچهر آتشی. شیراز: داستانسرا.
22
Abrams, M. H. (1999). A Glossary of Literary Terms. London: Harcourt Brace.
23
Bakhtin, Mikhail. (1992). The Dialogic Imagination: Four Essays. Austin: University of Texas Press.
24
Barthes, Roland. (1977). Image, music, text. Hill and Wang.
25
Benveniste, Émile. (1971). “Relationships of person in the verb”, In Problems in General Linguistics. Translated by Mary E. Meek. Coral Gables: Miami University Press, PP. 195–215.
26
Gérard, Genette. (1990). “Fictional Narrative, Factual Narrative”. Poetics Today, Vol. 11, No. 4, Narratology Revisited II. PP. 755-774.
27
_____________ . (1980). Narrative Discourse. Translated by Jane E. Lewin. Oxford: Blackwell.
28
Himmelfarb, Gertrude. (1999). “Postmodernist History”, In Reconstracting History: The Emergence of a New Historical Society. Edited by Elizabeth Fox-Genovese and Elisabeth Lasch-Quinn. New York: Routledge, PP. 71-93.
29
Hutcheon, Linda. (1988). A Poetics of Postmodernism. London: Routledge.
30
McHale, Brian. (1994). Postmodernist Fiction. London: Routledge.
31
White, Hayden. (1973). Metahistory: The Historical Imagination in the Nineteenth-Century Europe. London: John Hopkins U P.
32
____________ . (1978). Tropics of Discourse: Essays in Cultural Criticism. Baltimore: The Johns Hopkins University Press.
33
___________ .(2001). “The Historical Text as Literary Artifact”, In The History and Narrative. Edited by Geoffrey Roberts, London: Routledge, PP. 221-236.
34
ORIGINAL_ARTICLE
ناقوس بوسیدن در قصیده ی ترسائیهی خاقانی
ناقوس بوسیدن در قصیدهی ترسائیهی خاقانیچکیدهآنچه در این پژوهش بررسی خواهد شد، بیت زیر از قصیدهی «ترسائیه»ی خاقانی است:روم ناقوس بوسم زین تحکّم شوم زنّار بندم زین تعدّادر سالهای اخیر، برخی از شارحان در ضبط واژهی «بوسم» در بیت یاد شده از خاقانی، تردید کرده و باور دارند که این واژه تصحیف «نوشم» (صورت کوتاهشدهی نیوشیدن) و به معنای شنیدن است و سخن خاقانی را در این بیت نه ناقوس بوسیدن، بلکه ناقوس نوشیدن؛ در معنای نیوشیدن و شنیدن گرفتهاند که در گذر زمان تصحیف شده و بهصورت ناقوس بوسیدن درآمدهاست. هدف نگارندگان از این نوشتار، بررسی معنایی و کاربردی «ناقوس» و انواع آن در متون منظوم فارسی و پیشینهی این واژه و سرانجام، رسیدن به مفهوم درست ناقوس و ناقوس بوسیدن است و در همین رهگذر سعی شده است تا با مراجعه به منابع لغت و دیوانهای شعری فارسی، موضوع ناقوس بوسیدن/ نوشیدن بیشتر بررسی و ریشهیابی شود و این ابهام رفع گردد.کلیدواژهها: خاقانی، قصیدهی ترسائیه، ناقوس بوسیدن، تصحیف.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3143_00cbab4bf9bf751a047f4d8f5dd5f029.pdf
2016-05-21
25
40
10.22099/jba.2016.3143
خاقانی
قصیدهی ترسائیه
ناقوس بوسیدن
تصحیف
نصرالله
امامی
nasemami@yahoo.com
1
دانشگاه شهیدچمران اهواز
AUTHOR
بهمن
رضایی
b.rezaei1362@gmail.com
2
دانشگاه شهید چمران اهواز
LEAD_AUTHOR
ادیبالممالک فراهانی، میرزامحمّدصادق. (۱۳۴۵). دیوان. به تصحیح و کوشش حسن وحیددستگردی، تهران: فروغی.
1
اسیری لاهیجی، محمّد. (۱۳۵۷). دیواناشعارورسایل. بهکوشش برات زنجانی، تهران: حیدری.
2
امامی، نصرالله. (۱۳۷۹). ارمغان صبح؛ برگزیدهی قصاید خاقانی شروانی. تهران: جامی.
3
ـــــــــــــ. (۱۳۸۵). مبانی و روشهای نقد ادبی. تهران: جامی.
4
انوری، حسن. (۱۳۸۱). فرهنگ بزرگ سخن. ج۸، تهران: سخن.
5
بیدل دهلوی، عبدالقادر. (۱۳۶۶). دیوان. بهکوشش خالمحمّد خسته و خلیلالله خلیلی، تهران: فروغی.
6
بیلقانی، مجیرالدّین. (۱۳۵۸). دیوان. تصحیح محمّد آبادی، تبریز: دانشگاه تبریز.
7
پارسا، احمد. (۱۳۸۶). «تصحیح دو تصحیف در دیوان خاقانی». نشریّهی دانشکدهی ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه شهیدباهنر کرمان، شماره۲۱، صص۱-۱۶.
8
حزین لاهیجی، محمّدعلی. (۱۳۶۲). دیوان. با تصحیح و مقدّمه و مقابلهی بیژن ترقی، بیجا: خیام.
9
خاقانی، افضلالدّین. (۱۳۸۵). دیوان. ضیاءالدّین سجّادی. تهران: زوار.
10
خواجوی کرمانی، ابوالعطا کمالالدّین. (بیتا). دیوان. بهکوشش احمد سهیلی خوانساری، بیجا: حیدری.
11
دهخدا، علیاکبر. (۱۳۷۳). لغتنامه. ج۱۳، تهران: دانشگاه تهران.
12
زرّینکوب، عبدالحسین. (۱۳۸۳). آشنایی با نقد ادبی. تهران: سخن.
13
سنایی، مجدودبنآدم. (۱۳۶۲). دیوان. به سعی و اهتمام محمّدتقی مدرس رضوی، تهران: سنایی.
14
شبستری، محمود. (۱۳۸۲). گلشن راز. با ویرایش و پیشگفتار فرشید اقبال، تهران: یاران.
15
صفای اصفهانی، محمّدحسین. (۱۳۷۷). دیوان. به تصحیح و کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران: شرکت نسبی.
16
عرفی شیرازی، محمّد. (بیتا). کلیّات. بهکوشش غلامحسین جواهری، بیجا: علمی.
17
عطّار، فریدالدّینمحمّد. (۱۳۵۰). دیوان. به تصحیح و کوشش تقی تفضلی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
18
ـــــــــــــــــ. (۱۳۸۴). منطق الطّیر. به تصحیح و کوشش صادق گوهرین، تهران: علمی و فرهنگی.
