معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
بررسی و تحلیل نقش پیکها در محبتنامهی ابن نصوح شیرازی
1
24
FA
محمد حسین
امانت
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
mhamanat17@yahoo.com
زرین تاج
واردی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
zvaredi@rose.shirazu.ac.ir
10.22099/jba.2017.3873
هدف این مقاله بررسی و تحلیل نوآوریهای ابن نصوحشیرازی، شاعر قرن هشتم و نقش پیکها در منظومهی محبتنامه است. محبتنامه از منظومههایی است که زیرمجموعهی دهنامهها قرار میگیرد. دهنامه؛ منظومهای عاشقانه و روایی است در قالب تلفیقی غزل و مثنوی که بر اساس تبادل نامه میان عاشق و معشوق شکل میگیرد. الگوی اصلی اغلب دهنامهسرایان، دهنامهی اوحدیمراغهای است اما ابننصوح در این عرصه، دست به نوآوریهایی زده است. هنرنمایی ابن نصوح دراین است که هم تعداد پیکها را افزوده و هم بسیار هوشمندانه، این پیکها را درخیالآفرینی به کار برده است. محبتنامه ده پیک دارد: ماه، خورشید، باد صبا، باد شمال، شانه، آیینه، شمع، پروانه، گل و بلبل. در حقیقت، ابن نصوح دهنامهی خود را نه بر پایهی نامهها بلکه بر اساس این ده پیک بنا کرده است. بنابراین، نه تنها نامهها در محبتنامه بر اساس گفتگوی میان عاشق یا معشوق با پیکها شکل میگیرد؛ بلکه پیشبرد روایت نیز بر عهدهی پیکهاست. وی هنرمندانه میان هرپیک، فرستنده و گیرندهی آن تناسبی دلنشین برقرار ساخته است. همچنین این ده پیک درمضمونآفرینی، ساخت و تداعی تصاویر و فضاسازی در محبتنامه نقش اساسی دارند. مهمترین پیک محبتنامه، پیک ششم یعنی آینه است. ابننصوح به خوبی از این پیک و رمز آینه بهره برده است. آینه، نقطهی عطف روایت، در محبتنامه است. معشوق پس از دیدن حقیقت عشق درآینه و آگاهی از اتحاد عاشق و معشوق، دگرگون شده و پس ازآن است که مقدمات وصال فراهم میگردد. پژوهشهایی بدین شیوه میتواند در شناساندن ارزش ادبی دهنامهها، بسیار موثر باشد؛ گونهای که تقریبا ناشناخته است.
آینه,ابن نصوح شیرازی,ده پیک,دهنامه,محبت نامه,نوآوریهای ابن نصوح شیرازی
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3873.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3873_5707c0fe294eccdf7ef8cf1e32defbfe.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
استعاره مفهومی و سرنوشت چهار رباعی منسوب به خیّام
25
46
FA
حسن
توفیقی
دانشجوی دکترا
tofighi1160@gmail.com
ابوالفضل
شکیبا
دانشجوی دکترا
a.shakiba57@gmail.com
10.22099/jba.2017.3763
استعارهی مفهومی (Conceptual metaphor) پنجرهای برای شناختِ نظام فکری نویسنده است. بر اساس این نظریّه تمرکز یک نگاشتِ (mapping) استعاری در ذهن، موجب گسترش ذهنیّت فرد، آفرینش استعارههای مشابه و در نهایت اصالت سبک فردی میشود. از سوی دیگر در انتساب بسیاری از رباعیّات به خیّام، همچنان ابهام وجود دارد. نگارندگان این پژوهش برآنند تا از این نظریّه در شناخت اصالتِ رباعیّاتی که محمّدعلی فروغی و قاسم غنی در کتابِ رباعیّات خیّام، آنها را سرودهی خیّام دانستهاند، استفاده کنند. نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که در مجموعِ 178 رباعی این کتاب، 15 نگاشتِ استعاری بنیادین دیده میشود. مقایسهی استعارههای مفهومی در 66 رباعی اصیل و 112 رباعی منسوب به خیّام نشان میدهد که 6 نگاشتِ استعاریِ سفر، راز، محفظه، فرصت، دگرگونی و ساختار، در هر دو گروهِ رباعیّات، بالاترین بسامد را داراست و میتوان رباعیّاتی را که دارای استعارههای مفهومی مرتبط با این نگاشتها هستند، به مرز اصالت نزدیکتر دانست. 4 رباعی نیز از 112 رباعی منسوب، در هیچ یک از زیر شاخههای این 15 نگاشت قرار نمیگیرند و انتساب آنها به خیّام درست به نظر نمیرسد. مقایسهی مضمونِ این 4 رباعی با نظام فکری خیّام و نیز جستوجوی آنها در دیگر منابعِ مربوط به خیام این نظر را تأیید میکند.
