معاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Image in Lyric Poetry, a Look at Love Poetry (manzume)جایگاه تصویر در شعر غنایی (با نگاهی به منظومه های عاشقانه)122472510.22099/jba.2018.26662.2786FAحسین آقاحسینیدانشگاه اصفهانآسیه محمدابراهیمیدانشجوی دکتری دانشگاه اصفهانJournal Article20170911Poetical imagery is the result of a link between the emotional experiences of the poet and the phenomena and events surrounding him. Thus, the emotions and the concepts that the poet intends to transfer to the audience, are inevitably expressed in the form of words and phrases; the poet as an artist, by using imagination, displays a painting. Such elevated work can be wrapped up in many rhetorical devices or expressed in a simple way. Using imaginative techniques and imagery provide artistic work. This paper is an analysis of the characteristics of poetic images and their position in lyrical poetry, with a look at five love poems: <em>Khosrow Shirin</em> by Nizami, <em>Shirin and Khosrow</em> by Dehlavi, <em>Khosrow and Shirin</em> by Hatefi, <em>Farhad and Shirin</em> by Vahshi Bafqiand<em>Khosrow & Shirin</em> by Shahab Tarshizi. <br /> <br /><strong> </strong>تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربههای عاطفی شاعر با پدیدهها و وقایع پیرامون او است. به بیان دیگر، احساسات و همچنین مفاهیمی که شاعر در صدد انتقال آنها به مخاطب است، ناگزیر در کالبدی از جنس واژگان و عبارات مطرح میشود و شاعر به مثابه یک هنرمند، با ورود عنصر تخیّل، که برجستهترین ویژگی کلام ادبی شناخته میشود؛ آن را چونان تابلو نقّاشی عرضه مینماید. بدیهی است که این اثر فاخر میتواند با انبوهی از صناعات بلاغی، رنگی از تکلّف و تصنّع بگیرد و یا با عباراتی ساده و عاری از آرایههای ادبی بیان شود. بی شک تصویری که در عینیت بخشیدن به مضامین درونی و حسّی شاعر موفّق تر است، نسبت به تصویری که مانند یک عکس، به محاکات دقیق دنیای اطراف شاعر پرداخته و قادر نیست احساس و گاه مفاهیم انتزاعی شاعر را بیان نماید، هنریتر خواهد بود. بنابراین از یک سو میزان تصرّف خیالانگیز شاعر در زبان و برجستهکردن آن از رهگذر هنجارگریزی و آشناییزدایی و از سوی دیگر شیوهی چیدمان کلمات در بیت و میزان نزدیکی مضامین شعری با تجربهی شاعر، در زیبایی تصویر اهمیّت زیادی دارد. این تصاویر بنابر شرایط گوناگون از قبیل: سبک فردی و تاریخی شاعر، مخاطبان، محتوا و نوع ادبی اثر، دارای ساختار ویژهای است. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایهها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح میشود. در این گونهی ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژهای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است ویژگیهای تصاویر شعری و جایگاه آنها در شعر غنایی، با نگاهی به پنج منظومهی عاشقانه تحلیل شود. این آثار عبارت است از: <em>خسرو و شیرین</em> نظامی، شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی، <em>خسرو و شیرین </em>هاتفی، <em>فرهاد و شیرین</em> وحشی بافقی و <em>خسرو و شیرین</em> شهاب ترشیزی.https://jba.shirazu.ac.ir/article_4725_903425cf3f7de5eb0dd03fb13d213777.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Archetype of Martyred God:
