سیمای معشوق در شعر محجوبه هروی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان

2 دانشجوی دکترای دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده

سیمای معشوق در شعر مَحجوبه هِروی
 
 
چکیده
وصف و ستایش معشوق و بیان ویژگی‌های او، از ارکان اصلی شعر و ادب غنایی به شمار می‌آید؛ اما گاه زندگی در جغرافیایی خاص مانند افغانستان، قواعد عرفی و سنت حاکم بر آن جامعه، سخن‌گفتن از معشوق را برای بانوان شاعر و نویسنده محدود کرده است؛ با‌وجوداین، تعدادی از شاعران و نویسندگان، با گذر زمان و رشد فرهنگی جامعه، توانسته‌اند قلم به‌دست بگیرند و احساسات زنانه‌ی خود را درباره‌ی موضوع‌های مختلف، ازجمله معشوق، به تصویر بکشند. در میان این شاعران و نویسندگان زنِ افغانستان، «محجوبه هروی» از بانوان خویش‌قریحه و خوش‌ذوق قرن 13ه.ق است که معشوق را در دو هیئت: سیمای ظاهری (رخسار، زلف، چشم و...) و سیمای باطنی مثبت یا منفی (باوفا، بی‌وفا، مغرور، بدعهد و...) نمایش می‌دهد و از هجران و نرسیدن به معشوق ناله سر می‌دهد. نگارندگان برآنند تا با بررسی سیمای معشوق در دیوان این شاعر، به روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا، شاخصه‌های ظاهری و منش‌های باطنی معشوق را از دیدگاه یک زن و در محیط اجتماعی خاص، واکاوی و موجبات آشنایی خوانندگان را با فرهنگ عشق در این ناحیه فراهم کنند.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The beloved image in the poetry of the Mirror of Heravi

نویسندگان [English]

  • abbas nikbakht 1
  • Alireza poudineh 2
1 Assistant Professor, University of Sistan and Baluchestan
چکیده [English]

Describing and praising her lover and expressing her characteristics are the main pillars of poetry and rich literature, but sometimes because of living in a particular geography such as Afghanistan, she speaks for her lover according to the customs and traditions of that society. The poet and the writer are limited.
But over time, a number of poets and writers have been able to capture the pen and portray their feminine feelings on various subjects, including the beloved. Among these Afghan women poets and writers is "The Mirror of Heroes", a brilliant 14th century AH woman. Which depicts the beloved in two facets (facial, facial, eye, etc.) and positive or negative esoteric (with faithfulness, disbelief, arrogance, bad faith, etc.) And she whines about her frustration and failure to reach her lover.
The authors intend to explore the beloved in the poet's divan through library method and content analysis, to look at the beloved's esoteric characteristics and esoteric character from a woman's point of view in a specific social setting and to provide readers with a love for the culture in this area.
Keywords: richness, Afghan poetry, mahjoubeh heravi, beloved, etc.

کلیدواژه‌ها [English]

  • richness
  • Afghan poetry
  • mahjoubeh heravi
  • beloved
باشلار، غاستون. (1984). النار فی التحلیل النفس.ترجمه‌ی نهاد خیاطه، بیروت: دارالندلس.
براهنی، رضا. (1380). طلا در مس. تهران: زریاب.
پاملا، ابوت. (1398). جامعه‌شناسی زنان، مترجم منیژه نجم عراقی، تهران: نی.
تنویر، محمد حلیم. (1380). زنان سخنور و نامور افغانستان. پاکستان: اسلامی صبور.
حصین، شاه‌محمود. (1367). مختصری از زندگی اجتماعی زنان افغانستان. کابل: مطبعه دولتی.
دهخدا، علی‌اکبر. (1377). لغت‌نامه. زیر نظر محمدمعین و سی جعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران.
رحمانی، ماگه. (1328). پرده نشینان سخنگوی. کابل: انجمن تاریخ.
رحمانی، ماگه. (1394). پرده نشینان سخنگوی. تهران: نگاه معاصر.
رییسی بگلو، سارا. (1390). سیمای معشوق در کلیات شمس، تهران: ایده برتر.
سینا، پروین. (1367). زنان دری پرداز. کابل: انتشارات مطبعه دولتی.
شمیسا، سیروس. (1389). بیان. تهران: میترا.
شوالیه ژان و آلن گربران. (1378). فرهنگ نمادها. ترجمه‌ی سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
ــــــــــــــــــــــ. (1380). اوهام سرخ شقایق. تهران: نشر ناژین.
عصمتی، معصومه. (1365)، موقف و نقش زنان افغان، کابل : اکادمی علوم جمهوری دموکراتیک افغانستان.
فتوحی، محمود. (1385). نقد ادبی در سبک هندی، تهران: سخن.
کشاورز صدر، محمدعلی. (1334). از رابعه تا پروین، تهران: کاویان.
کهزاد، محمدعلی. (1383). تاریخ ادبیات افغانستان. پشاور: کتابخانه رشیدیه.
مشیر سلیمی، علی اکبر. (1331). زنان سخنور. تهران: علمی.
میرشاهی، مسعود. (1379). شعر زنان افغانستان. کابل: خاوران.
هروی، محجوبه. (1379). دیوان اشعار. تصحیح محمدغلام غواص، کابل: کیومرث.
یاحقی، محمدجعفر. (1369). فرهنگ و اساطیر و اشارات داستانی. تهران: سروش.
ـــــــــــــــــ. (1386). فرهنگ اساطیر و داستان واره‌ها. تهران: فرهنگ اساطیر.