محمدرضا امینی؛ کاظم رحیمی نژاد
چکیده
داستانها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگیها و افتخارات قومی را در تعریفی سنتی، حماسه میگویند. اما این تعریف در دورهی معاصر تطور یافته و بهویژه در شعر، بسیار متفاوت و گستردهتر شدهاست؛ ...
بیشتر
داستانها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگیها و افتخارات قومی را در تعریفی سنتی، حماسه میگویند. اما این تعریف در دورهی معاصر تطور یافته و بهویژه در شعر، بسیار متفاوت و گستردهتر شدهاست؛ زیرا با ایجاد دگرگونیهای نوین در عرصهی جوامع بشری و تحتتاثیر قرارگرفتن تدریجی جوامع سنتی، تحولی در نوع نگرش به همهی مقولات زندگی بشری ایجاد شده و مبانی ادبیات حماسی نیز مانند سایر مقولههای علوم انسانی نیاز به بازشناسی و بازتعریف پیدا کردهاست. نوشتار حاضر بر اساس چنین دیدگاهی سعی دارد جنبههای مختلف این دگرگونی مفهوم حماسه را در شعر نیمایوشیج، نشان دهد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا به روند تطور تعریف سنتی حماسه تا دورهی معاصر اشاره میشود و سپس نمودهای حماسی در شعرهای نیمایوشیج بررسی میگردد. برای انجام اینکار، شعرهای حماسی نیمایوشیج به طور کلی به دو دسته تقسیم شدهاند: دستهی اول شعرهایی هستند که نیما درآن به پیکارها و حماسههای مردمی ملل مختلف از گذشته تا امروز پرداختهاست؛ دستهی دوم، شامل اشعاریست که در آنها دستکم سه مقولهی جداگانهی حماسهی محلی، حماسهی دینی و حماسهی درونی را میتوان تشخیص داد. نیمایوشیج این سه نوع شعر را به ترتیب در شعرهای «پیدار و چوپان»، «دانیال» و «خانهی سریویلی» بازسرایی کردهاست. نتایج این بررسی نشان میدهد که با وجود اینکه در جوهر شعر و حتی در زبان نیما میتوان روح و مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد، در اندیشه و شعر وی تعریفی تازه از حماسه و قهرمانان حماسی پدید آمده که آشکارا نشان و تاثیر اندیشه و ادبیات عصر نوین جهان و تجربیات زندگی شخصی و اجتماعی شاعر را میتوان دید.