ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل رمزشناختی داستان «شیخ صنعان»
این مقاله به بررسی رمزشناختی داستان شیخ صنعان از کتاب منطقالطیر عطار نیشابوری اختصاص دارد. در این بررسی با درنظر گرفتن جایگاه این داستان در منظومهی عطار، نمادهای آن با توجه به روایت متون مقدس از خلقت آدم و حوا و هبوط آن دو از بهشت به زمین، بازتعریف شده است. به نظر میرسد که هدف غایی عطار از بیان این روایت رمزی، ارائهی تفسیری عاشقانه از سرگذشت انسان باشد. بر این اساس میتوان شیخ صنعان را سرنمون ازلی آدم، دختر ترسا را سرنمون ازلی حوا، مکه را سرنمون ازلی بهشت، روم را سرنمون ازلی دنیا و سفر شیخ صنعان را از مکه به روم و بازگشت از روم به مکه، سرنمون ازلی هبوط آدم و حوا به زمین و بازگشت آن دو به آسمان دانست.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_456_23660f04d7df28e5b098584925f59fa0.pdf
2012-10-07
1
22
10.22099/jba.2012.456
رمز
سرنمون ازلی
شیخ صنعان
عطار
منطقالطیر
هبوط
محمدعلی
آتش سودا
1
دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا
LEAD_AUTHOR
آشوری، داریوش. (1379). عرفان و رندی در شعر حافظ. تهران: مرکز.
1
اشرفزاده، رضا. (1373). تجلی رمز و روایت در شعر عطار نیشابوری. تهران: اساطیر.
2
برتلس، یوگنی ادواردویچ. (1376). تصوف و ادبیات تصوف. ترجمهی سیروس ایزدی، تهران: امیرکبیر.
3
پورنامداریان، تقی. (1367). رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی. تهران: علمی و فرهنگی.
4
توکلی، مرجان. (1387). «دیدار با ناخودآگاه به روش یونگ». موفقیت، شمارهی 142، صص 18- 25.
5
ثمینی، نغمه. (1387). تماشاخانهی اساطیر. تهران: نشر نی.
6
دوبوکور، مونیک. (1387). رمزهای زندهجان. ترجمهی جلال ستاری، تهران: مرکز.
7
رازی، نجمالدین. (1352). مرصادالعباد. به کوشش محمدامین ریاحی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
8
ستاری، جلال. (1378). پژوهشی در قصهی شیخ صنعان و دختر ترسا. تهران: مرکز.
9
شاملو، سعید. (1382). مکتبها و نظریهها در روانشناسی شخصیت. تهران: رشد.
10
شایگان، داریوش. (1371). بتهای ذهنی و خاطرات ازلی. تهران: امیرکبیر.
11
شمیسا، سیروس. (1376). داستان یک روح. تهران: جامی.
12
شمیسا، سیروس. (1383). گزیدهی غزلیات شمس. تهران: فردوس.
13
شولتز، دوان پی و دیگران. (1378). تاریخ روانشناسی نوین. ترجمهی علیاکبر سیف، تهران: دوران.
14
عطار نیشابوری، فریدالدین. (1387). منطقالطیر. به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
15
فروید، زیگموند. (1387). تعبیر خواب. ترجمهی ایرج باقرپور، تهران: آسیا.
16
مورنو، آنتونیو. (1380). یونگ، خدایان و انسان مدرن. ترجمهی داریوش مهرجویی، تهران: مرکز.
17
لاهیجی، محمد. (1371). شرح گلشن راز. با مقدمهی کیوان سمیعی، تهران: سعدی.
18
مولوی، جلالالدین. (1379). مثنوی. به کوشش کریم زمانی، تهران: موسسهی اطلاعات.
19
میبدی، رشیدالدین فضلالله. (1382). کشفالاسرار. ج3، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران: امیرکبیر.
20
هجویری، ابوالحسن علیابن عثمان الجلابی. (1371). کشفالمحجوب. به کوشش و. ژوکوفسکی، تهران: طهوری.
21
همایی، جلالالدین. (1367). مولوینامه. ج1، تهران: نشر هما.
22
یونگ، کارل گوستاو. (1352). انسان و سمبولهایش. ترجمهی ابوطالب صارمی، تهران: امیرکبیر.
23
یونگ، کارل گوستاو. (1376). چهار صورت مثالی. ترجمهی پروین فرامرزی، مشهد: آستان قدس رضوی.
24
ORIGINAL_ARTICLE
تصویرگری بیصورت خیال در شعر سعدی
تجربه­ های برجسته و موفق گذشتگان در عرصه­ی شعر، گنج به میراث رسیده­ی شاعران امروز است. از میان آن­ها، تجربه­ی آفرینش تصاویر شعری، بدون به کارگیری صورخیال، می­تواند همچون گذشته، به شعرامروز نیز غنای اندیشه، غنای زبان و قدرت تأثیرگذاری ببخشد. در جست­وجوی ویژگی­های شعر تصویری، برجسته­ترین نمونه­ی آن یعنی غزل­های سعدی بررسی شد. یافته­ها نشان می­دهند تصویرآفرینی بدون صورخیال یا بازنمایی تصویری زیبای واقعیت در شعر، خود از شیوه­های آفرینش تصویر و خیال­انگیزی است. این شیوه­ی تصویرگری بر ماهیت زبان، خیال، اندیشه و عاطفه­ی شعری، تأثیری بسزا دارد. در حوزه­ی اندیشه­ی شعری، محورهای عشق، زیبایی، بیان عواطف و اندیشیدن به انسان، مرکز معنایی شعر را تشکیل می­دهد. در حوزه­ی خیال، عناصر روایی چون پیرنگ، صحنه­پردازی، شخصیتپردازی، حادثه­پردازی، گفت­وگو و لحن، نمایش تصویری زیبا، عینی، پویا و تأثیر­گذار از واقعیت، را به عهده دارند. در حوزه­ی زبان نیز کاربرد گروه­های وصفی، قید حالت، بسامد فعل، جملات ساده و کوتاه، در تصویرگری، نقشی برجسته­ به عهده دارند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_457_c0aa6fd1ed9d36afd48d8de4a83eeabd.pdf
2012-10-07
23
48
10.22099/jba.2012.457
تصویرگری
روایت
شعر سعدی
شعر تصویری
صور خیال
سوسن
جبری
1
دانشگاه رازی کرمانشاه
LEAD_AUTHOR
آقاحسینی، حسین و آقازینالی، زهرا. (1386). «مقایسه­ی اجمالی صور خیال در بلاغت فارسی و انگلیسی». پژوهشنامه زبان ­و ادب فارسی، شمارهی 1، صص49- 78.
1
اسپرهم، داود. (1383). «ارگانومی در شعر حافظ و سعدی». فصلنامه­ی علوم انسانی دانشگاه الزهرا (س)، سال 13 و 14، شمارهی 48 و 49، صص1- 19.
2
انوری، حسن. (1373). گزیدهی غزلیات سعدی. تهران: علمی.
3
ایرانی، ناصر. (1364). داستان، تعاریف، ابزارها و عناصر. تهران: کانون پرورش­ فکری­ کودکان و نوجوانان.