استعارهی مفهومی,رباعیّات اصیل,رباعیّات خیّام,رباعیّات منسوب,نگاشت
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3763.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3763_b8927fdc83a9a9cd3ff6745ea92e90a6.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
بررسی مضامین اجتماعی و سیاسی در مقطعات انوری ابیوردی
47
70
FA
شهین
حقیقی
دانشگاه جهرم
hagh.1390@gmail.com
محمدحسین
کرمی
0000-0001-5560-8070
دانشگاه شیراز
mohamadhkarami@gmail.com
10.22099/jba.2017.3713
اوحدالدین علی ابن محمدبن اسحاق ابیوردی، متخلص به انوری، از شاعران قصیدهسرای سدهی 6 هجری قمری در حوزهی خراسان است که بیش از هرچیز در جایگاه شاعری مدیحهسرا شناخته شده است. بدیهیست شاعری که از دیرباز در به کارگرفتن هنرمندانهی صنعت حسن طلب، شهرهی آفاق بوده و همواره به نیروی مدح و حتی هجو، از ممدوحان خود، چیزهایی گاه بسیار حقیر مانند کاه و جو مرکب، درخواست کرده است، قاعدتا باید تنها رضای خویش یا پسند خاطر ممدوح را در نظر داشته باشد و کمتر به مضامین اجتماعی بپردازد؛ اما بررسی آثار انوری نشان میدهد که وی نه تنها به مسایل اجتماعی بیتوجه نبوده، بلکه گاه رخدادها و حوادث اجتماعی را در آثار خود بازتاب داده یا در جایگاه یک منتقد اجتماعی، از ضعفها و معضلات جامعه و سیاستگذاران عصر خویش، به تندی انتقاد کرده است. در این پژوهش، تلاش شده تا سوگیریهای انوری در برابر اجتماع و سیاست زمانهی خویش که بیشتر در مقطعات وی و کمتر در قصاید او بازتاب داشته است، بررسی و واکاوی شود.
: انوری,نقد اجتماعی,سیاست و سیاستگذاری,مدح,مقطعات
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3713.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3713_0c240a068511ba4740cd3db06f63a7c6.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی
71
104
FA
سعاد
سواری
دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی
nasim.savari1393@gmail.com
محمدرضا
صالحی مازندرانی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
sarvtak1358@gmal.com
پروین
گلی زاده
دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
dr_golizadeh@yahoo.com
10.22099/jba.2017.3765
چکیده جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی <br /> <br />تصاویر شعری از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی، گیرایی و تأثیرگذاری، کلام بهویژه در شعرند که سخن را بلاغت و تازگی میبخشند. این نوع زیباییها نظیر تشبیه، استعاره، کنایه و نماد در رباعیات مولانا به شیوهای طبیعی و متناسب با نیاز سخن و نیز به دور از نگرشهای صرفاً شاعرانه و صنعتگرایانه به کار رفتهاند. با توجه به بعد معنیگرایی شعر مولانا و گرایش او به سادهسازی و پرهیز از ابهام در سخن در رباعیهای او تشبیه و استعاره نسبت به کنایه و نماد از بسامد بیشتری برخوردارند. زیرا قدرت این دو تصویر در تبیین مفاهیم مجرّد و غیرمحسوس بیش از تصاویر دیگر است. در این جستار ضمن بررسی و تحلیل رباعیات مولانا بر مبنای جنبههای تصویری و بلاغی، میزان بهرهگیری شاعر از هریک از انواع تصویرهای شعری در قالب جدولهای آماری بررسی و تبیین شده است. همچنین سعی گردیده که تا حدّ امکان دلایل میزان کاربرد هریک از تصاویر با توجّه به ابعاد شخصیتی مولانا مورد تحلیل و نقد و بررسی قرار گیرد.