The Mythical Image of Mirza-ye Jangali’s Revolt in the Poetry of Guilani Poetsکهنالگوی خدای شهیدشونده؛ تحلیل موردی تصویر اسطورهای قیام میرزای جنگلی در شعر شاعران گیلانی2342479210.22099/jba.2018.26967.2811FAنگین بی نظیردانشگاه گیلان. دانشکده ادبیات و علوم انسانی. گروه زبان و ادبیات فارسیJournal Article20171008<strong> </strong> <br /> <br /> <br /><strong>Abstract</strong> <br /> <br />The present study analyzes the image of Mirza’s revolt and his character in the poetry of Guilani poets focusing on fertility myth and the archetype of martyred god. It is argued that the historical uprising of Mirza has entered into the domain of poetry making him into a god-hero. Mirza is a vegetation god who rises against tyranny and dictatorship of the time. His killing/death is a conscious choice in order to give awareness to the society. He is reborn every year as a tree and his blood makes the jungles of Guilan fertile. <br /> <br /> <br /> <br /> سرریزشدن بن­مایه­ها (Motiv) و بینش اساطیری، چه در قالب بازتولید و بازآفرینی اسطوره­های کهن و چه در خلق اسطوره­های مدرن، نشانگر ریشه­داری اساطیر در ذهن و زبان و جان و جهان بشر و گریزناپذیری او از این حلقهی ارتباطی است. جستار حاضر با تکیه بر اسطورهی باروری و کهن­الگوی خدای شهیدشونده -که یکی از موتیوهای بنیادین جهان اساطیر است-، تصویر قیام و شخصیت میرزا را در شعر شاعران گیلان تحلیل می­نماید و نشان می­دهد که چگونه قیام زمانمند و تاریخی میرزا در جهان شعر، در اسطورهی باروری و در تبدیل میرزا به قهرمان- ایزد، از حصار زمان گذشته و مانا شده است. میرزا، ایزدی نباتی است که برضد استبداد و خفقان دوران عصیان می­کند. قتل/ مرگ او انتخابی آگاهانه است برای بیداری جامعه؛ او در پیکرهی گیاه/ درخت هرسال متولد می­شود و با خونش، جنگل­های گیلان را سیراب می­کند(باروری و باززایی).<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4792_f23d86216280f9b29015a96701460891.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220A Story from Several Perspectives: Comparative Study of coronation of Bahram Gur in Shahnameh and Historical Sourcesداستانی از چند چشمانداز (مطالعهٔ تطبیقی تاجستانی بهرام گور در شاهنامه و منابع تاریخی)4368481610.22099/jba.2018.25888.2718FAشهرام جلیلیانگروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهوازعلی خلیلیکارشناس ارشد تاریخ ایران باستان از دانشگاه شهید چمران اهوازمختار ابراهیمیاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170727 <br /> <br />Bahram V or Bahram Gur (438-420 A D) is one of the kings whose life is intermingled with stories and legends in historical and literary sources of the Islamic era. Occasionally he is portrayed as a legendary king or a warrior champion. One of the well-known stories about Bahram Gur is the story of his battle with the lions in order to get the crown, which is mentioned in Ferdowsi’s Shahnameh as well as in many historical sources of Islamic era. This paper aims to compare the story of Bahramʼs coronation and his battle with the lions in Ferdowsi’s Shahnameh and in the most important historical sources of Islamic era. It is argued that the origins of Ferdowsi’s Shahnameh and the most important historical sources of Islamic era about coronation of Bahram Gur and his battle with the lions are the same. Thus in the study of Sassanid history, Shahnameh should be regarded as a historical source along with other historical sources. <br /> بهرام پنجم یا بهرام گور (420-438 م.) یکی از پادشاهانی است که یاد و خاطرهی زندگی و فرمانروایی او در منابع تاریخی و ادبی دورهی اسلامی، با شاخ و برگهای داستانی و افسانهای آمیخته شده است. بهرام، پادشاه تاریخ و افسانههاست و داستانها و افسانههای بسیاری دربارهی او