4
بدوی، عبدالرحمن. (1947م). الانسانیه و الوجود فی الفکر العربی. مصر.
5
حافظ، شمس­الدین محمد. (1365). دیوان. تصحیح قاسم­ غنی ­و محمد ­قزوینی، تهران: طلوع.
6
حسن­لی، کاووس. (1380). فرهنگ سعدیپژوهی. شیراز: بنیاد فارسشناسی، مرکز سعدیشناسی.
7
حسن­لی، کاووس. (1382). «شگردهای هنری سعدی». سعدیشناسی، دفتر6، به کوشش کورش کمالی سروستانی، شیراز: مرکز سعدیشناسی، صص73-81.
8
­ حسن­لی، کاووس. (1387). «عناصر هنری در دو نمونه از غزل­های سعدی». نامه­ی فرهنگستان، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، دوره­ی 10، شماره­ی 3، (پیاپی39)، صص 39-47.
9
رضا، فضلالله. (1355). «اصول زیباشناسی شعر و هنر». نگین، سال 11، شمارهی 132، صص11-30.
10
زنجانی، عمید. (1364). «تأثیر متون و فرهنگ اسلامی به ویژه قرآن در آثار سعدی». ذکر جمیل سعدی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
11
سپهری، سهراب. (1363). هشت کتاب. تهران: طهوری.
12
سرامی، قدمعلی. (1370). ناب غزل­های عاشقانه سعدی. منصور خراباتی، تهران: حسام ­و نظم.
13
سعدی، مصلح بن­عبدالله. (1385). غزل­های سعدی. تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: سخن.
14
سعدی، مصلح بن­عبدالله. (1363). کلیات سعدی. تصحیح محمدعلی فروغی، تهران: امیرکبیر.
15
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1372). صور خیال. تهران: آگاه.
16
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1373). موسیقی شعر. تهران: آگاه.
17
شیری، قهرمان. (1382). داستاننویسی شیوهها و شاخصهها. تهران: پایا.
18
عبادیان، محمود. (1364). «غزل فارسی و شکل­های غنایی مشابه آن در شعر جهانی». ذکر جمیل سعدی، ج3، کمیسیون ملی یونسکو و ارشاد اسلامی، صص43- 56.
19
عبادیان، محمود. (1372). تکوین غزل و نقش سعدی. تهران: هوش و ابتکار.
20
فرای، نورتروپ. (1363). تخییل فرهیخته. ترجمهی سعید ارباب شیرانی، تهران: نشر دانشگاهی.
21
فردوسی، ابوالقاسم. (1376). شاهنامه. کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
22
فروغی، حسن. (1385). «ولتر در مکتب سعدی: برخی تجانس­ها در سبک و اندیشه». فصلنامه پژوهش زبان­های خارجی، شمارهی 30، صص61-76.
23
فلاح، مرتضی. (1387). «سه نگاه به مرگ در ادبیات فارسی». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شمارهی 11، صص223- 254.
24
مکاریک، ایرناریما. (1383). دانش­نامه­ی نظریه­های ادبی معاصر. ترجمهی مهران مهاجر و محمد ­نبوی، تهران: آگه.
25
Day Lewis, c. (1947). The poetic image. London: Jonathan cape.
26
ORIGINAL_ARTICLE
سبکشناسی نشانه ها در پنج حکایت از مصیبتنامه ی عطار نیشابوری
با ظهور دیدگاههای جدید انتقادی و ورود آنها به حوزهی مطالعات پژوهشگران ایران – به ویژه در دو، سه دههی گذشته - آثار ادبی به شیوهای متفاوت دیده شده است. یکی از نظریههایی که سازگاری فراوانی با متنهای ادبی دارد، نگاه به ساختار نشانههاست. یکی از روشهای کشف سبک ویژهی یک نویسنده یا شاعر، بررسی نشانههایی است که در متن اثرش بهکار میگیرد. در این پژوهش به منظور نشان دادن چگونگی کارکرد نشانهها که در نهایت بیانگر بخش مهمی از سبک یک اثر روایی است، یک نوع روایی پرکاربرد در ادبیات فارسی یعنی حکایتهای عرفانی، بررسی شده است. عطار یکی از شاعران عارفی است که به سبب آگاهی از اصول داستانپردازی، نقطهی عطفی در داستانپردازی عرفانی است. بدین ترتیب، پس از بررسی انواع نشانهها – از دیدگاه بارت – در پنج حکایت از حکایتهای انبیا در مصیبتنامهی عطار که دارای ساختار مشابه بودند، نتایج قابل توجهی در شناخت سبک پرداخت نشانهها به دست آمد؛ از جمله: بهرهگیری از صفتهایی که کارکرد براعت استهلالی دارند، استفاده از صفتهایی که فضای تقابل را ایجاد میکنند، استفاده از گفتوگوهای داستانی که کارکرد فضاسازانه مییابند، استفادهی هدفمند از صفتهایی که در خدمت القای پیام محوری داستان هستند و...
https://jba.shirazu.ac.ir/article_458_de7f7d15cec67163f33b0de1ed792aa5.pdf
2012-10-07
49
76
10.22099/jba.2012.458
سبکشناسی
نشانهشناسی ساختگرا
مصیبتنامهی عطار
حکایتهای انبیا
کاووس
حسن لی
kavooshassanli@gmail.com
1
دانشگاه شیراز
AUTHOR
ساناز
مجرد
sanaz.mojarrad@gmail.com
2
دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
احمدی، بابک. (1380). ساختار و تأویل متن. تهران: نشر مرکز.
1
اسکولز، رابرت. (1383). درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات. ترجمهی فرزانه طاهری، تهران: آگاه.
2
ایلگتون، تری. (1383). پیشدرآمدی بر نظریهی ادبی. ترجمهی عباسمخبر، تهران: مرکز.
3
بارت، رولان. (1387). درآمدی بر تحلیل ساختاری روایتها. ترجمهی محمد راغب، تهران: فرهنگ صبا.
4
برتنس، هانس. (1387). مبانی نظریهی ادبی. تهران: ماهی.
5
بهفر، مهری. (1389). «ناسازگاری نظریه با نوع ادبی». فصلنامهی نقد ادبی، سال 3، شمارهی10، صص 205-211.
6
پورنامداریان، تقی. (1382). دیدار با سیمرغ. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
7
تودوروف، تزوتان. (1382). بوطیقای ساختارگرایی. ترجمهی محمد نبوی، تهران: آگاه.
8
تولان، مایکلجی. (1386). روایتشناسی: درآمدی زبانشناختی – انتقادی. ترجمهی فاطمه علوی و فاطمه صنعتینیا، تهران: سمت.
9
کنان، ریمون. (1387). روایت داستانی: بوطیقای معاصر. تهران: نیلوفر.
10
گرین، کیت و لبیهان، جیل. (1383). درسنامهی نظریه و نقد ادبی. تهران: روزنگار.
11
گیرو، پییر .(1380). نشانهشناسی. ترجمهی محمد نبوی، تهران: آگاه.
12
صنعتینیا، فاطمه. (1381). مأخذ قصهها و تمثیلات مثنویهای عطار نیشابوری. تهران: زوار.
13
عطار نیشابوری، شیخ فریدالدین. (1383). مصیبتنامه. تهران: سخن.