رباعیات مولانا,جلوه های هنری و تصویری,تشبیه,استعاره,بلاغت
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3765.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3765_a5b9f16e6c4e3bfa85b2e6c3e9e5926e.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
بررسی روایتی منظوم از پایان زندگی برزو
105
128
FA
رضا
غفوری
0000-0003-1493-1423
دانشگاه حضرت نرجس (س) رفسنجان
reza_ghafouri1360@yahoo.com
10.22099/jba.2017.3870
چکیده<br /> آوازه و شهرتی که داستان رستم و سهراب در میان مردم داشت و نیز پایان غمانگیز این داستان، سبب شد داستانهایی به تقلید از آن ساخته شود که برزونامه یکی از آنها است و روایتهای متعدّدی از آن، به نظم و نثر باقی مانده است. ساختار برزونامهها از نظر ویژگیهای حماسی، حوادث، قهرمانان داستان با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری دارد. با بررسی روایتهای برجای مانده از زندگی برزو، میتوان حوادث زندگی او را از کودکی تا هنگام مرگ دنبال نمود و به یک طرح کلّی دست یافت. نکتهی در خور توجّه این است که در متن برزونامههای منظوم موجود، اثری از مرگ برزو نیست و تنها در روایتهای عامیانه است که میتوان اشارههای متعددی از چگونگی مرگ او به دست آورد. وجه مشترک این روایات این است که برزو پس از مرگ رستم و اغلب در دوران کینخواهی بهمن، به دست دیوان کشته میشود. یگانه روایت منظومی که از مرگ برزو در دست داریم روایتی است از نبرد او با مهراس دیو که به برخی دستنویسهای شاهنامه الحاق شده است. در این مقاله نخست مهمترین پهلوانیهای برزو را در چهار دسته روایات مجزا که از او برجای مانده است برمیشماریم سپس به بررسی روایتی منظوم از پایان زندگی او و زمان احتمالی پیدایش آن میپردازیم.
"برزو","سهراب","برزونامهی کهن","برزونامهی جدید","مهراس دیو"
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3870.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3870_f087a128dfa7075b8d320cf94e19e756.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
بازتاب برخی داده های علمی درشعرمعاصر
129
152
FA
غلامرضا
کافی
دانشگاه شیراز
ghkafi@shirazu.ac.ir
فاطمه
رعیت نژاد
دانشجو
narges.rayat@yahoo.com
10.22099/jba.2017.3785
چکیده<br /> این مقاله برآن است تا نشان دهد کدام یک از رشته های علمی در مضمون سازی با تکیه بر داده های علمی در شعر معاصر حضور پر رنگ تری دارند. هدف ما از تکیه بر مضمون سازی آنست که بگوییم ردیابی داده های علمی در شعر گذشته، از درج الفاظ و اصطلاحات و نهایتاً بازی های زبانی با آن فرارتر نمیرود. اما امروز فراروی سطح علمی جامعه و الزام آموزش کلاسیک، مفاهیم علمی را بیشتر به درون جامعه آورده است و بدین سبب کار شاعران را نیز برای فرانمود آن و پرداختن مضامین شاعرانه آسان تر کرده است.<br /> شیوهی استقرایی ما در این مقاله، مطالعهی متون با رویکرد به شاعرانی بوده است که در شناختی عمومی، بیشتر معناگرا به حساب میآمدهاند تا زبان ورز. اگرچه حسب موضوع، ردیابی الفاظ، اصطلاحات و مضامین علمی بیش از هر چیزی مورد نظر بوده است.<br /> یافته های این مقاله-که تفات آن با برخی پژوهشهای همسو در تأکید بر مضمون سازی است نه صرف درج اصطلاحات- نشان می دهد که علم فیزیک، به دلیل طبیعت گرایی شعر معاصر و همچنین سابقهی حضور این علم در ادبیات گذشته، بیش از سایر علوم دست مایهی مضمون پروری شاعران شده است؛ و این که برتری خاصی میان شاعران در استفاده از مضامین علمی دیده نمی شود.<br />واژه های کلیدی: دادههای علمی، شعر معاصر، مضمون سازی، علم فیزیک.