بازگو میشود و گهگاه حتی چهرهی یک پادشاه افسانهای یا پهلوانی جنگاور به خود میگیرد. یکی از شناختهشدهترین داستانها دربارهی بهرام گور، داستان نبرد بهرام گور با شیرها و تاجستانی اوست که هم در <em>شاهنامهی</em> حکیم ابوالقاسم فردوسی و هم در بسیاری از منابع تاریخی دورهی اسلامی دیده میشود. در این پژوهش به مطالعهی تطبیقی گزارش داستان تاجستانی بهرام گور و نبرد او با شیرها در <em>شاهنامهی</em> فردوسی با مهمّترین منابع تاریخی دورهی اسلامی خواهیم پرداخت. این پژوهش نشان میدهد که بهطورکلّی، هستهی اصلی گزارش <em>شاهنامهی</em> فردوسی و مهمّترین منابع تاریخی دورهی اسلامی دربارهی تاجستانی بهرام گور و نبرد با شیرها یکی است و در مطالعهی تاریخ ساسانیان باید همواره <em>شاهنامه</em> را به عنوان یک منبع تاریخی نگریست.<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4816_163ee1929cb32c6e6593bf03a60a050f.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Portrayal of Seeking Justice in Persian Literatureتجلی آیین دادخواهی در ادب فارسی7088496010.22099/jba.2018.23854.2523FAعلی حیدریدانشیار دانشگاه لرستانمحمدرضا حسنی جلیلیاندانشیار دانشگاه لرستانمریم یاراحمدیمدرس مدعو دانشگاه لرستانJournal Article20161220One of the subjects, which have been reflected in Persian literary texts in different ways is the ritual of seeking justice. Some of the most famous ways displayed by rulers are the chain of justice, flag of justice, and wearing red clothes, and by the subjects standing on the roads where kings pass, baring the head, and throwing dust on the head. When some form of seeking justice became obsolete, new ways were invented. Persian literature has reflected these forms of seeking justice even after they have become obsolete. Some poets have looked upon these with ethics in mind while some others have considered them as principles of justice. <br /> <br /> یکی از مواردی که در متون ادب فارسی مورد توجه قرارگرفته و به شیوه­های مختلف بازتاب یافته، آیین دادخواهی و تظلّم است. زنجیرعدالت، قصه برداشتن، جامه­ی سرخ پوشیدن، سر راه پادشاهان ایستادن، خاک بر سر کردن و... برخی از مشهورترینِ شیوههای دادخواهی بوده­است. این شیوه­های دادخواهی­ به دلایل مختلف از جانب حاکمان یا مردم ابداع شده­­است. برخی شیوه­ها همچون زنجیر عدالت، عَلَم داد و جامه­ی سرخ، به وسیله­ی حاکمان ابداع شده­اند. در مقابل، متظلّمان نیز از سر ناچاری و برای جلب توجه صاحبان قدرت، روش­هایی خلق کرده­اند. خاک بر سر کردن، دست در دامن زدن و سربرهنه کردن از این نوع­اند. در ظاهر هرگاه کارکردهای یک شیوه، ضعیف و یا منسوخ می­شده جای خود را به شیوه­های جدیدتر می­داده­است. این شیوه­ها در ادبیات فارسی بازتاب یافته و تا سال­ها پس از کهنه شدن، به صورت­های مختلف به حیات خود ادامه داده­اند. برخی از شاعران با مقاصد تربیتی و اخلاقی به آن­ها نگریستهاند؛ برخی به اصل آن آیین اشاره کرده­اند و برخی دیگر آن­ها را دست­مایه­ی مضمون­سازی­های شاعرانه قرار داده­اند. بعضی از ملزومات آیین دادخواهی مانند تیراَمان، انگشتری زینهار و... را که در ادبیات هم منعکس شده­اند؛ می­توان از فروعات و ملحقات این آیین و رسوم دانست. <br /> <br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4960_751dab1d0a893b3dbc07c5e2f70f0009.