14
مارتین، والاس .(1382). نظریههای روایت. تهران: هرمس.
15
Allen, graham. (2003). Roland Barthes. London: Routledge.
16
ORIGINAL_ARTICLE
دیالکتیک شکل و محتوا در شعر «زمستان» اخوان ثالث
جریان ادبی که نیمایوشیج بنیان نهاد در جایگاه یک سبک مشخص و مستقل، مقلدان فراوانی را به خود جذب کرد. اخوان ثالث یکی از شاعرانی است که هم در سبک و بیان و هم در انتقال اندیشههای ضمنی سیاسی و اجتماعی، تابع نیماست. «زمستان» یکی از موفقترین شعرهایی است که از نظر شکل و انتظارات فرمالیستی، تقلیدی است محکم و گویا از نظریهی ادبی نیمایوشیج. سر و شکل این شعر که از معنای دردآور و جهانشمولش جدا نیفتاده، در کنار مضمون تکاندهندهاش، باعث شده تا همواره مخاطبان از چالشهای ساختاریش در سطحی متعالیتر، محظوظ شوند. سوال این است که راز توفیق و اشتهار شعر «زمستان» در چیست؟ در این شعر چه رازی نهفته است که در دیگر اشعار اخوان وجود ندارد، تا جایی که خوانندگان عام و خاص، اخوان را با نام «زمستان» میشناسند؟ به نظر میرسد راز موفقیت شعر «زمستان» در مضمون و پیام تکراری آن نیست؛ بلکه در شکل و ترفندهای تعبیه شده در ساختمان این شعر است؛ مولفههایی چون «برهم نمایی عینیّت و ذهنیّت»، «وحدت اندیشه و احساس»، «دیالکتیک پذیرش و انکار»، «غنای موسیقی»، «همسانسازیهای هنری»، «پایانپذیری خلاق» و.... از مهمترین عواملی هستند که باعث تصعید این شعر در سطحی بالاتر از دیگر اشعار اخوان شدهاند. این مقاله به دنبال کشف و ضبط اشارتهای کمتر آشنا در نظام صوری شعر «زمستان» برای نشان دادن راز توفیق آن است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_459_fb882a6bc0cc09e8190c0c611a787cdc.pdf
2012-10-07
77
98
10.22099/jba.2012.459
اخوان ثالث
شکل و محتوا
شعر «زمستان»
شعر معاصر
محمد
خسروی شکیب
1
دانشگاه لرستان
LEAD_AUTHOR
مجتبی
جوادی نیا
2
دانشگاه لرستان
AUTHOR
احمدی، بابک. (1378). آفرینش و آزادی. تهران: مرکز.
1
احمدی، بابک. (1380). ساختار و هرمنوتیک. تهران: گام نو.
2
احمدی، بابک. (1381). ساختار و تاویل متن. تهران: مرکز.
3
اخوان ثالث، مهدی. (1380). زمستان. تهران: مروارید.
4
اسکولز، رابرت. (1373). ساختارگرایی در ادبیات. ترجمهی فرزانه طاهری، تهران: آگه.
5
الیوت، تی. اس. (1375). نقد ادبی. ترجمه و تألیف سیدمحمد دامّادی، تهران: علمی.
6
براهنی، رضا. (1371). طلا در مس، در شعر و شاعری. تهران: نویسنده.
7
پورنامداریان، تقی. (1379). «در برزخ شعر گذشته و امروز». باغ بی برگی، تهران: زمستان.
8
حقشناس، علیمحمد. (1378). آواشناسی. تهران: آگه.
9
خسرویشکیب، محمد. (1388). ساختارگرایی و نقد ادبی. تهران: بهآوران.
10
کاخی، مرتضی. (1370). باغ بیبرگی: یادنامهی اخوان ثالث. تهران: زمستان.
11
کروچه، بندتو. (1344). کلیات زیباییشناسی. ترجمهی فواد روحانی، تهران: بنگاه ترجمه.
12
عمرانپور، محمد. (1388). «همسانسازی و کارکرد زیباشناختی آن در شعر اخوان». پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی. شمارهی 13، صص 132-149.
13
فرای، نورتروپ. (1372). تخیل آشفته. ترجمهی سعید ارباب شیرانی، تهران: نشر دانشگاهی.
14
فالر، راجر و دیگران. (1381). زبانشناسی و نقد ادبی. ترجمهی حسین پاینده و مریم خوزان؛ تهران: نشر نی.
15
فرشیدورد، خسرو. (1382). دستور مفصل امروز. تهران: نشر سخن.
16
قویمی، مهوش. (1376). آوا و القا. رهیافتی به شعر اخوان ثالث. تهران: هرمس.
17
سجودی، فرزان. (1384). نشانهشناسی و ادبیات. تهران: فرهنگ کاوش.
18
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1376). موسیقی شعر. تهران: آگه.
19
لوکاچ، گئورگ. (1372). پژوهشی در رئالیسم اروپا. ترجمهی اکبر افسری، تهران: علمی- فرهنگی.
20
محمدی آملی، محمدرضا. (1373). آواز چگور: زندگی و شعر. مهدی اخوان ثالث، تهران: ثالث.
21
الملائکه، نازک. (1375). «مسایل شعر معاصر: جمله ادبیات معاصر». ترجمهی کامل احمدنژاد، شمارهی 1، سال 1، صص 77-82.
22
نیما یوشیج. (1368). مجموعهی کامل نامهها. به کوشش سیروس طاهباز، تهران: دفترهای زمانه.
23
Wellek. Rene. (1982). The attack on literature. North Carolina university press.
24
Richard. I. A. (1960). principles of literary Criticism. London: Routledy, kegan paul.
25
Ransom, John crow. (1941). The new criticism. Norfolk,ct: New Directions.
26
Brooks, cleanth. (1965). Modern poetry and the Tradition. Chapel Hill, university of North Carolina press.
27
Ingarden, Roman. (1985). Selected paper in Aesthetics. Washington: catholic university of America press.
28
Erlich, Victor. (1981). Formalism: History- Doctrine. Yale University.
29
Lodge, David. (1988). Modern criticism and Theory. London: Longman.
30
Barthes, Roland. (1964). Writing Degree Zero. Translated by Anrtte lovers and smith, London: Fontana.
31
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کارکرد دیو در منظومههای پهلوانی پس از شاهنامه
شناخت دیوها یکی از بنیادهای دین­پژوهی و اسطوره­شناسی ایرانی است. در این جستار، به بررسی جایگاه دیوان در منظومه­های پهلوانی پس از شاهنامه­ی فردوسی پرداخته شده است. در پاره­ای از این منظومه­ها مانند بانوگشسب­نامه و کُک کُهزاد، دیوها حضوری کم­رنگ دارند و تنها به عنوان صفاتی برای انسان­های پلید به کار می­روند. در برخی دیگر از این منظومه­ها مانند سامنامه، شهریارنامه و فرامرزنامه، دیوان حضوری پررنگ­تر دارند؛ به گونه­ای که یکی از مراحل هفت­خانی که پهلوان از آن می­گذرد، مبارزه با دیو است و پهلوان برای نجات دختر/ دختران از چنگال دیو، ناگزیر می­شود با دیو بجنگد. در برخی دیگر از این منظومه­ها مانند کوشنامه و گرشاسبنامه، افزون بر حضور دیوان به عنوان موجوداتی اهریمنی و دشمن قهرمان داستان و نیز صفاتی که نشانگر کنش­های پلید انسانی است، به دیوهایی مانند آز، خشم، نیاز، رشک و... که ریشه در اساطیر ایران باستان و متون پهلوی دارند، نیز برمی­خوریم.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_460_00d45bcdc675bd74d9489613998404af.pdf
2012-10-07
99
128
10.22099/jba.2012.460
دیو
منظومه های پهلوانی
دیو سیاه
دیو وارون
غول
زهرا
ریاحی زمین
riahizamin@gmail.com
1
دانشگاه شیراز
AUTHOR
عظیم
جباره ناصرو
2
دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
آموزگار، ژاله. (1371). «دیوها در آغاز دیو نبودند». کلک، شماره­ی 30، صص 16- 24.