کلید واژه : داده های علمی,شعر معاصر,مضمون سازی,علم فیزیک
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3785.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3785_cd2413a95036808a315f706b7df1752a.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
«خیال» و «ترک ادب شرعی» (تبیین رابطۀ مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی در متون تغزّلی، با مقولۀ خیال)
153
178
FA
غلامرضا
مستعلی پارسا
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
mastali.parsa@gmail.com
محمد امیر
جلالی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
mohammadamir_jalali@yahoo.com
10.22099/jba.2017.3614
پرسش اساسی مقالۀ حاضر آن است که چرا در متون تغزّلی و یا در متون عارفانۀ بهرهمند از نمادپردازیهای ادبِ عاشقانه، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبروییم؟ منشاء پیدایش اینگونه مضامین چیست؟ و آیا میتوان چگونگی شکلگیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند را توضیح داد؟ خاصه در سرودههایی تغزلی که توانش تفسیر و تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبروییم که در آنها دلدار جایگاهی فرا انسانی و خداگونه یافته است و در بدو امر میتوانند خارج از دایرۀ ادب شرعی ادراک و دریافت شوند. در این مقاله، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی» پرداخته و پس از تعریف آن، با ذکر نمونههایی از متون منظوم پارسی، از متون آغازین شعر کهن گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندیای دهگانه از زمینههای شکلگیری آن ارائه خواهد شد. چنانکه به تفصیل گفته خواهد شد، در سبک عراقی، که توأمان از درونمایههای عاشقانه و عارفانه بهره میبرد، یکی از پرجلوهترین فضاهای بروز ترک ادب شرعی ظاهری، «مضامین تغزّلی» است. و اما در بخش اصلی این نگاشته، با نگاهی به سروده-هایی از سعدی، و نیز ابیاتی منسوب به قیسبن مُلَوَّح (مجنون عامری)-که به عقیدۀ نگارندگان، سعدی در برخی مضامین از وی متأثر بوده است- این مسأله واکاویده و رابطۀ مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آنها از دایرۀ ادب شرعی کنند با مقولۀ «خیال» تبیین شده و منشاء پیدایش و چگونگی شکلگیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند، با یاریگرفتن از توصیف خاص ابنعربی از «خیال» و عشق عارفانه توضیح داده خواهد شد.
ترک ادب شرعی,خیال,شعر عُذری,ابن عربی,مجنون,سعدی
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3614.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3614_3271ed9d1329f836de9ba63d57ec372c.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
8
4
2017
02
19
بررسی روابط خسروپرویز با شهربَراز بر اساس منابع تاریخی و شاهنامه
179
198
FA
اکبر
نحوی
دانشگاه شیراز
akbar.nahvi@yahoo.com
سمیه
نبوی
دانشجوی دکتری
nabavi.somayeh@yahoo.com
10.22099/jba.2017.3784
شهربراز یکی از فرماندهان نامدار عصر خسروپرویز است که سالها با امپراطور روم(بیزانس) جنگید و پیروزیهای فراوانی به دست آورد؛ از جمله اورشلیم را گرفت و صلیبی را- که به اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح بر آن مصلوب شده بود- به تیسفون، پایتخت شاهنشاهی ایران، فرستاد. وی سپس مصر و لیبی را در سال 614م تسخیر کرد و پس از چند سده، دوباره قلمرو ایران را به گستردگی زمان هخامنشیان رساند، اما دیری نپاید که روابطش با خسرو به تیرگی و جدال انجامید که نتایج آن در فروپاشی سلسلهی ساسانیان بیتأثیر نبود. <br />با تأمل در روایات مورخان در خصوص روابط خسرو با شهربراز میتوان استنباط کرد که گزارش شاهنامه از روایتهای دیگر جامعتر و پذیرفتنی تر است. بر اساس شاهنامه، عامل اصلی و مهم رویگردانی شهربراز از خسروپرویز، گنجاندوزی خسرو و خراجهای گرانی بوده که در نتیجهی جنگهای مستمر و بیحاصلش بر دوش مردم میگذاشته است. شهربراز که سالها برای خسرو جنگاوری کرده است، هنگامی که رنج و درد مردم و تفرعن و خودکامگی خسرو و نپذیرفتن تقاضاهای مکرر صلح هراکلیوس را مشاهده میکند، ماندن در اردوی خسرو را خردمندانه نمیبیند و ضمن گراییدن به مسیحیّت، تصمیم به سرنگونی خسرو میگیرد.
خسروپرویز,شهربراز,هراکلیوس,جنگهای ایران و روم
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3784.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_3784_872cbe5b1a6662e7bd3f2989bb713272.pdf