19
ـــــــــــــــــ. (۱۳۸۹). دیوان. با مقدمهی بدیعالزمان فروزانفر، تهران: اهورا.
20
ـــــــــــــــــ. (۱۳۴۵). مظهرالعجایب. با تصحیح و مقدّمهی احمد خوشنویس (عماد). تهران: کتابخانهی سنایی.
21
نوایی، امیرعلیشیر. (۱۳۴۲). دیوان. بهکوشش رکنالدّین همایونفرخ، تهران: کتابخانهی ابنسینا.
22
فرخی سیستانی، ابوالحسنعلی. (۱۳۴۹). دیوان. بهکوشش محمّد دبیرسیاقی، تهران: زوار.
23
فرغانی، سیفالدینمحمد. (۱۳۶۴). دیوان. با تصحیح و مقدّمهی ذبیحالله صفا، تهران: فردوسی.
24
کزّازی، میرجلالالدّین. (۱۳۸۵). گزارش دشواریهای دیوان خاقانی شروانی. تهران: نشر مرکز.
25
ــــــــــــــــــــــ. (۱۳۸۷). سوزنعیسی؛ گزارشچامهیترساییخاقانی. تبریز: آیدین.
26
گرگانی، فخرالدّیناسعد. (۱۳۸۹). دیوان. با مقدّمه و تصحیح محمّد روشن، تهران: صدای معاصر.
27
ماهیار، عبّاس. (۱۳۸۸). مالک ملک سخن؛ شرح قصاید خاقانی. تهران: سخن.
28
مظاهری، (سروشیار) جمشید. (۱۳۷۲). «سمّ خر عیسی، نعل اسب سیدالشّهدا».رشدآموزشزبانوادبفارسی، شمارهی۳۲، صص۱۴-۱۶.
29
معزّی، امیرالشعرا محمّد. (۱۳۶۲). دیوان. با مقدّمه و تصحیح ناصر هیّری، تهران: مرزبان.
30
معین، محمّد. (۱۳۸۴). فرهنگ فارسی معین. تهران: میکائیل.
31
مولوی، جلالالدّینمحمّد. (۱۳۸۰). مثنوی معنوی. تهران: مهتاب.
32
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۸۵). کلیّات دیوان شمس تبریزی. تهران: زریاب.
33
ناصرخسرو قبادیانی. (۱۳۸۴). دیوان اشعار. بهتصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران: دانشگاه تهران.
34
نظامی، الیاسبنیوسف. (۱۳۸۹). خسرو و شیرین. با تصحیح و حواشی حسن وحیددستگردی، بهکوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
35
ORIGINAL_ARTICLE
شطح و شیوۀ بیان آن در مثنوی
این پژوهش به منظور بررسی مقولۀ شطح در مثنوی انجام شده است. برای این منظور به شیوۀ تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعۀ دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداختهاند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعۀ مثنوی مولانا آنچه را که میتواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونههای روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضامین شطح، ضمن لحاظ بنیان عرفانی آنها، از طریق یک نمودار دایرهای پیوند این موضوعات گوناگون نیز با یکدیگر مشخص شده است. این نمودار نشان میدهد که پیوند شطحیات مبتنی بر مضمون «فنا و وصال» است و موضوعات شطح در عناوینی مانند محرک وصال، راه وصال، زمینۀ وصال، موانع وصال، نتایج وصال و زبانِ واصلان قابل تقسیم است. این تحقیق همچنین نشان میدهد مولانا اغلب مصادیق شطح را در مثنوی مطرح کرده است، اما شیوه بیان او که مبتنی بر تفسیر، قصه و تمثیل است، گفتههای او را پذیرفتنی کردهاست. بر اساس این روش، شطحیات تند تغییر ماهیت نمیدهند، اما تغییر لحن میدهند و مقبول واقع میشوند. بالأخره اینکه نباید شطح را منحصراً مقولهای زبانی دانست؛ بلکه بسیاری از شطحیات، رفتاری بوده-اند و نوعی هنجارشکنی یا هنجارگریزی اجتماعی به شمار میآیند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3145_5ffd09730db88b03e503250f6df42733.pdf
2016-05-21
41
62
10.22099/jba.2016.3145
مولوی
مثنوی معنوی
شطح
شطحیات
روزبهان
ناصر
جابری
jaberi.naser@gmail.com
1
دانشگاه خلیج فارس بوشهر
LEAD_AUTHOR
علی اصغر
قهرمانی مقبل
ali.ghahramanim@gmail.com
2
هیأت علمی
AUTHOR
آشوری، داریوش. (۱۳۷۹). عرفان و رندی در شعر حافظ. تهران: مرکز.
1
ابنعربی، محیالدین. (۱۹۹۴). الفتوحات المکیه. تصحیح عثمان یحیی، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی.
2
استیس، و. ت. (۱۳۸۴). عرفان و فلسفه. ترجمهی بهاءالدین خرمشاهی، تهران: سروش.
3
اسدی، علیرضا. (۱۳۹۰). «تأملی در موضوعات، صورت، ساخت و سبک شطحیات صوفیه». فصلنامهی تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی، سال۴، شماره۱۴، صص۲۷-۴۲.
4
اسدی، محمدجعفر. (۱۳۸۹). «شطحیات و حال در عرفان». فصلنامهی تخصصی عرفان، سال۶، شماره۲۴، صص۱۵۷-۱۷۳.
5
تقوی، محمد. (۱۳۸۶). «شطح؛ سرریزهای روح بر زبان». مجلهی دانشکدهی زبان و ادبیات علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم، سال۱۴، شماره۵۴و۵۵، صص۳۷-۷۱.
6
جمیز، ویلیام. (۱۳۹۱). تنوع تجربهی دینی. ترجمهی حسین کیانی، تهران: حکمت.
7
حائری، محمدحسن و ابراهیم رحیمی زنگنه. (۱۳۸۹). «مبانی نظری شطحیات عرفانی از نگاه مولانا». فصلنامهی زبان و ادب پارسی، شماره۴۳، صص۳۳-۴۶.
8
حافظ، شمسالدین. (۱۳۸۹).دیوان غزلیات. تصحیح قزوینی و غنی، تهران: غزلسرا.
9
خدادادی، محمد و همکاران. (۱۳۸۹). «رؤیت از دیدگاه شمس تبریزی و بازتاب آن در مثنوی مولوی». فصلنامهی تخصصی مولویپژوهی، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان، سال۴، شماره۹، صص۱-۲۱.
10
خرمشاهی، بهاءالدین. (۱۳۷۳). حافظنامه. تهران: علمی و فرهنگی.
11
راسل، برتراند. (۱۳۸۴). عرفان و منطق. ترجمهی نجف دریابندری، تهران: ناهید.