1
آیدنلو، سجاد. (1388). «هفت خوان پهلوان». نشریه­ی دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شماره­ی26، صص1-27.
2
ابناثیر، عزالدین ابوالحسن علیجزری. (1349). اخبار ایران از الکامل ابناثیر. ترجمهی محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران: دانشگاه تهران.
3
ابیالخیر، ایرانشاه. (1370). بهمننامه. تهران: علمی و فرهنگی.
4
ابیالخیر، ایرانشاه. (1377). کوشنامه. تهران: علمی.
5
احمدی، جمال. (1384). «شناخت اسطوره­ی اکوان دیو». کاوشنامه­ی زبان و ادب، شماره­ی 10، صص 107- 128.
6
اسدی طوسی، ابونصر علی. (1317). گرشاسبنامه. تصحیح حبیب یغمایی، تهران: دنیای کتاب.
7
اکبری مفاخر، آرش. (1387). «دیوان در متون اوستایی و فارسی باستان». نشریه­ی مطالعات ایرانی، شماره­ی 14، صص 51- 64.
8
اکبری مفاخر، آرش. (1388). «دیوان در متون پهلوی». نشریه­ی مطالعات ایرانی، شماره­ی 15، صص 41- 54.
9
المنجد. (1378). لویس معلوف. قم: بلاغت.
10
انجوی شیرازی، ابوالقاسم. (1355). مردم و فردوسی. تهران: علمی.
11
برزگرخالقی، محمدرضا. (1379). «دیو در شاهنامه». نشریه­ی زبان و ادب، شماره­ی 12، صص 76- 100.
12
بلعمی. (1353). تاریخ بلعمی. به تصحیح محمدتقی بهار، به کوشش محمدپروین گنابادی، تهران: زوار.
13
پورداوود، ابراهیم. (1380). یسنا. تهران: اساطیر.
14
پورداوود، ابراهیم. (1377). یشت­ها. تهران: اساطیر.
15
تواضعی، رسول. (1373). «نقش و تأثیر عدد هفت در شاهنامه فردوسی». نشریه­ی ادبستان، شماره­ی 52، صص40- 47.
16
جلالی نائینی، محمدرضا. (1348). گزیده­ی سروده­های ریگودا. تهران: سیمرغ.
17
حسام­پور، سعید و جباره، عظیم. (1389). «خان و خانواره در حماسه­های ملی پس از شاهنامه». نشریه­ی مطالعات ملی، شماره­ی 2، صص127-152.
18
حسن­پور، حسین و قلیزاده، زیور. (1385). «بررسی مفهوم دیو از اوستا تا شاهنامه». نشریه­ی دانشکده­ی علوم انسانی دانشگاه سمنان، شماره­ی 16، صص15-38.
19
خواجوی کرمانی، محمود. (1386). سامنامه. تصحیح میترا مهرآبادی، تهران: دنیای کتاب.
20
دادگی، فرنبغ. (1369). بندهش. به کوشش مهرداد بهار، تهران: طوس.
21
دوستخواه، جلیل. (1380). حماسه­ی ایران: یادمانی از فراسوی هزاره­ها. تهران: آگه.
22
دیکسون کندی، مایک. (1384). دانشنامه­ی اساطیر یونان و روم. ترجمه­ی رقیه بهزادی. تهران: طهوری.
23
راشدمحصل، محمدتقی. (1385). وزیدگی­های زادسپرم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
24
رستگارفسایی، منصور. (1383). پیکرگردانی در اساطیر. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
25
روحالامینی، محمود. (1361). «عدد هفت در اساطیر و ادیان». چیستا، شماره­ی 8، صص 1009- 1013.
26
صرفی، محمدرضا و اکرم مریخی. (1388). «اسطوره­ی انسان- جانور در کوشنامه و گرشاسبنامه». نشریه­ی مطالعات ایرانی، شماره­ی 16، صص 97- 114.
27
صفا، ذبیحالله. (1369). حماسهسرایی در ایران. تهران: امیرکبیر.
28
طباطبایی، احمد. (1343). «دیو و جوهر اساطیری آن». نشریه­ی دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی تبریز، شماره­ی 8، صص 39- 45.
29
طرسوسی، ابوطاهر محمد بن علی بن موسی. (2536). دارابنامه. به اهتمام ذبیحاله صفا، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
30
طوسی، محمد ابن محمود بن احمد. (1345). عجایب المخلوقات. به اهتمام منوچهر ستوده، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
31
عروضی سمرقندی، نظامی. (1333). چهار مقاله. به کوشش محمد معین، تهران: زوار.
32
فرامرزنامه. (1386). تصحیح میترا مهرآبادی، تهران: دنیای کتاب.
33
فردوسی، ابوالقاسم. (1382). شاهنامه. تهران: هرمس.
34
کراچی، روحانگیز. (1382). بانوگشسبنامه. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
35
کریستن سن. آرتور. (1370). آفرینش زیانکار در روایات ایرانی. ترجمه­ی احمد طباطبایی، تبریز: مؤسسه­ی تاریخ و فرهنگ ایران.
36
کزازی، میرجلالالدین. (1384). نامه­ی باستان. ج2، تهران: سمت.
37
کوسج، شمسالدین محمد. (1387). برزونامه. تصحیح اکبر نحوی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
38
مادح، قاسم. (1380). جهانگیرنامه. به کوشش ضیاءالدین سجادی، تهران: مؤسسه­ی مطالعات اسلامی.
39
ماسه، هانری. (1389). معتقدات و آداب ایرانی. ترجمه­ی مهدی روشنضمیر، تهران: گستره.
40
متینی، جلال. (1363). «روایتی دیگر از دیوان مازندران». ایراننامه، شماره­ی 9، صص 118- 134.
41
محجوب، محمد جعفر. (1371). آفرین فردوسی. تهران: مروارید.
42
مختاری غزنوی، عثمان. (1377). شهریارنامه. تهران: پیک فرهنگ.
43
مزداپور، کتایون. (1369). شایست نشایست. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
44
مولایی، چنگیز. (1388). دانشنامه­ی زبان و ادب فارسی (مدخل دیو). تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
45
میرزای ناظر، ابراهیم. (1370). «تفسیر واژه­ی دیو و پری». چیستا، شماره­ی 82 و 83، صص 187-194.