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220A Study of Innovation through Conceptual Metaphor in Salman Harati’s Poetryبررسی نوآوری در اشعار سلمان هراتی در پرتو استعارهی مفهومی89112472310.22099/jba.2018.27212.2822FAاسماعیل ذاکریدانشجوی دانشگاه خلیج فارسزهره ملاکیمدرس دانشگاه خلیج فارسJournal Article20171102 <br /> Conceptual metaphor in cognitive linguistics helps to understand the intellectual system and mental structure of the speakers and determine nations’ general visions through experience. Applying conceptual metaphor can determine poets’ personal style, inspirational sources, amount of innovation and finally their poetical position. This study has analyzed Salman Harati, the contemporary Iranian poet's works. It is argued that Harati’s innovative use of conventional metaphors and unconventional metaphors stands out in his poetry. The link between elements of Nature, ideology and social, cultural and political events has led to the creation of cohesive metaphors surmising some ideas such as being is Nature, life is motion, and life is is a challenge; hence, the cohesiveness in his poetry. <br /> <br /> <br /> <br /> استعارهی مفهومی مبحثی در زبان­شناسی شناختی است که با کمک­ آن میتوان نظام فکری و ساختار ذهنی اهل زبان را بهخوبی شناخت و محتوای بینش کلی ملتها را در بستر تجربه مشخص کرد. کاربرد این نظریه در ادبیات سبک شخصی شاعران و منابع الهام و میزان نوآوریها و در نهایت جایگاه شعری آنان را نشان می­دهد. این مقاله با استفاده از این رهیافت اشعار سلمان هراتی را بررسی کرده و با استخراج انواع استعارههای مفهومی و ترسیم نگاشتهای مربوط به آنها به این نتیجه دست یافته است که در اشعار ایشان نوآوری در استفاده از استعارههای قراردادی و خلق استعارههای غیرقراردادی برجستگی خاصی دارد و پیوند بین سه مقولهی (عناصر طبیعت و ایدئولوژی و حوادث اجتماعی و فرهنگی و سیاسی) موجب خلق استعارههای به­هم­پیوسته و منسجم شده است. پیوند این سه مقوله، مثل یک نخ نامرئی این استعارهها را به هم متصل کرده است که حاصل آن، نگاشتهای اصلی و بنیادین «هستی طبیعت است»، «زندگی حرکت است» و «زندگی مبارزه است» شده است. این نگاشتهای استعاری مثل یک رشتهی مفهومی، تمام اجزای اشعار هراتی را به­هم پیوند زده و موجب انسجام درونی اشعار او شده است. <br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4723_79c1a9c310446a52f732fe32f85608a6.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Analysis of Some Verses from Khāqāni Shirāni’s Divān Along With aReview of Earlier Commentariesتحلیل ابیاتی از دیوان خاقانی شروانی همراه با نقد شروح پیشین113136472410.22099/jba.2018.26286.2757FAسید منصور سادات ابراهیمیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهانامیر سلطان محمدیدانشگاه اصفهانJournal Article20170803<strong> </strong> <br /> <br /><strong>ABSTRACT</strong> <br />Khāqāni Shirāni is one of the greatest Persian poets having a special place in literature sue to his intricate poetry; many commentaries are written on his poetry by people such as Shadiabadi, and others. To understand Khāqāni Shirāni's poetry one shall need mastery of ancient sciences (Astronomy, medicine, history and mythology, Qur'an and Hadith), rhetoric, and sociology of the work. In this article, verses that we think have been misinterpreted are analyzed, and based on the intertextual, extratextual, and paratextual clues, new commentaries are provided. Finally, the pronunciation of a geographical word (Abhar) which until now has been ignored is discussed. <br /> خاقانی شروانی یکی از بزرگ­ترین و خاص­ترین شاعران فارسی­زبان است. پیچدگی و چندلایگی اشعار این شاعر یکی از وجوه ممتاز و خاص­بودن شعر اوست. گواه دشواری اشعار او، وجود انواع شروح