12
روزبهان بقلی، ابونصر. (۱۳۸۹). شرح شطحیات. تصحیح هانری کربن، ترجمهی محمدعلی امیرمعزی، تهران: طهوری.
13
السّراج، ابونصرعبدالله. (۱۹۱۴). اللمع فی التصوف. تصحیح رینولد الین نیکلسون، هلند: لیدن.
14
سراج توسی، ابونصر. (۱۳۸۸). اللمع فیالتصوف. تصحیح رینولد الین نیکلسون، ترجمهی مهدی محبتی، تهران: اساطیر.
15
سروش، عبدالکریم. (۱۳۸۴). «مولوی و تصوف عشقی» در: تحفههای آن جهانی. بهکوشش علی دهباشی، تهران: سخن.
16
سنایی غزنوی، مجدودبنآدم. (۱۳۹۰). دیوان اشعار. بهکوشش پرویز بابایی، تهران: نگاه.
17
شاکری، محمدتقی و احسان احمدی. (۱۳۸۹). «تأملی در مفهوم شطح و بررسی برخی از علل آن در زبان عرفا». پژوهشناهی عرفان، دورهی۱، شماره۲، صص۸۷-۱۰۴.
18
شایگان، داریوش. (۱۳۹۲). کربن، هانری: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی. ترجمهی باقر پرهام، تهران: فرزانروز.
19
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (۱۳۹۲). زبان شعر در نثر صوفیه. تهران: سخن.
20
عباسی، بابک. (۱۳۹۰). تجربهی دینی و چرخش هرمنوتیکی. تهران: هرمس.
21
عبدالحکیم، خلیفه. (۱۳۸۳). عرفان مولوی. ترجمهی احمد محمدی و احمد میرعلایی، تهران: علمی و فرهنگی.
22
عطار نیشابوری، فریدالدین. (۱۳۸۴). تذکرةالاولیا. تصحیح رینولد الین نیکلسون، تهران: علم.
23
عینالقضات، ابوالمعالیعبداللهبنمحمد. (۱۳۸۹). تمهیدات. تصحیح عفیف عسیران، تهران: منوچهری.
24
فرهمند، محمد. (۱۳۸۹). «میدان شطحیات عرفانی». عرفان، سال۶، صص۴۳-۶۲.
25
فعالی، محمدتقی. (۱۳۸۹). تجربهی دینی و مکاشفه عرفانی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی.
26
فولادی، علیرضا. (۱۳۸۷). زبان عرفان. قم: فراگفت.
27
لاهیجی، شمسالدینمحمد. (۱۳۷۴). مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز. تصحیح و تعلیقاتِ محمدرضا بزرگر خالقی و عفت کرباسی، تهران: زوار.
28
مدرسی، فاطمه و همکاران. (۱۳۹۰). «شطحیات عینالقضات همدانی». ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، سال۷، شماره۲۵، صص۱۶۷-۱۹۲.
29
مولوی، جلالالدین. (۱۳۷۳). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد نیکلسون، تهران: امیرکبیر.
30
ــــــــــــــــــ. (۱۳۷۷). کلیات شمس. تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران: نغمه.
31
میرباقریفرد، سیدعلیاصغر و مسعود آلگونه جونقانی. (۱۳۸۹). «تحلیل شطح بر مبنای تفکیک وجودشناختی و معرفتشناختی». ادبپژوهی، شماره۱۳، صص۲۹-۶۰.
32
هجویری، ابوالحسن. (۱۳۸۲). کشف المحجوب. تصحیح ژوکوفسکی، با مقدمهی قاسم انصاری، تهران: طهوری.
33
ORIGINAL_ARTICLE
بررسـی تطبیقی و آماری نیایشها در نخستین منظومه ایرانیان (گاهان)
نیایش به عنوان آسانترین راه گفتگوی دوسویه انسان با خدا، از جمله ارکان و اجزای مقوم تمامی ادیان درطول تاریخ بوده است. بررسی ستایشها و نیایشهای رسمی ادیان مختلف نمایانگر نظام فکری، دینی وشرایط و نیازهای فردی و اجتماعی دینداران در اعصار گونه گون است. این جستار به بررسی توصیفی و آماری همه نیایشهای گاتها (کهنترین اثر مکتوب بازمانده ایرانیان)، می پردازد. مجموعه ای منظوم که امروزه به باور بیشینه پژوهندگان، تنها بخش اوستاست که سخن زرتشت است، درحالی که دیگر بخشهای اوستا در ادوار بعد تدوین شده است. بیشترین خواهشها و خواستهها در گاتها، رواج راستی و سرکوبی دروغ، رهایی زمین و جاندارانش از ستم و خشم و بیدادگری، داشتن زندگی آرام و شاد، جامعه ای آباد و در نتیجه رسیدن به کشور مینوی جاودانی اهورامزدا (فردوس) و پاداش و بخشایش جاودانی در روز داوری پسین است.بررسی درونمایه نیایشهای گاتها نشان می دهد که مخاطب زرتشت بهترتیب مزدا، اهورا، اردیبهشت، مزدا اهورا، بهمن، سپندارمذ، اهورامزدا و شهریور است و او دربسیاری موارد ضمیر جمع را به کار می برد. سبک بیان زرتشت این انگاره را تقویت می کند که زرتشت همچنان که واژههای مزدا، اهورا، اهورامزدا و مزدا اهورا را برای اشاره به موجودی واحد اطلاق می کند، امشاسپندان نیز همگی فروزهها و اوصاف خدای واحدند.این پژوهش آماری نشان می دهد که درخواستهای مینوی (غیر مادی)، دو سوم خواستههای گیتیک(مادی) است و زرتشت تقریباً به یک اندازه برای خود و برای دیگران دعا کرده است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3279_6ea827eb90e1a29919ac82b16ecc8123.pdf
2016-06-15
63
86
10.22099/jba.2016.3279
زرتشت
گاتها
اهورامزدا
نیایش
ایران باستان
حسین
حیدری
golestan1387@gmail.com
1
دانشگاه کاشان - گرروه ادیان و فلسفه
LEAD_AUTHOR
الهه
خانیان
elahekhanian@gmail.com
2
دانشگاه کاشان
AUTHOR
الیاده، میرچا. (۱۳۸۱). «نگاهی کوتاه بر واقعیت تاریخی و پیامهای آسمانی زرتشت». ترجمهی حسین حیدری، کتاب ماه دین، شماره۶۰ و۶۱، صص۴۶-۵۳.
1
اوشیدری، جهانگیر. (۱۳۷۱). دانشنامهی مزدیسنا (واژهنامهی توضیحی آیین زرتشت). تهران: مرکز.
2
پورداود، ابراهیم. (۱۳۱۰). خرده اوستا. بیجا: از سلسله انتشارات انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی.