46
میرفخرایی، مهشید. (1376). روایت پهلوی. تهران: مؤسسه­ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
47
مینوی خرد. (1354). ترجمه­ی احمد تفضلی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
48
نوابی، ماهیار. (1338). «یادگار بزرگمهر». نشریه­ی دانشکده­ی ادبیات دانشگاه تبریز، سال 11، شماره­ی 50، صص 302- 333.
49
والی، زهره. (1379). هفت در قلمرو فرهنگ و تمدن بشری. تهران: اساطیر.
50
ORIGINAL_ARTICLE
بوسه بر روی خداوند (بررسی تقابلهای دوگانه در رمان روی ماه خداوند را ببوس)
ساختارگرایی ادبی از روش­های تحلیل متون ادبیست که ریشه در مطالعات زبانشناسی دارد. اساس مکتب ساختارگرایی را بر پایهی تقابل­های دوگانه و جهتگیری عام ساختارگرایانه را مبتنی بر تحلیل تقابلهای دوگانه و رابطهی بین آن­ها می­دانند. در این مقاله، رمان روی ماه خداوند را ببوس اثر مصطفی مستور، بر مبنای تقابل­های دوگانه تحلیل شده است. نویسندگان در سطح روساخت رمان به بررسی تقابل شخصیتها، توصیفها و حکایتها پرداخته و در سطح ژرفساخت آن نیز به بیان تقابل­ها در مضمون و محتوای اثر توجه کردهاند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_461_e849d63e1664a48f8b05f3ed04504213.pdf
2012-10-07
129
150
10.22099/jba.2012.461
تقابلهای دوگانه
روساخت
روی ماه خداوند را ببوس
ژرفساخت
ساختارگرایی
مصطفی مستور
غلامحسین
شریفی ولدانی
gholamhoseinsharifi@yahoo.com
1
دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
کلثوم
میری اصل
2
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
آلوت، میریام. (1386). رمان به روایت رماننویسان. ترجمهی علیمحمد حقشناس، تهران: مرکز.
1
احمدی، بابک. (1377). ساختار و تأویل متن. تهران: مرکز.
2
اخوت، احمد. (1371). دستور زبان داستان. تهران: فردا.
3
امامی، نصرالله. (1382). ساختارگرایی و نقد ساختاری. اهواز: رسش.
4
بارت، رولان. (1387). درآمدی بر تحلیل ساختاری روایتها. ترجمهی محمد راغب، تهران: فرهنگ صبا.
5
براهنی، رضا. (1362). قصهنویسی. تهران: نشر نو.
6
برتنس، هانس. (1383). مبانی نظریهی ادبی. ترجمهی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران: ماهی.
7
بلخی، جلالالدین محمد. (1376). مثنوی معنوی. تصحیح نیکلسون، تهران: اطلاعات.
8
پارسینژاد، کامران. (1382). «ساختارگرایی و ساختشکنی». ادبیات داستانی، دورهی دوم، شمارهی 69، صص 14-34.
9
تولان، مایکل. (1386). روایتشناسی درآمدی انتقادی- زبانشناسی. ترجمهی سید فاطمه علوی و فاطمه نعمتی، تهران: سمت.
10
جبرئیلی، محمد صفر. ( 1385). مسألة شر و راز تفاوتها. تهران: کانون اندیشهی جوان.
11
حافظ، شمسالدین محمد. (1362). دیوان. به تصحیح پرویز ناتلخانلری، تهران: خوارزمی.
12
دوسوسور، فردینان. (1382). دورهی زبانشناسی عمومی. ترجمهی کورش صفوی، تهران: هرمس.
13
دهخدا، علیاکبر. (1372). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران.
14
دینهسن، آنه ماری. (1380). درآمدی بر نشانهشناسی. ترجمهی محمد قهرمان، تهران: پرسش.
15
ریمون-کنان، شلومیث. (1387). روایت داستانی: بوطیقای معاصر. ترجمهی ابوالفضل حری، تهران: نیلوفر.
16
سلدن، رامان و ویدوسون، پیتر. (1384). راهنمای نظریهی ادبی. ترجمهی عباس مخبر، تهران: طرح نو.
17
شمیسا، سیروس. (1385). نقد ادبی. تهران: میترا.
18
طالبیان، یحیی و دیگران. (1388). «تقابلهای دوگانه در شعر احمدرضا احمدی». پژوهشنامهی زبان و ادب فارسی (گوهر گویا)، دورهی 3، شمارهی 4، صص 21-34.
19
عبیدینیا، محمدامیر و دلایی میلانی، علی. (1388). «بررسی تقابلهای دوگانه در حدیقه سنایی». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، دورهی2، شمارهی13، صص25-42.
20
علویمقدم، مهیار. (1377) نظریههای نقد ادبی معاصر (صورتگرایی و ساختارگرایی). تهران: سمت.
21
فورستر، ادوارد مورگان. (1384). جنبههای رمان. ترجمهی ابراهیم یونسی، تهران: نگاه.
22
قاسمیپور، قدرت. (1385). تحلیل ساختاری روایت در هفت پیکر. اهواز: دانشگاه شهید چمران.
23
قدردان قراملکی، محمدحسن. (1380). خدا و مسألهی شر. تهران: بوستان کتاب قلم.
24
گرین، کیت و لبیهان، جیل. (1383). درسنامهی نظریه و نقد ادبی. ترجمهی لیلا بهرانی و دیگران، تهران: روزنگار.
25
مستور، مصطفی. (1379). روی ماه خداوند را ببوس. تهران: مرکز.
26
مکاریک، ایرنا. (1385). دانشنامهی نظریههای ادبی معاصر. ترجمهی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
27
مهاجر، مهران و نبوی، محمد. (1381). واژگان ادبیات و گفتمان ادبی. تهران: آگه.
28
هارلند، ریچارد. (1386). درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاطون تا بارت. گروه مترجمان زیر نظر شاپور جورکش، تهران: چشمه.
29
هیک، جان. (1373). فلسفهی دین. ترجمهی بهرام راد، تهران: الهدی.
30
یاکوبس، هانس. (1376). حکمت شرق و رواندرمانی غرب. ترجمهی جلال ستاری، تهران: سروش.
31
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ساختار استدلال در سه متن دورهی قاجار
استفان تولمین (2003؛ 1958) برای تحلیل ساختارهای استدلالی در کلام، ارکان اصلی سهگانهی ادعا، پشتیبان و زمینه را مطرح کرد که با سه رکن غیراصلی تعدیلساز، پیشبینی و پشتوانه، بر روی هم، اساس استدلال در کلام را قانونمند ساخت. در نوشتار حاضر، تلاش شده است با بهرهمندی از ارکان یاد شده، سه متن استدلالی از سه نویسندهی دورهی قاجار: سیدجمالالدین اسدآبادی، میرزا عبدالرحیم طالبوف و میرزا ملکمخان تحلیل شود و تشابهات و تفاوتهای ساختار استدلالی آنها بررسی گردد. این سه نویسنده از نظر جنبههای مختلف فکری و ساختار عقیدتی، نمایندهی سه جریان اصلی تفکر در صدر مشروطیت هستند و نوشتهها و عقاید آنها در نهضت روشنگری دوران قاجار، تأثیرگذار بوده است. مهمترین دستاورد مطالعهی حاضر آن است که تمایل ملکمخان و طالبوف به تعامل و اقناع خواننده بیش از اسدآبادی است که نشانگر ان است که اسدآبادی تمایل بیشتری دارد که خواننده ادعاهای او را به عنوان واقعیت مطلق بپذیرد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_462_9019a363130d222ab085da3bb25e9643.pdf
2012-10-07
151
174
10.22099/jba.2012.462
استدلال
تولمین
مشروطیت
سیدجمالالدین اسدآبادی
میرزا عبدالرحیمخان طالبوف
میرزا ملکمخان
منیژه
عبدالهی
manijeh.abdolahi@gmail.com
1
دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی
LEAD_AUTHOR
احیاء
عمل صالح
2
دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
AUTHOR
آریانپور، یحیی. (1372). از صبا تا نیما. ج1، تهران: زوار.
