بررسی کارکرد هجو در دستگاه اندیشگی خاقانی و مجیرالدین بیلقانی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد سیرجان، دانشگاه آزاد اسلامی، سیرجان، ایران

2 استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد سیرجان ، دانشگاه ازاد اسلامی، سیرجان ایران

10.22099/jba.2023.47288.4391

چکیده

در پژوهش پیش رو به کارکردهای  صنعت هجو و ذکر دلایل مختلف آن در اشعار خاقانی و مجیر بیلقانی پرداخته و شگردهای هنری، بلاغی و ادبی را در هجویات آنان تحلیل و بررسی کرده‌ایم و به شیوه‌ی منبع‌پژوهی پس از تدوین یافته‌ها به تحلیل داده‌ها پرداخته‌ایم. زبان خاقانی و مجیرالدین در هجویات زبانی عفیف و دور از ابتذال است. هجویات آنان بیشتر بیان اوصاف اخلاقی و جسمانی موردهجو است و اغلب خصم را ازنظر خصوصیات خَلقی و خُلقی به حیوانات تشبیه کرده‌اند. هر دو شاعر با بهره‌گیری از مضامین بکر و تازه که حکایت از نازک‌خیالی‌های آنان دارد و پیش گرفتن راه‌های خاص در تشبیه و درهم‌تنیدگی آن با سایر تناسب‌های لفظی و معنوی‌،  به‌صورت غیرمستقیم بدخواهان و رقیبان خود را با تهورّ و جرئتی که رنگ گستاخی دارد، مورد سخت‌ترین هجویه‌ها قرار داده‌اند. هدف از هجو برای دو شاعر به‌سبب انگیزه‌ی روانی‌، حس انتقام‌گیری، فخر، غرور، تکبر، بدبینی، میدان تنگ رقابت و تشفی خاطر بوده؛ امّا این انگیزه‌ها در اشعار هجوی خاقانی به‌خاطر روحیه‌ی حساس، زودرنج و شرایط خانوادگی شاعر بارزتر و قوی‌تر از اشعار هجوی مجیرالدین است. ازنظر معنایی هجویات آنان بازنمود اوضاع فرهنگی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است؛ پس هجویات آنان علاوه بر شگردهای هنری و بلاغی ازلحاظ معنایی درخور توجه است.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

IndutryFunction Iampoon In Devie Ideology of Khaghani and Mujiruddin Bilghani

نویسندگان [English]

  • heshmatallah ansary 1
  • maryam jafari 2
  • gholamabbas zakeri 2
1 PHD Student of Persian Language and Literature, ‎ Islamic Azad University, Sirjan Branch, Iran
2 Assistant Professor, Persian Language and Literature, Sirjan Branch, Islamic Azad University, Sirjan, Iran
چکیده [English]

The aim of this study is to identify the functions of satire and the different reasons and motives for using it in the poetry of Khaqani and Mujir al-Din Baylaqani, as well as to analyze the artistic, rhetorical and literary techniques used in their satiric works. Satire as a subgenre of lyrical poetry has existed in Iranian literature from ancient times and many poets have experienced with writing it. This literary genre has special characteristics. Knowing these characteristics helps us in better understanding the structure and the literary value of the work. Satire exists in the literature of all countries to some extent and is always a controversial issue; however, in the literature of some nations, as a result of the dominance of ethical criticism in the society, satire has not received due attention. Nevertheless, the study of its reasons and factors can be significant from psychological and sociological perspectives (Parsa, 2012).
Reciprocating satire is one of the characteristics of the poetry of the 6th century (AH) in Iran. in other words, in the satiric works of this period, the individual who is being satirized can be identified, for example, in the reciprocating satires of Abol-Alaye Ganjavi and Khaqani, or the reciprocating satires of Khaqani and Rashid al-Din Vatvat, or more importantly, the reciprocating satires of Khaqani and Mujir al-Din Baylaqani (Mirsadeqi, 1994: 303).
Mujir al-Din Baylaqani was a student of Khaqani who disrespected his teacher; much like Khaqani himself who did not show a respectful attitude toward his teacher, Abol-Ala. Mujir has written satires about Khaqani in the form of odes and quatrains to answer some of the reproaches of his teacher.

کلیدواژه‌ها [English]

  • satire
  • rhetoric
  • Azerbaijan style
  • Khaqani
  • Mujir ol-Din Baylaqani
بیلقانی، مجیرالدین. (1358). دیوان اشعار. تصحیح و تعلیق محمدآبادی، تبریز: مؤسسه‌ی تاریخ و فرهنگ ایران.
پارسا، سیداحمد. (1385). «سبک‌شناسی هجویات خاقانی». علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره‌ی ۲۵، شماره‌ی 48، صص ۵۷-۶۸.
پارسا، سیداحمد؛ مرادی، فرشاد. (1387). «مقایسه‌ی سبک‌شناسی هجویات خاقانی و متنبی». پژوهشنامهی علوم انسانی، دوره‌ی 3، شماره‌ی 58، صص 1-22.
پورنامداران، تقی. (1381). سفر در مه. تهران: نگاه.
تربیت، محمدعلی. (1314). دانشمندان آذربایجان. تهران: مطبعه‌ی مجلس.
حرّی، ابوالفضل. (1390). رویکرد نوین به طنز و شوخ طبعی. تهران: سوره مهر.
حسن‌زاده نیری، محمدحسن و همکاران. (1395). «عقده برتری یا حقارت، واکاوی اشعار خاقانی بر اساس روانشناسی فردگرا». متنپژوهی ادبی، سال 20، شماره‌ی 76، صص 85- 106.
حکیمی، محمود. (1372). لطیفههای سیاسی. قم: خّرم.
حلبی، علی‌اصغر. (1364). مقدمه‌ای بر طنز و شوخ‌طبعی در ایران. تهران: مؤسسه‌ی پیک ترجمه.
خاقانی، افضل‌الدین. (1375). دیوان خاقانی. ویراسته‌ی میرجلال‌الدین کزازی، تهران: مرکز.
داد، سیما. (1390). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید.
دشتی، علی. (1364). خاقانی شاعر دیرآشنا. تهران: زوار
رجایی، محمدجلیل. (1340). معالم البلاغه در علم معانی و بیان. شیراز: دانشگاه شیراز.
زرقانی، مهدی. (‌1388). تطور و دیگردیسی ژانرها تا میانه سدهی پنجم. تهران: سخن.
سعیدی‌مقدم، محمد؛ پارسا، سیداحمد. (1400). «وجاهت هنری تشبیهات هجوآمیز مجیرالدین بیلقانی». بهار ادب، دوره‌ی 14‌، شماره‌ی پیاپی67، صص ۵۲-۶۸.
شمیسا، سیروس. (1375). کلیات سبکشناسی. تهران: فردوس.
غفوری‌فر، محمد و همکاران. (1397). «مقایسه‌ی سبکی هجویات خاقانی و حطیئه».   ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کرمان، شماره‌ی 18، دوره‌ی 10، صص245-264.
کاسب، عزیزالله. (1364). «چشم­انداز تاریخی هجو». تهران: مولف
کزازی، میرجلال‌الدین. (1380). گزارش دشواریهای دیوان خاقانی. تهران: مؤلف.
میرصادقی، میمنت. (1373). واژه‌نامهی هنر شاعری. تهران: مهناز.
نیکوبخت، ناصر. (1380). هجو در شعر فارسی. تهران: دانشگاه تهران.