3
ــــــــــــــ. (۱۳۷۸). گاتها؛ کهنترین بخش اوستا. تهران: اساطیر.
4
ــــــــــــــ. (۱۳۸۷). یسنا؛ بخشی از کتاب اوستا. تهران: اساطیر.
5
خزاعی، خسرو. (۲۰۰۶). گاتها؛ سرودههای اهورایی زرتشت. بروکسل: کانون اروپایی برای آموزش جهانبینی زرتشت.
6
دوستخواه، جلیل. (۱۳۷۵). اوستا؛ کهنترین سرودها و متنهای ایرانی. ج۱، تهران: مروارید.
7
رضی، هاشم. (۱۳۵۷). گنجینهی اوستا. تهران: فروهر.
8
سیدمحمدعلی داعیالاسلام. (۱۳۶۴). فرهنگ نظام. تهران: دانش زبان.
9
عمادینیا، آرش. (۱۳۸۷). بررسی آیینهای معاصر زرتشتی و مقایسه آنها با متون متقدم و مکتوب زرتشتی (کلاسیک). پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
10
فکری ارشاد، جهانگیر.(۱۳۵۵). بررسی نیایشهای اوستا. پایاننامهیدکتری، دانشگاه تهران.
11
قائممقامی، احمدرضا. (۱۳۸۷). تطور مفاهیم اوستایی قدیم در سنت زردشتی. پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
12
معاونت، ماندانا. (۱۳۸۸). نیایشهای کنونی زرتشتیان و بنیادهای کهن آن. پایاننامهی کارشناسی ارشد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
13
یوسفی، امیر. (۱۳۸۲). «فغاننامه، منظومهی نیایش ارامنهی جهان». اخبار ادیان، شماره۳، صص۷۰ و۷۱.
14
Eliade, Mircea. (1986). The encyclopedia of religion. vol. 3, Canada: Collier, macmillan, Christianity. Available at http://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh837.
15
Mabey, Juliet. (1999). The Oneworld book of prayer: a treasury of prayers from around the world. Oxford: Oneworld.
16
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» در سرودههای مهدی اخوان ثالث
چکیده کودتای 28 مرداد 1332 یکی از رویدادهای بسیار تأثیرگذار جامعهی ایران است. پیامدهای آن در روشنفکران متعهّد سرخوردگی، نومیدی، پناه بردن به افیون و باده و مواردی از این دست بود که موجب پدید آمدن گونهای شعر به نام شعر سیاه شد و نمود آن را در برخی از جریانهای شعری چون رئالیسم، رمانتیسم سیاه و سمبولیسم اجتماعی میتوان دید. بارزترین چهرهی جریان اخیر، مهدی اخوان ثالث است. پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی «تشبیهات سیاه» اخوان به عنوان یکی از پربسامدترین عناصر صور خیال او میپردازد و میکوشد بین محیط برخاستن خیال شاعرانه و ذهن و زبان شاعر و دید شعری او ارتباط برقرار کند. نتیجه نشان میدهد شاعر میخواهد با آفرینش این گونه تشبیهات بکر، به گونهای پنهان، تصاویری تلخ و گزنده از شرایط اجتماعی جامعهی ایران آن روز بنمایاند و با استفاده از این شگرد ادبی ضمن بیان اعتراض خود از وضعیت موجود آن زمان، بتواند از زیر ذرّهبین سانسور حکومت پهلوی عبور کند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3278_70dfbe137d27627f13f3ef7d47409137.pdf
2016-05-21
87
110
10.22099/jba.2016.3278
اخوان ثالث
تشبیهات سیاه
سبک
کودتای 28 مرداد
رضا
خلج
lemesky35@gmail.com
1
دانشجوی دکتری دانشگاه کردستان
LEAD_AUTHOR
سید احمد
پارسا
dr.ahmadparsa@gmail.com
2
استاد دانشگاه کردستان
AUTHOR
اخوان ثالث، مهدی. (۱۳۷۸). آخر شاهنامه. تهران: مروارید.
1
ــــــــــــــــــ. (۱۳۷۹الف). از این اوستا. تهران: مروارید.
2
ــــــــــــــــــ. (۱۳۷۹ب). در حیاط کوچک پاییز در زندان. تهران: زمستان.
3
ــــــــــــــــــ. (۱۳۷۹ج). دوزخ اما سرد. تهران: زمستان.
4
ــــــــــــــــــ. (۱۳۷۹د). زندگی می گوید اما باز باید زیست. تهران: زمستان.
5
ــــــــــــــــــ. (۱۳۸۰). زمستان. تهران: مروارید.
6
براهنی، رضا. (۱۳۸۰). طلا در مس؛ در شعر و شاعری. ج۳، تهران: زریاب.
7
پارسا، احمد. (۱۳۸۸). «تحلیل و بررسی سرودهی نادر یا اسکندر اخوان ثالث». بوستان ادب، شماره۱، صص۳۵-۴۸.
8
پارسانسب، محمد. (۱۳۹۰). جامعهشناسی ادبیات فارسی. تهران: سمت.
9
تسلیمی، علی. (۱۳۸۷). گزارههایی در ادبیات معاصر ایران؛ شعر. تهران: اختران.
10
حسنلی، کاووس. (۱۳۸۳). گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.
11
خلج، رضا. (۱۳۸۱). سبکشناسی زبانشناختی اشعار نو مهدی اخوان ثالث. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی.
12
درستی، احمد. (۱۳۸۱). شعر سیاسی در دورهی پهلوی دوم. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
13
رضایی جمکرانی، احمد. (۱۳۸۲). تحلیل و نقد تشبیه در شعر معاصر فارسی براساس آثار سه تن از شاعران نوپرداز (نیما، سپهری و اخوان). پایاننامهی دکتری دانشگاه تربیت مدرس تهران.
14
ـــــــــــــــــــ . (۱۳۸۴). «نقش تشبیه در دگرگونیهای سبکی». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره۵، صص۸۵-۱۰۰.
15
زرقانی، سیدمهدی. (۱۳۸۷). چشمانداز شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.
16
شاکری، جلیل. (۱۳۹۰). بررسی و تحلیل صورِخیال در شعر نیما، اخوان و شاملو. پایاننامهی دکتری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
17
شاملو، احمد. (۱۳۸۰). مجموعهی آثار؛ دفترِ یکم: شعرها. تهران: نگاه.
18
شمیسا، سیروس. (۱۳۷۰). بیان. تهران: فردوس.
19
ــــــــــــــــ. (۱۳۷۴). کلیات سبکشناسی. تهران: فردوس.
20
ـــــــــــــــــــــــ. (۱۳۷۵). سبکشناسی شعر. تهران: فردوس.