1
امانت، عباس. (1383). انقلاب مشروطیت. ترجمهی پیمان متین، زیر نظر احسان یارشاطر، تهران: امیرکبیر.
2
اسدآبادی، سیدجمالالدین. (1360). نامههای سیدجمالالدین اسدآبادی. مقدمه و برگردان ابوالحسن جمالی اسدآبادی، تهران: چاپخانه بهمن.
3
بالایی، کرسیف و کوییپرس، میشل. (1378). سرچشمههای داستان کوتاه فارسی. ترجمهی احمد کریمی حکاک، تهران: معین.
4
حقوقی، محمد. (1382). مروری بر تاریخ ادب و ادبیات امروز ایران. تهران: قطره.
5
طالبوف تبریزی، عبدالرحیم. (1357). آزادی و سیاست. به کوشش ایرج افشار، تهران: سحر.
6
کامشاد، حسن. (1384). پایهگذاران نثر جدید فارسی. تهران: نی.
7
مدرسی چهاردهی، مرتضی. (1355). سیدجمالالدین و اندیشههای او. تهران: کتابهای پرستو.
8
ملکزاده، مهدی. (1373). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. تهران: علمی.
9
میرزا ملکمخان. (بیتا). مجموعه آثار میرزا ملکمخان. تدوین و تنظیم محیط طباطبایی، تهران: علمی.
10
Adelman, L.; Lehner, P.E.; Cheikes, B.A. & Taylor, M.F. (2007). An Empirical Evaluation of Structured Argumentation Using the Toulmin Argument . Formalism. Systems, Man and Cybernetics, Part A, IEEE Transactions on, Vol 37(3): PP. 340 – 347.
11
Eruduran, S., Simon, Sh. & Osborne, J. (2004). "Tapping into Argumentation: Developments in the Application of Toulmin’s Argument Pattern for Studying Science Discourse. Published online in Wiley Inter Science (www.interscience.wiley.com). Jerz, Dannis G. (2005). "Logical Argument in College Writing". Derived From: http://jerz.setonhill. edu/writing/ argument/ index.html
12
Johnson, Ralph, H. (2000). A Pragmatic Theory of Argument. London: Mahwah
13
Love, K. (2000)."The regulation of argumentative reasoning in pedagogic discourse". Discourse Stidies, Vol. 2(4), PP. 420-451.
14
Serajipour, N. (2007). The role of qualifiers in Iranian English. M.A students' arguments Presented at the The Fourth TELLSI Conference Shiraz University.
15
Simosi, M. (2003). "Using Toulmin’s framework for the analysis of everyday argumentation: some methodological considerations". Argumentation ,Vol, 17, PP.185–202.
16
Toulmin, S. (1959/2003). The uses of argument. Cambridge: Cambridge University Press. "Toulmin’s Analysis". Derived from:http://owlet.letu.edu/contenthtml/research/toulmin.html
17
Toulmin Model of Argument. Derived from:
18
http://commfaculty.fullerton.edu/rgass/toulmin2.htm
19
Toulmin's Analysis. Derived from
20
http://owlet.letu.edu/contenthtml/research/toulmin.html
21
Nelson, J. y Ralstont. (2005). "postmodern preaching: reliable maps for renewing roads." derived from: http: //www. Ehomiletics. Com/ papers/05/Ralston 2005.pdp
22
ORIGINAL_ARTICLE
قیصر امینپور و رویکرد نوستالژیک
قیصر­امین­­پور، شاعر متعهد و تاثیرگذار پس از انقلاب، اشکال و ابعادی از دردمندی، حسرت و آرزومندی را در شعر خود به نمایش گذارده است. او آرمانها و گم­شدههایی چون ارزشهای اخلاقی و انسانی، پاکی، سادگی و مهربانی را جستوجو میکند که پیگیری مداومِ چنین گم­شدههایی، شعر وی را با وجوهی از نوستالژی درآمیخته است. روستا و دوران کودکی از منظرِ نگاهِ قیصر به چشماندازی آرمانی و دل­خواه شباهت مییابند که میتوان آن را تجسمی از آرزوها و جلوهای از نوستالژی او تلقی نمود. این مقاله در رویکردِ نوستالژیکِ قیصر به روستا و کودکی،­ تاملی نموده و در صدد برآمده تجلیات و ابعاد آن را تبیین سازد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_463_c34073cbc9e0c6b6e5e567e5bba18354.pdf
2012-10-07
175
204
10.22099/jba.2012.463
امینپور
روستا
شعر
کودکی
نوستالژی
ناصر
علیزاده
dr.alizadeh46@yahoo.com
1
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
LEAD_AUTHOR
عباس
باقی نژاد
2
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
AUTHOR
آتشی، منوچهر. (1380). هر اتاقی مرکز جهان است (گفت وگوهایی با اهل قلم). به کوشش سایر محمدی، تهران: نگاه.
1
آشوری، داریوش. (1372). بازاندیشی زبان فارسی. تهران: مرکز.
2
آشوری، داریوش. فرهنگ علوم انسانی. تهران: مرکز.
3
امیری، مرتضی. (1381). «شاعر بیضمیمه». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، ص32.
4
امینپور، قیصر. (1374). تنفس صبح. تهران: سروش.
5
امینپور، قیصر. (1377). آینههای ناگهان. تهران: افق.
6
امینپور، قیصر. (1385). گل­ها همه آفتابگردانند. تهران: مروارید.
7
امینپور، قیصر. (1386). دستور زبان عشق. تهران: مروارید.
8
امینپور، قیصر. (1387). شعر و کودکی. تهران: مروارید.
9
امینی، اسماعیل. (1381). «آفتابگردان، همه گلهاست». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص52-54.
10
باقری، ساعد. (1381).. «کمال یافته و راه گشاترین شعر». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص 44-47.
11
براهنی، رضا. (1371). طلا در مس. ج2 ،تهران: ناشر نویسنده.
12
براهنی، رضا. (1374). گزارش به نسل بی­سن فردا. تهران: مرکز.
13
بلزی، کاترین. (1379). عمل نقد. ترجمهی عباس مخبر، تهران: قصه.
14
بورخس، خورخه لوئیس. (1361). سرخ و آبی. ترجمهی حسن تهرانی، تهران: آینه.
15
بهداروند، علیاکبر. (1381). «موج صمیمیت». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، ص35-36.
