مریم رشیدی؛ سیده مریم روضاتیان
چکیده
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعهی زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی به شمار میرود و به تجزیهوتحلیل متون ...
بیشتر
یکی از روشهای کارآمد برای مطالعهی زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبانشناسی به شمار میرود و به تجزیهوتحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی میپردازد. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و مطابق با الگوی سهسطحی فرکلاف، به تحلیل معناشناختی زبان عرفانی حافظ پرداخته میشود. بدینمنظور پس از توصیف غزلهای عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبانشناسی سیستمی- نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش متنی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درونزبانی و برونزبانی غزلها و با تحلیلی بینامتنی، به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها پرداخته میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای عرفانی شاخص در زبان عرفانی حافظ، ویژگیهایی است که با دیگر متون عرفانی اشتراکاتی دارد و ضمن ارائهی مختصات بینامتنی و قواعد عام گفتمان عرفانی، منعکسکنندهی دیدگاههای شخصی و ایدئولوژیک حافظ در ارتباط با اوضاع فرهنگی-اجتماعی زمانهی اوست. دستاورد تحقیق، توجیه و تبیین علمی، نظاممند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکلگیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایههای مستدل و موثق زبانشناسی، استوار و از برچسب کلیگویی و خطاهای حاصل از آن مبرّا میکند.