21
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (۱۳۷۹). موسیقی شعر. تهران: آگه.
22
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۸۳الف). ادوار شعر فارسی. تهران: سخن.
23
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۸۳ب). صورِخیال در شعر فارسی. تهران: آگه.
24
شیری، قهرمان و همکاران. (۱۳۹۱). «بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سرودههای نصرت رحمانی». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره۲۷، صص۵۹-۸۰.
25
صنعتی، محمد. (۱۳۸۷). تحلیلهای روانشناختی در هنر و ادبیات. تهران: مرکز.
26
علیپور، مصطفی. (۱۳۸۷). ساختار زبان شعر امروز. تهران: فردوس.
27
فتوحی، محمود. (۱۳۹۳). بلاغت تصویر. تهران: سخن.
28
مختاری، محمد. (۱۳۸۳). انسان در شعر معاصر. تهران: توس.
29
مدرسی، فاطمه و حسن احمدوند. (۱۳۸۴). «آشناییزدایی و هنجارگریزی در اشعار نیمایی اخوان ثالث». علامه، شماره۶، صص۲۰۰-۲۲۷.
30
موسوی، سیدکاظم. (۱۳۸۰). سبکشناسی شعر معاصر (براساس اشعار پنج شاعر برجستهی معاصر). پایاننامهی دکتری دانشگاه شیراز.
31
نادرپور، نادر. (۱۳۸۲). مجموعه اشعار. تهران: نگاه.
32
نجفی، عیسی و طاهره چهری. (۱۳۹۳). «بررسی تشبیهات اخوان و گفتمانهای مربوط به آن». سبکشناسی نظم و نثر فارسی، سال۷، شماره۳، صص۳۲۳-۳۳۸.
33
یوسفی، غلامحسین. (۱۳۷۹). چشمهی روشن؛ دیداری با شاعران. تهران: علمی.
34
ORIGINAL_ARTICLE
نقد شعر و شاعران در سروده های شفیعی کدکنی
نقد شاعران بر شاعران که از روشها و رویکردهای نقد ذوقی به شمار میآید، در پهنهی شعر فارسی رواج نسبی داشته است. شاعران از دیرباز تاکنون با شیوهها و انگیزههای مثبت و منفی به نقد و نظر درباب شاعر یا شعر او پرداختهاند. با مروری در سرودههای شفیعی کدکنی درمییابیم که وی در اشعارش به این شیوه ی نقد اهتمام ورزیده است. در این مقاله، کوشیدهایم تا افزون بر تبیین وجوه تشابه و تفاوت شعر – نقدهای شفیعی با آثار مشابه گذشتگان و نیز معاصران، به واکاوی روش و رویکردهای وی در این حوزه بپردازیم. حاصل پژوهش، نشانگر این نکات است که شعر – نقدهای شفیعی، دارای دو رویکرد اصلی اند.: نقدهای محتوا مدار، جامعه گرا و ایدئولوژیک، که بیشتر درآثار دهه های 40 و 50 شاعر تجلی یافته اند، و نیز نقدهای جمال شناسانه و ساخت گرایانه، که بیشتر شامل آثار پس از انقلاب اوست. این آثار از لحاظ روش بیان نیز دو شیوهی اصلی دارند: روش نقد مستقیم؛ روش غیرمستقیم، که در روش نخست، از سویی به ستایش شاعران آزاده و آرمانگرا، و نکوهش شاعران و شبه شاعران مدیحهگو، عافیتجو، بیدرد، افراطی و شبه مدرن پرداخته است، و در روش دوم، به تبیین شاعرانهی مفهوم و ماهیت شعر و کارکردهای انسانی، اجتماعی و جمال شناسانهی آن. نیز برخلاف آثار گذشتگان یا معاصران، شعر – نقدهای شفیعی، صرف نظر از برخی نمونه ها، خاستگاهی جز باورهای فرهنگی، عواطف انسانی و دغدغههای هنری ندارند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3170_dd7d2ff3027dbbd04ef687849fa3b2f5.pdf
2016-05-21
111
130
10.22099/jba.2016.3170
جامعه گرا
جمالشناسی
ساخت گرا
شعر
شفیعی کدکنی
نقد
محمدرضا
روزبه
rayan.roozbeh@yahoo.com
1
عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان
LEAD_AUTHOR
امامی، نصرالله. (۱۳۷۷). مبانی و روشهای نقد ادبی. تهران: جامی.
1
امیر معزی نیشابوری، محمدبنعبدالملک. (۱۳۹۳). کلیات دیوان. با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا قنبری، تهران: زوار.
2
انوری ابیوردی، علیبنمحمد. (۱۳۷۲). دیوان انوری. بهکوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران: علمی و فرهنگی.
3
ایرجمیرزا. (۱۳۶۴). برگزیدهی دیوان. بهکوشش محمدتقی بابایی، تهران: گلی.
4
برهانی، مهدی. (۱۳۷۸). از زبان صبح؛ دربارهی زندگی و شعر شفیعی کدکنی. تهران: پاژنگ.
5
بشردوست، مجتبی. (۱۳۷۹). در جستوجوی نیشابور؛ زندگی و شعر محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: ثالث.
6
ـــــــــــــــــ . (۱۳۹۰). موج و مرجان؛ رویکردهای نقد ادبی در جهان جدید و سرگذشت نقد ادبی در ایران. تهران: سروش.
7
بهار، محمدتقی. (۱۳۶۸). دیوان بهار. تهران: توس.
8
حمیدی شیرازی، مهدی. (۱۳۶۳). فنون شعر و کالبدهای پولادین آن. تهران: گلشایی.
9
خاقانی شروانی، افضلالدینبدیلبنعلی. (۱۳۷۴). دیوان خاقانی. با تصحیح و تعلیقات سیدضیاءالدین سجادی. تهران: زوار.
10
درگاهی، محمود. (۱۳۷۷). نقد شعر در ایران. تهران: امیرکبیر.
11
زرینکوب، عبدالحسین. (۱۳۷۲). آشنایی با نقد ادبی. تهران: سخن.
12
شاملو، احمد. (۱۳۸۲). مجموعهی آثار؛ دفتر یکم: شعرها. تهران: نگاه.
13
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (۱۳۶۸). موسیقی شعر. تهران: آگه.
14
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۷۵). شاعری در هجوم منتقدان. تهران: آگه.
15
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۷۶). هزارهی دوم آهوی کوهی. تهران: سخن.
16
ـــــــــــــــــــــــــ. (۱۳۸۸). «ای شعر پارسی». فصلنامهی تخصصی شعر،سال۱۶، شماره۶۵، ص۳.
17
ــــــــــــــــ . (۱۳۹۰الف). آیینهای برای صداها. تهران: سخن.