16
بهداروند، ارمغان. (1388). این روزها میگذرد (زیباشناسی و سیر تحول شعر قیصر امینپور)، تهران: نقش جهان.
17
پاز، اوکتایو. (1361). کودکان آب و گل. ترجمهی احمد علایی، تهران: آزاد.
18
ترکی، محمدرضا. (1381).. «کسی که­حرف آخر­عشق، نام کوچک اوست». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، صص37- 38.
19
تولستوی، لئون. (1364). هنر چیست. ترجمهی کاوه دهگان، تهران: امیرکبیر.
20
جزنی، حشمت. (1368). «تلقی از معاصر بودن». مجلهی دنیای سخن، شمارهی 27، صص 26- 29.
21
حسنلی، کاووس. (1381). «جنسی بلورین و جانی آتشین». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص35.
22
حسینی، سیدحسن. (1381). «نزدیکترین شعر، نزدیکترین شاعر». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، صص18- 21.
23
دلاشو، م. لوفر. (1364). زبان رمزی افسانهها. ترجمهی جلال ستاری، تهران: توس.
24
رجبزاده، شهرام. (1381). «ده نکته درباره­ی شعرهای نوجوانانه­ی قیصر امینپور». پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، شمارهی 28، صص152- 165.
25
رشیدیفرد، عطاءاله. (1383). «مضامین قیصری، مضمونسازی در شعر قیصر». مجلهی رشد آموزش ادب فارسی، شمارهی 72، صص 8- 10.
26
رید، هربرت. (1352). هنر و اجتماع. ترجمهی سروش حبیبی، تهران: امیرکبیر.
27
ستاری، جلال. (1366). رمز و مثل در روان­کاوی (ترجمه و تالیف). تهران: توس.
28
سنگری، محمدرضا. (1381). «کاشف فروتن اندیشه و مضمون». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص 25- 27.
29
سنجری، محمدرضا. (1387). «بررسی شعر انقلاب اسلامی و یادکرد قیصر امینپور». (مصاحبه با حسینعلی قبادی، محمدرضا سنگری و فاطمه راکعی). کتاب ماه ادبیات، شمارهی 13، صص 15- 23.
30
شاهرخی، محمود. (1381). «چهرهای تابناک». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، ص33.
31
مندور، محمد. (1360). در نقد ادب. ترجمهی علی شریعتی. تهران: انتشار.
32
شعبانی، اسداله. (1386). «قیصر را خدا عزیز کرده بود». (گزارش نشست رنگینکمان شعر)، در حاشیهی هشتمین جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان، کتاب ماه کودک و نوجوان، شمارهی 123، صص73- 75.
33
شکارسری، حمیدرضا. (1381). «شعر و اندیشه و تکنیک، نگاهی به اشعار قیصر امینپور در زمینه­ی دفاع مقدس». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، صص42- 43.
34
صالحی، جواد. (1381). «آینهها همه آفتابگردانند». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص38- 41.
35
صفوی، کوروش. (1379). درآمدی بر معنیشناسی. تهران: حوزه هنری.
36
علیپور، مصطفی.(1381). «غمی چون مولانا». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، ص34.
37
قبادی، حسینعلی. (1387). «بررسی شعر انقلاب اسلامی و یادکردِ قیصر امینپور». (مصاحبه)، کتاب ماه ادبیات، شمارهی 13، صص15- 23.
38
قزوه، علیرضا. (1383). «ناگهان در ناگهانی از گل و لبخند». مجلهی شعر، دورهی 12، شمارهی 38، صص 5-13.
39
کاظمی، محمد کاظم. (1381). «شعر و شاعری قیصر امین پور...». مجلهی شعر، دورهی 10، شمارهی30، صص 6-13.
40
کاکایی، عبدالجبار. (1381). «قیصر در قاف». مجلهی شعر، دورهی10، شمارهی30، ص14.
41
کزازی، میرجلاالدین. (1368). زیباییشناسی سخن پارسی. تهران: مرکز.
42
گریس، ویلیام ج. (1363). ادبیات و بازتاب آن. ترجمهی بهروز عزب­دفتری، تهران: آگاه.
43
مختاری، محمد. (1372). انسان در شعر معاصر. تهران: توس.
44
نفیسی، آذر. (1370). «نقد فرمگرا- کشف خلاق منتقد». مجلهی گردون، دورهی1، شمارهی 17و18، صص14- 18.
45
نواک، بوریسای. (1374). «هر شاعری کودکی...». ترجمه­ی حسین ابراهیمی (الوند)، پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، دورهی 1، شمارهی 1، صص50-52.
46
نیما یوشیج. (1357). حرفهای همسایه. تهران: دنیا.
47
هاورز، آرنولد. (1363). فلسفهی تاریخ هنر. ترجمهی محمدتقی فرامرزی، تهران: نگاه.
48
یوسا، وارگاس. (1367). «حقیقت ادبی و حقیقت تاریخی». مجلهی آدینه، شمارهی 27، صص26- 30.
49
یونگ، کارل گوستاو. (1383). روانشناسی ضمیر ناخودآگاه. ترجمهی محمدعلی امیری، تهران: علمی و فرهنگی.
50
ORIGINAL_ARTICLE
حرکت بر اساس داستان «اسطقس» سیمین دانشور از منظر نقد اساطیری
هدف نوشتار حاضر، نشان دادن مبنای اصلی روایت بر اساس عنصر حرکت است؛ حرکتی به سوی خاستگاه واقعی و منشأ اساطیری قهرمان – خاستگاهی عجین شده با نور- که با گذر از موانع و ستیز با آنان- به تعبیر یونگ نبرد با سایه- امکان­پذیر می­شود. چگونگی گذر از این موانع با یاری پیر که واسطه­ی آشتی بین دو جنبه­ی به ظاهر متضاد و ناهم­گون قهرمانان و راهنمایی قهرمانان در­ بند و هبوط یافته به خاستگاه مینویشان می­گردد، میسر می­شود. جذابیت عبور از موانع، شامل سرسپاری، تجربه­ی استعلای حیات و مسالهی بازگشت جاودانه است. بدین منظور مبنای روایت را با یاری از ساختار هفتگانه­ای که در حوزه­ی ریخت­شناسی وجود دارد - البته با اندکی تفاوت - نشان داده­ایم، سپس به چگونگی پیوند این عناصر با انگاره­ها و باورهای اساطیری و مبحث توتم پرداخته­ایم.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_464_0e522520eebbb9e94dd91730c5dbb634.pdf
2012-10-07
205
220
10.22099/jba.2012.464
اسطقس
پیر
تجربهی استعلای حیات
حرکت
ریختشناسی
موانع/سایه
نور
هبوط
فاطمه
مدرسی
1
دانشگاه ارومیه
AUTHOR
الناز
عزتی
2
دانشگاه ارومیه
LEAD_AUTHOR
آیدنلو، سجاد. (1386 ). «بنمایهی اساطیری روییدن گیاه از انسان و بازتاب آن در شاهنامه و ادب فارسی». نارسیده ترنج، گردآورنده: سجاد آیدنلو، اصفهان: مانا.
