تحلیل و بررسی سمبل‌های اجتماعی در سروده‌های امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه ابن سینا همدان

2 دانشگاه همدان

چکیده

تحلیل و بررسی سمبل­های اجتماعی در سروده­ های امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
 
دکتر علی محمدی *       فاطمه کولیوند**
دانشگاه بوعلی سینا همدان
 
چکیده
سمبل یکی از ابزار تصویرآفرینی است و مهم­ترین ویژگی آن، نداشتن یک معنی مشخص و صریح است؛ به همین دلیل از یک سمبل، معانی مختلفی برداشت می‌شود. در دوره­ی پهلوی از آن­جا که فضای استبداد­­، به نویسندگان و منتقدان اجتماعی، اجازه­ی انتقاد صریح را نمی­داد، در زبان و فکر شاعران و ادیبان، سمبل بسیار مورد توجه قرارگرفت. به­کارگیری جدی سمبل برای هدف­­های اجتماعی، از دوره­ی نیما آغاز شد و در شعر شاعران پس از نیما چون نادرپور، اخوان، شاملو و ...، رشد و گسترش یافت. ابتهاج نیز که شاعری متعهد به نظر می­رسد و از عرصه­ی اجتماع و تب و تاب­های جامعه به­دور نبوده، از سمبل در جایگاه وسیله­ای برای بیان مضامین و مفاهیم اجتماعی، استفاده کرده است. می­توان گفت خاستگاه بیش‌تر نمادهای شعر او «طبیعت»، «رنگ­ها» و «ابزار زندگی» است. در اشعار اجتماعی سایه می­توان دو دسته نماد یافت: یکی نمادهای مرسوم (شب، صبح، دریا، جنگل، بهار، خورشید، چراغ و...) و دیگری نمادهای ابداعی (چمن، پرده، پنجره، تبر، سبزه، کال و... ). همراهی این نمادها با برخی از آرایه‌های ادبی همچون مراعات‌النظیر، تضاد، تشبیه و...، جایگاه ادبی سمبل‌ها را برجسته‌تر کرده است. سایه نه تنها در حیطه­ی اشعار اجتماعی، بلکه در اشعار تغزلی هم، از سمبل استفاده کرده است؛ اما سمبل­های اجتماعی او برجسته­­تر و تأثیرگذار­تر از سمبل­­های عاشقانه­ی اوست.
 
 
* دانشیار زبان و ادبیات فارسی  mohammadiali2@yahoo.com(نویسنده‌ی مسئول)
**  مربی زبان و ادبیات فارسی f.kolivand@gmail.com
تاریخ دریافت مقاله: 18/8/89              تاریخ پذیرش مقاله: 31/1/90

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Analysis of Social Symbols in Hooshang Ebtehaj’s Poetry

چکیده [English]

 

Mohammadi* F. Kolivand**

Bu-Ali Sina University of Hamedan
 
Symbol is one of the means of imagary and its most important characteristic is not having a distinct and definite meaning. That is why the same symbol can have different meanings. In Pahlavi era, since the writers and sociologists were not allowed to explicitly criticize the system and the social values of the time, the use of symbols in artistic works became quite prevalent. Efficient use of symbol for social purposes was started by Nima  and later developed later by such poets as Naderpur, Akhavan, and Shamloo, to name a few. Ebtehaj,  who seems to have been a committed  poet being concerned about the social issues of his time, has used symbol as a tool for expressing social concepts. As a matter of fact, the symbols he has used in his poems mainly originate from «Nature», «Colours» and «living tools». His social poems are characterized by two main groups of symbols: one, ordinary symbols (night, morning, sea, forest, spring, sun, light, etc.), and the other, innovative symbols )grass, lawn, curtain, window,  axe, grass, meadow, etc.). Using these symbols along with other figure of speech such as congeries, paradox, Similie, etc has given symbol a more prominent status among the other literary … .. Sayeh has used symbol not only in social poems but also in in his sonnets; however, his social symbols are more prominent and efficient than those of his sonnents.
 
 
* Associate Professor in Persian Language & Literature,mohammadiali2@yahoo.com
** Instructor in Persian Language & Literature, f.kolivand@gmail.com
Received: 11/9/2010             Accepted: 4/20/2011

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key word: symbol
  • shadow
  • society
  • nature
  • customary symbols
  • innovative symbols
ابتهاج، هوشنگ. (1385). تاسیان. تهران: کارنامه.
ابتهاج، هوشنگ. (1330). سراب. تهران: صفی علی­شاه.
ابتهاج، هوشنگ. (1378). سیاه­مشق. تهران: کارنامه.
ابتهاج، هوشنگ. (1332). شبگیر. تهران: زوار.
ابتهاج، هوشنگ. (1360). یادگار خون سرو. تهران: توس.
براهنی، رضا. (1371). طلا در مس. ج1، تهران: نویسنده.
بهنود، مسعود. (1385). «همه بهانه از توست (گذری به زندگی سایه)». ادب­نامه­ی شرق: فرهنگ و ادب (ویژه­ی هوشنگ ابتهاج)، شماره­ی 11، صص104- 97.
پورنامداریان، تقی. (1381). خانه­ام ابری­ست. تهران: سروش.
چدویک، چارلز. (1378). سمبلیسم. ترجمه­ی مهدی سحابی، تهران: مرکز.
حسن­لی، کاووس. (1383). گونه­های نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.
داربیدی، یوسف. (1384). بررسی و شرح سمبل­های شعر سهراب سپهری. پایان‌نامه­ی کارشناسی­ارشد دانشگاه بوعلی سینا همدان.
زرقانی، مهدی. (1381). چشم‌انداز شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.
ساورسفلی، سارا. (1387). ای عشق همه بهانه از توست. تهران: سخن.
سپانلو، محمدعلی. (1375). شهر شعر عارف. بی­جا: علم.
سیدحسینی، رضا. (1376). مکتب­های ادبی. ج2، تهران: نگاه.
شمیسا، سیروس. (1383). معانی و بیان. تهران: فردوس.
شمیسا، سیروس.  (1382). نگاهی به سهراب. تهران: صدای معاصر.
شوالیه، ژان. (1378). فرهنگ نمادها. ج1 و 2 و 3، ترجمه‌ی سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
عابدی، کامیار. (1377). در زلال اشعار (زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج). تهران: ثالث.
فتوحی، محمود. (1385). بلاغت تصویر. تهران: سخن.
کریمی­حکاک، احمد. (1384). طلیعه­ی تجدد در شعر فارسی. ترجمه‌ی مسعود جعفری، تهران: مروارید.
لوشر، ماکس. (1381). روا­­­­­ن­شناسی رنگ­ها. ترجمه‌ی ویدا ابی­زاده، تهران: درسا.
نیکوبخت، ناصر و قاسم­زاده، سیدعلی. (1384). «زمینه­های نمادین رنگ در شعر معاصر (با تأکید بر اشعار نیما، سپهری و موسوی گرمارودی)». نشریه‌ی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شماره‌ی 18، صص238- 209.
یوهانس، اتین. (1367). کتاب رنگ. ترجمه‌ی محمدحسین حلیمی، تهران: سوره.