متقدم چون شادی­­آبادی و شروح متأخر معروف است. دریافت اشعار خاقانی به توغّل در انواع علوم قدیمی مثل نجوم، طب، تاریخ و اساطیر، قرآن و حدیث، فنون بلاغت و جامعه­شناسی اثر نیاز دارد که­ بی­توجهی به آنها مخاطبانش را به بیراهه می­برد. در این مقاله، تکیه بر ابیاتی است که از نظر پژوهشگران به دلایل مذکور به غلط شرح شده­ است؛ همچنین ضمن اشاره به شرح و نظر شارحان، شرح آنان بررسی و نقد شده و در نهایت برای هر بیت معنایی که درست به نظر می­رسد، با توجه به دلایل درون­متنی، برونمتنی و پیرامتنی به دست داده شده است. در پایان مقاله نیز نحوه­ی قرائت یک کلمه­ی جغرافیایی (ابهر) که تاکنون در شعر خاقانی مغفول مانده، بررسی شده است.<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4724_5a35f88621f336574f70598d38017ac2.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220A Cognitive Study of ancient Persian Ideas on the Formation of Court Metaphors in Nizami Ganjavi's Khamsa (Quinary)تحلیل و بررسی تاثیر اندیشههای ایران باستان بر شکلگیری استعارههای درباری در خمسهی نظامی از منظر شناختی137158473910.22099/jba.2018.24891.2622FAاردشیر سنچولی جدیددانشگاه بیرجندمریم صالحی نیاهیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20170324<strong> </strong> <br /><strong>Abstract</strong> <br />The ideas of ancient Iranians are the main sources of the thoughts and ideas of Nizami Ganjavi. His major interest was in ancient Iran and the ancient Pahlavi language. He had applied pre-Islamic context of Iran in several of his poems, hence the formation of many court metaphors in <em>Khamsa.</em> This paper studies the effect of ancient thoughts on formation of court metaphors based on theory of cognitive metaphor. It is argued that metaphors such as Mohammad is the king, the sun is the king, king is the light, and Khovarnegh is utopia illustrate that notions of Iranshahri and its components such as belief in utopia and utopian king, blessing of God and Mithraic rituals have played a significant role in formation of the most important court metaphors of Nizami Ganjavi. <br /> اندیشه های ایران باستان از خاستگاه های مهم و اصلی نظام فکری و اندیشه ای نظامی گنجوی است. او به ایران باستان و زبان پهلوی دلبستگی خاصی داشت و برخی داستانهایش نیز در فضای ایران پیش از اسلام رقم می خورد. مطالعه و بررسی آثار وی نشان می دهد که او بسیار تحت تاثیر این نوع اندیشهها قرار دارد و این اندیشه ها باعث شده است تا استعارههای درباری متنوعی در خمسهی نظامی شکل بگیرد؛ استعارههایی که به دلیل انسجامی که در متن خمسه ایجاد کرده، به یکی از شاخصه های سبکی برجسته و قابل توجه در سطح بلاغی خمسه تبدیل شده است. با توجه به همین موضوع و اهمیت نقش استعاره های درباری در خمسه، این پژوهش تلاش دارد با مبنا قرار دادن نظریهی استعارهی شناختی، به بررسی نقش اندیشه های ایران باستان در شکل گیری استعاره های درباری بپردازد و از رهگذر تحلیل برخی از استعارههای مهم درباری، تاثیر این نوع اندیشهها را بر ذهن و روان نظامی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کاربرد استعارههایی نظیر محمد شاه است، خورشید شاه است، شاه نور است و خورنق آرمانشهر است در خمسهی نظامی، حاکی از این است که اندیشه-هایی همچون اندیشه ی ایرانشهری و برخی از مولفه های آن مانند اعتقاد به شاه آرمانی و آرمانشهر و همچنین باورهای مربوط به فره ایزدی و آیین میتراییسم نقش بهسزایی در شکل گیری برخی از مهم ترین استعاره های درباری نظامی داشته اند.https://jba.shirazu.ac.ir/article_4739_730c4a24be5836bd86ed39bcd81457f9.