سمانه السادات آقادادی؛ سیدعلی اصغر میرباقری فرد؛ طاهره خوشحال دستجردی
چکیده
هرچند موافقت آرای شمس و مولانا و اثرگذاریهای دوسویهشان از کسی پنهان نیست؛ ولی در مواضعی با یکدیگر اختلاف دارند. سکر و حیرت از مواضع اساسی اختلاف در مشرب عرفانی و معرفتشناسی این دو عارف است که در وجوه ...
بیشتر
هرچند موافقت آرای شمس و مولانا و اثرگذاریهای دوسویهشان از کسی پنهان نیست؛ ولی در مواضعی با یکدیگر اختلاف دارند. سکر و حیرت از مواضع اساسی اختلاف در مشرب عرفانی و معرفتشناسی این دو عارف است که در وجوه مختلف، اعمّ از تعریف، مقدمات، اقسام و نتایج، شایستهی تأمل و مقایسهی تحلیلی است. این مقاله بر آن است علاوه بر بیان و بررسی تفاوت دیدگاهها، پاسخ مناسبی برای چرایی این اختلاف آراء داشته باشد. تبیین این اختلاف در مطالعات تطبیقی مولویپژوهی و شمسپژوهی اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا میتوانگفت تفاوت آراء شمس و مولانا از همان دیدار اول با موضوع سکر و حیرت و در بیانی دقیقتر، رجحان صحو بر سکر آغاز میشود. به این دلیل که اهل صحوی همچون شمس از اهل سکری چون مولانا دربارهی میزان برتری مقام هوشیار اعلا یعنی پیامبر(ص) بر مرتبهی بایزید، مست مشهور، سؤال میپرسد. در واقع، غرض اصلی شمس از ملاقات با مولانا، رساندن وی به مرتبهی صحو و شناخت برترین هوشیار است تا بهتبعِ معرفت ایشان بتواند به معرفتالنفس، معرفتالرب و توحید اصیل دست یابد. بنابراین، همانطور که پیامبر(ص) بر تارک مقام ولایت و نبوت، خواهان دستگیری و هدایت بایزید است، شمس نیز با برخورداری از اوصاف قهر و لطف حق، چونان نبی و ولیّ صاحبسرّ هوشیاری است که بر همهی امور از جمله مرتبهی مستی مولانا آگاهی دارد و راضی به توقف او در مرتبهی دوم مستی نیست؛ بنابراین خود را بندهی نازنین حق میداند تا مولانا در سایهی هدایتش پس از طی مستی عالم روح به مستی راه خدا، مستی از خدا و درنهایت هوشیاری رسد تا در این جایگاه هرچند مستتر، هوشیارتر و هوشیارکنندهی جهان و عالمی باشد.