1
اوکانر، فلانری. (1386). «ماهیت وهدف داستان». فن داستان نویسی، ترجمه و گردآوری محسن سلیمانی، تهران: امیرکبیر.
2
بهار، مهرداد. (1374). جستاری چند در فرهنگ ایران. تهران: فکر روز.
3
بهار، مهرداد. (1375). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: نشر آگه.
4
پاینده، حسین. (1382). گفتمان نقد. تهران: روزنگار.
5
پراپ، ولادیمیر. (1368). ریختشناسی قصههای پریان. ترجمهی: فریدون بدرهای، تهران: توس.
6
دادگی، فرنبغ. (1369). بن دهش. گزارش مهرداد بهار، تهران: توس.
7
دانشور، سیمین. ( 1386). انتخاب. تهران: قطره.
8
دو­بوکور، مونیک. (1387). رمزهای زندهجان. ترجمه­ی جلال ستاری، تهران: مرکز.
9
سجادی، ضیاءالدین. (1379). مقدمهای بر مبانی عرفان و تصوف. تهران: سمت.
10
سلیمانی، محسن. (1365). تاملی دیگر در باب داستان. ترجمه­ی محسن سلیمانی، تهران: آموزش انقلاب اسلامی.
11
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1386). قلندریه در تاریخ (دگردیسیهای یک ایدئولوژی). تهران: سخن.
12
شوالیه، ژان و گربران آلن. (1380و1385). فرهنگ نمادها. ترجمهی سودابه فضایلی، ج3 و 4، تهران: جیحون.
13
فردوسی، ابوالقاسم. (1387). شاهنامه­ی فردوسی (چاپ مسکو). تصحیح سعید حمیدیان، تهران: قطره.
14
فروید، زیگموند. (1351). توتم و تابو. ترجمهی محمد خنجی، تهران: طهوری.
15
فیضالهی، حسین. (1380). «گرگ در اساطیر ترک». روزنامه فرهنگی شمس تبریز، شمارهی 118و119، صص3-5.
16
­کریستنسن، آرتور. (1364). نمونه­های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه­ای ایرانیان. ج1، گردآوری ترجمه­ی احمد تفضلی و ژاله آموزگار، تهران: نشر نو.
17
لافورگ، رنه و آلندی؛ رنه. (1387). «نمادپردازی». اسطوره و رمز (مجموعه مقالات)، گردآوری و ترجمهی جلال ستاری، تهران: سروش.
18
یونگ، کارل گوستاو. (1376). چهار صورت مثالی. ترجمهی پروین فرامرزی، مشهد: آستان قدس رضوی.
19
یونگ، کارل گوستاو. ( 1379). روح و زندگی. ترجمهی لطیف صدقیانی، تهران: جامی.
20
یونگ، کارل گوستاو. (1387). انسان و سمبلهایش. ترجمهی محمود سلطانیه، تهران: جامی.
21
ORIGINAL_ARTICLE
رؤیای خاکستری، تفسیر کلیدواژهی رنگ خاکستری در بوفکور هدایت بر پایه ی فرهنگ باستانی «سفال خاکستری»
صادق هدایت نویسندهی نامدار ایرانی، از جمله نگارگرانی بود که قلم را همواره در مُرکب تاریخ میگردانید و با شوری باستانگرایانه به گذشتهی ایران مینگریست؛ به همین دلیل، شاید بتوان بسیاری از آثارش را از این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار داد. بوفکور از جمله نوشتارهاییست که از این حیث، تن به بازخوانی میدهد. این اثر حاوی اشاراتیست که میتواند بیانگر یک فرهنگ باستانی باشد. فرهنگی موسوم به فرهنگ «سفال خاکستری» که متعلق به آریاییان مهاجر به فلات ایران بوده و با مناطق ری، ترکمنستان و هند، ارتباط داشته است. اشارات مداوم هدایت در این داستان به عواملی چون: رنگ خاکستری، علایم و نمادهای مهاجرت اقوام آریایی و محل وقایع که شهر باستانی ری است، در تقارن با گرایشهای فرهنگ پژوهی او، این ظن را ایجاد میکند که شاید ارتباطی بین این فرهنگ و بوفکور وجود داشته باشد که مقالهی پیش رو در صدد کشف این ارتباط است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_465_95ca3ade6ed23aea6220e0daded02727.pdf
2012-10-07
221
242
10.22099/jba.2012.465
آریاییان
باستانگرایی
بوفکور
ری
سفال خاکستری
هدایت
سیامک
نادری
1
دانشگاه ازاد اسلامی واحد فسا
LEAD_AUTHOR
محسن
ساجدی راد
2
دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا
AUTHOR
آرینپور، یحیی. (1376). از نیما تا روزگار ما. ج3، تهران: زوار.
1
بهارلوییان، شهرام و اسماعیلی، فتحالله. (1379). شناختنامهی صادق هدایت. تهران: قطره.
2
جوان، موسی. (1340). تاریخ اجتماعی ایران باستان. تهران: رنگین.
3
جورکش، شاپور. (1377). زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت. تهران: آگه.
4
چوبک، صادق. (1377). «سفر مازندران و چند یادداشت دیگر/ خاطرات صادق چوبک از صادق هدایت/ بخشی از سال یادداشتهای روزانه». زمان، شمارهی 21، صص 36-43.
5
حسنلی، کاووس و احمدیان، لیلا. (1387). «بازنمود رنگهای سرخ، زرد، سبز و بنفش در شاهنامهی فردوسی». نشریهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شمارهی 23، صص 59-88.
6
حسنلی، کاووس و نادری، سیامک. (1388). «بازخوانی و تفسیر تاریکخانهی هدایت بر پایهی باورهای باستانی در «گورخمرهها»». نشریهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شمارهی 209، صص 55-74.
7
شرفالدین، سعیده. (1379). چگونگی تدفین مردگان در عصر آهن در فلات مرکزی ایران. تهران: زهد.
8
غیاثی، محمدتقی. (1377). تأویل بوفکور. تهران: نیلوفر.
9
فرزانه، م. ف. (1384). آشنایی با صادق هدایت. تهران: مرکز.
10
قدیانی، عباس. (1379). جغرافیای تاریخی ری (رگا). تهران: آرون.
11
قراییمقدم، امانالله. (1382). انسانشناسی فرهنگی. تهران: ابجد.
12
کامبخشفرد، سیفالله. (1386). سفال و سفالگری در ایران از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر. ج1، تهران: ققنوس.
13
کتیرایی، محمود. (1349). کتاب صادق هدایت. تهران: اشرفی ـ فرزین.
14
کریمان، حسین. (1345). ری باستان. جلد1، تهران: انجمن آثار ملی.
15
کریمان، حسین. (1350). برخی از آثار بازمانده از ری قدیم. تهران: دانشگاه ملی.
16
کیانی، محمدیوسف. (1379). پیشینهی سفال و سفالگری در ایران. تهران: نسیم دانش.
17
هدایت، صادق. (1356 الف). بوفکور. تهران: جاویدان.
18
هدایت، صادق. (1356 ب). سگ ولگرد. تهران: جاویدان.
19
یونسکو. (1374). تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی. بخش دوم از ج1، ترجمهی صادق ملک شهمیرزادی، تهران: وزارت امور خارجه.
20