حسن توفیقی؛ علی تسنیمی؛ مهیار علوی مقدّم
چکیده
«طرحوارههای تصویری» که در حوزۀ زبانشناسی شناختی، بر نقش تجربه در شناخت تأکید میورزند، طرحهایی از تجربههای جسمانی هستند که در ذهن شکل میگیرند و انسان را قادر میسازند مفاهیم پیچیده و ...
بیشتر
«طرحوارههای تصویری» که در حوزۀ زبانشناسی شناختی، بر نقش تجربه در شناخت تأکید میورزند، طرحهایی از تجربههای جسمانی هستند که در ذهن شکل میگیرند و انسان را قادر میسازند مفاهیم پیچیده و انتزاعی را درک کند، دربارۀ آنها بیندیشد و استدلال کند. پژوهش حاضر با بررسی طرحواره-های قدرتیِ «اجبار»، «مانع»، «نیروی متقابل»، «انحراف از جهت»، «رفعِ مانع»، «توانایی» و «جذب» در غزلیّات مولانا بر اساس نظر جانسون، در پی اثبات این فرضیّه است که طرحوارههای قدرتی چگونه با الگوهای جهانبینی مولانا پیوند خوردهاند. پژوهش نشان میدهد که بهرهگیری از طرحوارههای قدرتی در عرفان برای تبیین مفاهیم عرفانی اجتنابناپذیر است و تفهیم عرفان در قالب نوعی حرکت با موانع خاص که کششهای متضادّی آدمی را به سوی خود میکشند، تنها در قالب طرحوارهها امکانپذیر است. همچنین طرحوارهها میتوانند بر جنبههایی از جهانبینی تأکید کنند، برای تبیین آنها از طرحهای جدیدی بهره گیرند و تفسیری از جهانبینی شاعر و جنبههای پراهمّیّت آن به دست دهند؛ جهانبینی عرفانی به همان میزان که برای تبیین خود به طرحوارهها نیازمند است، هدایت طرحوارهها را نیز در دست میگیرد و برای تبیین الگوهای خود دست به گزینش نوع خاصّی از آنها میزند. در جهانبینی زمینگریز و آسمانگرای مولانا، وجود طرحوارههایِ «عمودی»، «کشش دو سویه»، «مانعِ محاصره کننده»، «مانعِ گذرگاهِ باریک» و «مانعِ دید»، در کنارِ طرحوارههای مورد نظر جانسون، همۀ موارد بالا را تأیید میکند.