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220A study of Structures and Meaning- Making potentials in Fazel Nazari's Ghazalsبررسی ساختارها و ظرفیتهای معناسازی در اشعار فاضل نظری (مطالعهی سبکشناختی پنج مجموعهی شعری)159180475710.22099/jba.2018.27713.2862FAخسرو قاسمیاندانشگاه علوم پزشکی شیرازساناز مجرددانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیرازJournal Article20171218 <br />Fazel Nazari is one of the contemporary poets who is famous for his ghazals. Fazel is under the influence of Indian style; on the other hand, his works have some stylistic features making a bridge between classic forms of poetry and modern forms. So far, he has published five collections of poetry, entitled <em>Geryeha-ye Emperatour</em> (Emperor’s Tears), <em>Aqaliyat</em> (Minority), <em>Anha</em> (Those) and <em>Zed </em>(Opposite), and <em>Ketab</em> (a book). In this paper, all the ghazals in his published books are analyzed statistically and stylistically. Nazari’s poems have some structural features such as attention to the number of the verses, special refrains, and gentle rhymes. In addition, they contain some special meaning- making techniques giving allegorical function to the poems. Frequent subjects are integrating love and mysticism and social issues; he is under the influence of Hafez in social issues. These stylistic features have captured the attention of his readers. <br /> از میان غزلسرایان معاصر، «فاضل نظری» یکی از شاعرانی است که در غزل، نامی برآورده است. شعر فاضل نظری از یک سو زیر نفوذ سبک هندی قرار دارد؛ اما از سوی دیگر، دارای ویژگیهایی است که میتوان آن را پلی میان سنت و نوآوری دانست و امضای شاعر را در پای آن شناخت. از نظری تاکنون پنج مجموعهی شعر به نامهای <em>گریههای امپراطور</em>، <em>اقلیت</em>، <em>آنها</em>، <em>ضد</em> و <em>کتاب</em> چاپ شده است. در این پژوهش، پس از بررسیهای آماری تمام غزلها، ویژگیهای سبکی و محتوایی شعرهای او بررسی و طبقهبندی شده است. شعر نظری به سبب جمعکردن مجموعهای از ویژگیهای ساختاری، مانند توجه ویژه به شمار ابیات، ردیفپردازیهای خاص و وزنهای آرام و همچنین مضمونسازیهای ویژه که قابلیت مثلشدگی دارند و استفاده از اسلوب معادله یا استدلالهای شاعرانه و پرداختن به محتواهایی چون تلفیق عشق و عرفان و گرایشهای اجتماعی حافظگونه، زمینهی اقبال خوانندگان معاصر را فراهم آورده است.<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4757_f4b78a68932dac1cfd56de74bb5d6bc9.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Innovations of Yaghma-ye Jandaqi in Writing Lampoonsنوآوری های یغمای جندقی در هجوسرایی181198475610.22099/jba.2018.26512.2771FAعلی نظر نظری تاویرانیدانشگاه کردستانسید احمد پارسادانشگاه کردستانJournal Article20170828<strong> </strong> <br /> <br />Yaghma-ye Jandaqi (1196-1276) is one of the famous poets and famous writers of Qajar era. The collection of his works include letters, prose writings and poems. Most of his reputation, in addition to his ghazals and masnavi, is due to his lampoons. Yaghma has paid special attention to new styles in his lampoons. In this paper, two of Yagma's innovations in lampoon are studied. One of these innovations is his use of the form of Ta'azia (Passion play) for lampoon. Another innovation is his use of mock epic not common in Persian literature. <br /> <br /> علیرغم اهمیت هجو در مطالعات روانشناسی، جامعهشناسی و ادبیات، این نوع ادبی هنوز به گونه­ای بایسته، مورد توجه واقع نشده است. نگاهی اجمالی به پژوهش­های انجام شده درباره­ی آن، در مقایسه با سایر گونه­های ادب غنایی، به خوبی مبین این مسأله است. موضوع پژوهش حاضر، بررسی نوآوری­های یغمای جندقی در هجوسرایی است. معرفی هجو و اهمیت آن، شناساندن شگردها و نوآوری­های یغما در هجوسرایی و فراهم آوردن زمینه­ی آشنایی بیشتر با یغما، از اهداف پژوهش حاضر محسوب میشود. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است؛ داده­ها با روش کتابخانه­ای و سندکاوی، گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده­اند. نتیجه نشان می­دهد که یغما با به کارگیری ساختار و قالب تعزیه در هجو، استفاده از واژه­های عامیانه و به کار بردن افتنان، به نوآوری پرداخته است. یکی دیگر از شگردهای نوآوری او، استفاده از وزن و بحر و لحن روایی <em>شاهنامه</em> در هجو است؛ به گونه­ای که می­توان آن را نوعی حماسه­ی مسخره (بورلسک) نامید که در ادب فارسی مسبوق به سابقه نیست.<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4756_8db44852247849a3a9ad9cdac87df96b.pdfمعاونت پژوهشی دانشگاه شیرازشعر پژوهی(بوستان ادب)2008-818310420190220Attribution of a Poem by Kamālodin Ismāil to Farkhāri in Dowlatshāh Samarghandi’s Poets’ Biography (Tazkeratolshoarā)انتساب قطعهای از کمالالدّین اسماعیل به فرخاری در تذکرةالشّعرای دولتشاه سمرقندی (مقاله کوتاه)199204492710.22099/jba.2018.29473.3027FAمحمد صادق خاتمیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی (گرایش ادبیات عرفانی) دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران0000-0003-1261-2920Journal Article20180911 <br /> <br />One area of research in classical Persian literature is the attribution of poems to different poets making researchers cautious in dealing with such biographies and collections. Yet, one cannot ignore such attributions all together as there are sometimes instances where one can recognize the true writer of a piece of poetry. In this paper, with the help of two collections, one recent and one old, as well as the collected poems of Kamālodin Ismāil it is argued that a piece of his poetry has been of wrongly attributed to Farkhāri in Dowlatshāh Samarghandi’s Poets’ Biography. <br /> <br /> یکی از زمینههای پژوهشی دربارهی جُنگها و سفینهها، بررسی انتسابهای اشعار در برخی از آنهاست که گاه به اشتباه آمده و سبب شده است تا محقّقان و پژوهشگران حوزهی تاریخ ادبیات به سفینهها و بیاضها با دید احتیاط بنگرند و چندان به انتسابهای جُنگپردازان اعتماد نکنند. هرچند این انتقاد را میتوان تا حدودی دربارهی بیشتر سفینهها صادق دانست و بایسته است با احتیاط به انتسابهای اشعار در جُنگهای متأخّر و حتّی کهن نگریست؛ با این حال نمیتوان از برخی انتسابها در این بیاضها دربارهی اشعار سخنوران گمنام و حتّی مشهور چشم پوشید. زیرا از رهگذر برخی از این انتسابها، -بدان شرط که با دیگر منابع معتبر سازگار باشند- گاه میتوان در پژوهشهای شعرشناسی، گویندهی واقعی شعری را شناخت که در نتیجه سخن تمامی منابع و حتّی تذکرههای معتبر در مورد یک انتساب منسوخ خواهد شد. نگارنده در این نوشتار، با استفاده از دو سفینهی کهن و متأخّر و نیز نسخ <em>دیوان</em> کمالالدّین اسماعیل(568؟–635 ق.)، نشان داده است که قطعهای در <em>دیوان</em> کمالالدّین، در <em>تذکرهی </em>دولتشاه (تألیف: 892 ق.) به اشتباه به فرخاری، -از شاعران سدهی پنجم هجری- منسوب شده که این اشتباه به تذکرهها و منابع معاصر نیز راه یافته است.<br /> https://jba.shirazu.ac.ir/article_4927_15533a8ef5f53cb046f3af941c1005f0.pdf