18
ــــــــــــــــ . (۱۳۹۰ب). با چراغ و آینه؛در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران. تهران: سخن.
19
ـــــــــــــــ . (۱۳۹۲). «یکصد و یک شعر منتشرنشده از محمدرضا شفیعی کدکنی». بخارا، شماره۹۸، ص۸.
20
صالحی مازندرانی، محمدرضا. (۱۳۸۱). ماهیت شعر بهروایت شاعران. رسالهی دکتری دانشگاه شهیدچمران اهواز.
21
عابدی، کامیار. (۱۳۸۱). در روشنی بارانها؛ تحلیل و بررسی شعرهای محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: کتاب نادر.
22
عباسی، حبیبالله. (۱۳۸۷). سفرنامهی باران؛ نقد و تحلیل اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: روزگار.
23
فتوحی، محمود. (۱۳۷۹). نقد خیال؛ نقد ادبی در سبک هندی. تهران: روزگار.
24
فولادوند، عزتالله. (۱۳۸۸). مردیست میسراید؛ شعر و زندگی محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: مروارید.
25
محبتی، مهدی. (۱۳۹۲). نقد ادبی در ادبیات کلاسیک فارسی. تهران: سخن.
26
نظامی عروضی سمرقندی، احمد. (۱۳۶۸). چهارمقاله. تصحیح محمد قزوینی، تهران: طهوری.
27
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب خویشکاری «وایو » در منظومه های حماسی ملی
بازتاب خویشکاری «وایو» در منظومههای حماسی ملی چکیدهوایو یکی از مرموزترین خدایان هندوایرانی است است که برخلاف دیگر ایزدان مزدایی، حاملِ مفهومی از تقابل دوگانهی حیات و مرگ است. از وی در ریگودا، اوستا و متون پهلوی یاد میشود. با بررسی انعکاس دو چهرهی متضادّ اهورایی و اهریمنی از او در متون نامبرده و به دنبال آن در حماسههای ملّی، میتوان به قدرت ماندگاری این ایزد کهن در قالب الگوهای آیینی-اسطورهایِ نیایش، رزم و مرگ پی برد. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای تلاش شده است نشان دهیم که علیرغم حضورِ واژهی سادهی باد در حماسهها، باید به آنچه در لایههای زیرین این واژه و آنچه در بارِ معنایی–اسطورهای آن وجود دارد، توجه بیشتر شود. نگارندگان، ضمن بررسی شواهدِ مختلف در حماسههای منظوم بدین نتیجه رسیدهاند که باد در این آثار نمایانگر یک پدپدهی صِرف طبیعی نیست، بلکه ایزد باد یا وایو، کارکردهای اسطورهای خود را در حماسهها به ویژه در شاهنامه حفظ کرده و در سه نقش اصلیِ خدای جنگ و جنگاوران با طیف متنوعی از اعمال از جمله نبرد باد با قهرمان، یاری سپاه، یاری پهلوان در گذر از دریا، سرنگونی درفش و حمایت از شاه، نیز نقش ِپیک مرگ و سرانجام، به عنوان همکارِ تیشتَر در اعمالی مانندِ جادویی کردن با باد و آزمون پهلوان با باد و سرما، خویشکاریهای دیرین خود را انعکاس داده است. کلیدواژهها:. ایزد جنگ، باد، نیایش، منظومههای حماسی ملی، وایو.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3386_79702d269a5a420a6a39f57290552a35.pdf
2016-05-21
131
156
10.22099/jba.2016.3386
ایزد جنگ
باد
نیایش
منظومههای حماسی ملی
وایو
زهرا
ریاحی زمین
riahizamin@gmail.com
1
دانشگاه شیراز- دانشکده ادبیات و علوم انسانی
AUTHOR
طاهره
فئوادی
t.foadi@gmail.com
2
دانشگاه شیراز- دانشکده ادبیات و علوم انسانی
LEAD_AUTHOR
اسدی طوسی، ابونصرعلیبناحمد. (۱۳۵۴). گرشاسبنامه. بهکوشش حبیب یغمایی، تهران: چاپ افست مروی.
1
ایرانشاهبنابیالخیر.(۱۳۷۰). بهمننامه. ویرایش رحیم عفیفی، تهران: علمی و فرهنگی.
2
ــــــــــــــــــ.(۱۳۷۷). کوشنامه. بهکوششِ جلال متینی، تهران: علمی و فرهنگی.
3
ایونس، ورونیکا. (۱۳۷۳). اساطیر هند. ترجمهی باجلان فرخی، تهران: اساطیر.
4
بربریان، مانوئل. (۱۳۶۹). «انگارهی بادِ زندانی یونانی است یا ایرانی؟». ایرانشناسی، شماره۸، صص۸۳۴-۸۴۵..
5
بویس، مری. (۱۳۷۴). تاریخ کیش زرتشت. ترجمهی همایون صنعتیزاده، تهران: توس.
6
بهار، مهرداد. (۱۳۷۵). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: آگه.
7
جلالی نائینی، محمدرضا. (۱۳۶۷). گزیدهی ریگ ودا. تهران: نقره.
8
حسنکیاده، معصومه. (۱۳۸۸). «اکواندیو و وای اسطورهی باد». مطالعات ایرانی، شماره۱۶، صص۱۳۳-۱۴۰.
9
خسروکیکاوس. (۱۳۸۶). فرامرزنامه. بهتصحیح میترا مهرآبادی، تهران: دنیای کتاب.
10
دوستخواه، جلیل. (۱۳۷۰). اوستا. تهران: مروارید.
11
رضایی دشتارژنه، محمود. (۱۳۹۲). «جایگاه درفش کاویانی در شاهنامه فردوسی». متنپژوهی ادبی، شماره۵۵، صص۶-۲۰.
12
رضی، هاشم. (۱۳۸۴). دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت. تهران: سخن.
13
زنر، آر.سی. (۱۳۷۵). طلوع و غروب زرتشتیگری. ترجمهی تیمور قادری، تهران: فکر روز.
14
ــــــــــ. (۱۳۸۴). زروان یا معمای زرتشتیگری. ترجمهی تیمور قادری، تهران: امیرکبیر.
15
سرکاراتی، بهمن. (۱۳۷۶). «بازشناسی بقایای افسانهی گرشاسب در منظومههای حماسی ایران». نامهی فرهنگستان، شماره۱۰، صص۵-۳۸.
16
فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۲). شاهنامه. تهران: هرمس.
17
فرنبغدادگی. (۱۳۸۵). بندهشن. بهگزارش مهرداد بهار، تهران: توس.
18
فکوهی، ناصر. (۱۳۷۹). «تحلیل ساختی از یک اسطورهی سیاسی؛ اسطورهی وای در فرهنگایرانی و همتایان غیرایرانی آن». مطالعات جامعهشناختی، شماره۱۶، صص۱۳۷-۱۶۶.
19
کویاجی، جهانگیر کوورجی. (۱۳۵۳). آیینها و افسانههای ایران و چین باستان. ترجمهی جلیل دوستخواه، تهران: فرانکلین.
20
مادح، قاسم. (۱۳۸۰). جهانگیرنامه. بهکوشش سیدضیاءالدین سجادی، تهران: انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی.
21
مکنزی، دیوید نیل. (۱۳۸۸). فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمهی مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
22
موله، م. (۱۳۶۳). ایران باستان. ترجمهی ژاله آموزگار، تهران: توس.
23
میرفخرایی، مهشید. (۱۳۶۷). روایت پهلوی. تهران: مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
24
میهندوست، محسن. (۱۳۸۴). «وای». کتاب ماه هنر، شماره ۸۵ و۸۶، صص۱۷۸-۱۹۰.
25
ویدنگرن، گئو. (۱۳۷۷). دینهای ایران. ترجمهی منوچهر فرهنگ، تهران: آگاهان ایده.
26
هینلز، جان. (۱۳۷۹). شناخت اساطیر ایران. ترجمهی ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: چشمه؛ آویشن.
27
ORIGINAL_ARTICLE
پیوندهای بینامتنی منظومهی «آرش کمانگیر» کسرایی و «خوان هشتم» اخوانثالث
بینامتنیّت یکی از مباحث مهم در نظریّه های ادبی معاصر است که در ایران نیز عمدتاً به سبب مطابقت با سابقه و ذائقه ی پژوهشی ایرانیان در زمینه ی بررسیِ وام گیری ها و تأثیر و تأثّر متون، در صدر نظریّه های ادبی نشست و مورد استفاده ی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در نظر دارد با بهره گیری از رویکرد بینامتنیّت و به ویژه با تکیه بر دیدگاه ژنی درباره ی رابطه ی بینامتنیّت قوی (ارتباط متون در دو سطح صورت و مضمون) و آرای بلوم در باب اضطراب اثرپذیری، روابط متنوّع و مشابهت های فراوان دو منظومه ی آرش کمانگیر کسرایی و خوان هشتم اخوان را کشف و تحلیل نماید و بدین ترتیب، قطعیّت اثرپذیری گسترده ی اخوان از کسرایی را به اثبات رساند. برای این منظور، رابطه ی آن دو را از جهت محتوا و صورت مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطهی مستحکم بینامتنی میان این دو منظومه وجود دارد. این رابطه از جهت اشتراک در ژانر حماسه و اسطورهمحوری بر «تداوم»، از حیث اشتراک در درونمایه ی سیاسی- اجتماعی، فضاسازی آغازین، راوی و موسیقی بیرونی بر «تطابق» و از جهت ساختار زبانی و پایانبندی نیز بر «تکامل» استوار است؛ اما اخوان برای رهایی از اضطراب اثرپذیری تلاش کرده است شعر خود را ممتاز و متمایز از منظومه ی کسرایی نشان دهد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3277_68167e4ea2c744ddd8e9c1c3a86e76d9.pdf
2016-05-21
157
180
10.22099/jba.2016.3277
بینامتنیّت
اضطراب اثرپذیری
آرش کمانگیر
خوان هشتم
اخوان ثالث
کسرایی
علیرضا
قاسمی
ghasemi.alireza79@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
احمد
رضی
ahmadrazi9@gmail.com
2
استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه گیلان
AUTHOR
آلن، گراهام. (۱۳۸۵). بینامتنیت. ترجمهی پیام یزدانجو، تهران: مرکز.
1
اخوان ثالث، مهدی. (۱۳۷۲). در حیاط کوچک پاییز در زندان. [تهران]: بزرگمهر.
2
ـــــــــــــــــ. (۱۳۸۲). صدای حیرت بیدار. زیر نظر و با مقدمهی مرتضی کاخی، تهران: زمستان؛ مروارید.
3
ادگار، اندرو و پیتر سجویک. (۱۳۸۷). مفاهیم بنیادی نظریهی فرهنگی. ترجمهی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
4
ایرانزاده، نعمتالله و مریم شریفنسب. (۱۳۸۷). «کاربرد تصویریبلاغی سجاوندی در شعر معاصر فارسی». فصلنامهی ادبپژوهی، سال۲، شماره۵، صص۳۱-۵۹.
5
براهنی، رضا. (۱۳۸۰). طلا در مس. ج۲، تهران: زریاب.
6
حسنپور آلاشتی، حسین و مراد اسماعیلی. (۱۳۸۸). «تحلیل اسطورهها در اشعار سیاوش کسرایی». فصلنامهی ادبپژوهی، سال۳، شماره۹، صص۸۹-۱۰۶.
7
حقوقی، محمد. (۱۳۷۶). شعر زمان ما۲؛ مهدی اخوان ثالث. تهران: نگاه.
8
ذوالفقاری، حسن.(۱۳۸۳). «نگاهی به خوان هشتم». نامهی پارسی،شماره۳۵،صص۷۹-۱۰۲.
9
شاکری یکتا، محمدعلی. (۱۳۸۶). «آسیبشناسی یک منظومه؛ نگاهی به آرش کمانگیر سیاوش کسرایی». کتاب ماه ادبیات، سال۱، شماره۱۰، صص۶۸-۷۵.
10
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (۱۳۵۲). «انواع ادبی و شعر فارسی». خرد و کوشش، شماره۱۱و۱۲، صص۹۶-۱۱۹.
11
ـــــــــــــــــــــــــــ . (۱۳۸۷). ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت. تهران: سخن.
12
شمس لنگرودی، محمد. (۱۳۹۰). تاریخ تحلیلی شعر نو. ج۲، تهران: مرکز.
13
کادن، جی. ای. (۱۳۸۶). فرهنگ توصیفی ادبیات و نقد. ترجمهی کاظم فیروزمند، تهران: شادگان.
14
کسرایی، سیاوش. (۱۳۸۳). آرش کمانگیر؛ به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان. تهران: کتاب نادر.
15
ـــــــــــــــ . (۱۳۸۷). مجموعهی اشعار؛ از آوا تا هوای آفتاب. تهران: نگاه.
16
محمدیآملی، محمدرضا.(۱۳۷۷).آواز چگور؛زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث.تهران: ثالث.
17
مصدق، حمید. (۱۳۷۷). درفش کاویان. با مقدمهی مهدی اخوان ثالث، تهران: زمستان.
18
مکاریک، ایرنا ریما. (۱۳۸۸). دانشنامهی نظریههای ادبی معاصر. ترجمهی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
19
میرصادقی، میمنت. (۱۳۸۵). واژهنامهی هنر شاعری. تهران: کتاب مهناز.
20
نامورمطلق، بهمن. (۱۳۹۰). درآمدی بر بینامتنیت. تهران: سخن.
21
هارلند، ریچارد. (۱۳۸۸). درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاتون تا بارت. ترجمهی علی معصومی و همکاران، تهران: چشمه.
22
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل و رمز گشایی ارتباطات غیر کلامی در بوستان سعدی
بوستان یا سعدی نامه که جهان آرمانی سعدی را به تصویر می کشد، برای مطالعات میان رشته ای قابلیت بسیار بالایی دارد. ارتباطات غیر کلامی در جریان ارتباط میتوانند نقشهای تکمیل کردن، تکذیب کردن، تکرار کردن، کنترل کردن، جانشینی و تأکیدی داشته باشند که گاهی چند نقش را با هم ایفا می کنند. برخی پژوهشگران، ارتباطات غیرکلامی را در بعضی موقعیتها از ارتباطات کلامی هم مهمتر میدانند. بیرد ویسل و آلبرت مهرابیان عقیده دارند که 65 تا 93درصد انتقال معانی و منظورها در جریان ارتباط از طریق رفتارهای غیرکلامی صورت میگیرد. این مقاله ارتباطات غیرکلامی را در بوستان سعدی مورد تحلیل قرار داده و دریافته است که سعدی در کاربرد ارتباطات غیرکلامی به انواع زبانهای بدن و کارکردهای زبان اشیاء چون هدیه و داراییها، لباس و جواهرات و عناصر پیرازبان چون لحن و ضریب سخنگویی و ... به خوبی توجه داشته و با آگاهی از تاثیر آنها و پیوند دادن آنها با کلام، رسایی بیشتر معنا را در فضای نمایشی شعر خود رقم زده است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3472_182e56399a453634429940961fb17756.pdf
2016-05-21
181
210
10.22099/jba.2016.3472
ارتباط
ارتباط غیرکلامی
زبان بدن
انتقال پیام
بوستان
سعدی
محمدحسین
نیکداراصل
mohammadnikdar@yahoo.com
1
دانشگاه یاسوج
LEAD_AUTHOR
محمدهادی
احمدیانی پی
mhadiahmadiani@gmail.com
2
دانشگاه یاسوج
AUTHOR
آذربایجانی و همکاران. (۱۳۸۷). روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
1
اسمیت، آلفرد جی. (۱۳۸۱). ارتباطات و فرهنگ. ج۲، ترجمهی اکرم هادیزاده مقدم و همکاران، تهران: سمت.
2
باقری خلیلی، علیاکبر و مرضیه زُلیکانی. (۱۳۹۴). «تحلیل سیاسی زبان بدن در تاریخ بیهقی». متنپژوهی ادبی، شماره۶۵، صص۷۹-۹۹.
3
برکو، روی. ام و همکاران. (۱۳۷۸). مدیریت ارتباطات؛ فردی و عمومی. ترجمهی سیدمحمد اعرابی و داوود ایزدی، تهران: پژوهشهای فرهنگی.
4
بینیاز، فتحالله. (۱۳۸۷). درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی؛ با اشارهای موجز به آسیبشناسی رمان و داستان کوتاه در ایران. تهران: افراز.
5
پیز، آلن. (۱۳۸۶). زبان بدن؛ راهنمای تعبیر حرکات بدن. ترجمهی سعیده لرپری زنگنه، تهران: جانان.
6
پیس، آلن و باربارا پیس. (۱۳۸۸). کتاب جامع ارتباطات غیرکلامی؛ زبان بدن. ترجمهی فریبرز باغبان، تهران: پژوهش توس.
7
حاجتی، سمیه. (۱۳۸۹). تحلیل ارتباطات غیرکلامی در داستانهای مصطفی مستور. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان.
8
رابیگر، مایکل. (۱۳۸۳). کارگردانی مستند. ترجمهی حمیدرضا احمدی لاری، تهران: ساقی.
9
رضایی، ایرج. (۱۳۹۳). «نقش رفتارهای غیرکلامی در ارتباطات انسانی از منظر آیات و روایات اسلامی». بصیرت و تربیت اسلامی، شماره۳۱، صص۴۷-۷۲.
10
رضی، احمد و سمیّه حاجتی. (۱۳۹۰). «تحلیل نشانههای ارتباط غیرکلامی در داستان دو دوست». مطالعات ادبیّات کودک، شماره۳، صص۹۱-۱۱۴.
11
روزبه، محمدرضا. (۱۳۸۱). ادبیات معاصر ایران (نثر). تهران: روزگار.
12
ریچموند، ویرجینیا و جمیز سی مککروسکی. (۱۳۸۸). رفتارهای غیرکلامی در روابط میانفردی (درسنامهی ارتباطات غیرکلامی). ترجمهی فاطمهسادات موسوی و ژیلا عبداللهپور؛ زیر نظر غلامرضا آذری. تهران: دانژه.
13
سعدی، مصلحالدین. (۱۳۸۱). بوستان (سعدینامه). تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
14
صلیبی، ژاسنت. (۱۳۹۰). «تحلیلی بر سهم ارتباطات غیرکلامی در کنش متقابل اجتماعی». جامعهپژوهی فرهنگی، سال۲، شماره۲، صص۱۰۱-۱۱۹.
15
فرگاس، جوزف. پی. (۱۳۷۹). روانشناسی تعامل اجتماعی؛ رفتار میانفردی. ترجمهی خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت، تهران: ابجد.
16
فرهنگی، علیاکبر. (۱۳۸۰). ارتباطات انسانی. تهران: مؤسسهی خدمات فرهنگی رسا.
17
ـــــــــــــــــ و حسین فرجی. (۱۳۸۸و۱۳۸۹). «زبان بدن از نگاه مولانا در مثنوی معنوی». فرهنگ و ادب، ج۲، شماره۹، صص۴۲۹-۴۶۲.
18
مایرز، گیل و میشله مایرز. (۱۳۸۳). پویایی ارتباطات انسانی. ترجمهی حوا صابر آملی. تهران: دانشکدهی صداوسیما.
19
محسنیان راد، مهدی. (۱۳۸۵). ارتباط شناسی. تهران: سروش.
20
موناری، برونو. (۱۳۸۷). طراحی و ارتباطات بصری؛ رهیافتی بر روششناسی بصری. ترجمهی پاینده شاهنده، تهران: سروش.
21
وود، جولیاتی. (۱۳۷۹). ارتباطات میان فردی؛ روانشناسی تعامل اجتماعی. ترجمهی مهرداد فیروزبخت، تهران: مهتاب.
22
هارجی، اون و همکاران. (۱۳۸۶). مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میانفردی. ترجمهی خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت، تهران: رشد.
23