ORIGINAL_ARTICLE
نقش تداعی در ساختیابی خلاقانهی حکایت شیخ احمد خضرویه و گریه کردن کودک حلوافروش
یکی از بارزترین و فعالترین ویژگیهای مؤثر بر شاعران در زمان سرودن شعر، مسئلة تداعی است. تداعی، فرایندی است که به صورت غیرارادی، در ذهن ظاهر میشود و میان خاطرات، تصاویر، درونمایهها و انباشتههای ذهنی، ارتباط برقرار می-کند. از آنجا که آفرینش هر اثر ادبی جدید، مستلزم تخطّی و خروج از هنجار متون نافذ پیشین و خوانش خلاقانة آثار گذشته است؛ لذا، عنصر تداعی در ساخت یا بازسازی آثار ادبی، بویژه در جهت رهایی از اضطراب تأثیر آثار پیشینیان، نقش بسیار چشمگیری را داراست و زمینههای ایجاد بدخوانی خلاق را فراهم میکند. با عنایت به این که، جریان سیال ذهن و عنصر تداعی، از عوامل موثر بر ذهن مولانا، در زمان به نظم درآوردن حکایات بوده است؛ ازینرو، در پژوهش پیش رو، حکایتی از مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر طبق پژوهشی که انجام شده است، مشاهده شد که عنصر تداعی در تغییر دادن اصل موضوع حکایت، خلق درونمایههای فرعی، ترسیم فضایی بیزمان و بیمکان، نکره ذکر شدن شخصیت اصلی، نزدیکی شاعر از زاویة دید درونی به دانای کل، چند بعدی شدن شخصیّت داستانی و ... تأثیرات عمدهای داشته است و با تغییر سطح جدید، نسبت به سطوح ماقبل، سبب تغییرات عمدهای در حکایت مولانا به نسبت حکایات مبدأ شده است. در این پژوهش، پس از آشنایی با عنصر تداعی، شاخصههای آن، شناخت نظریة بدخوانی خلاق و اضطراب تأثیر، چگونگی تأثیر تداعی بر روند بدخوانی خلاق مولانا در حکایت شیخ احمد خضرویه و کودک حلوا فروش، بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5109_e9ddc1b2357210735e29c4638908e146.pdf
2020-05-21
1
28
10.22099/jba.2019.31688.3229
بدخوانی خلاق
تداعی
عناصر داستانی
مثنوی معنوی
مهرداد
اکبری گندمانی
akbarigandomani@gmail.com
1
استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه اراک.
LEAD_AUTHOR
مهدی رضا
کمالی بانیانی
mehdireza_kamali@yahoo.com
2
پژوهشگر دوره پست دکتری دانشگاه اراک
AUTHOR
آتش­سودا، محمدعلی.(1383). رؤیای بیداری. فسا: دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا.
1
ابوالخیر، محمدبن­منور.(1378). اسرارالتوحید. تهران: امیر مستعان.
2
اخوت، احمد.(1371). دستور زبان داستان. اصفهان: فردا.
3
استالی، براس؛ اولیور، آلن­بولاک.(1369). فرهنگ اندیشه­ی نو. ترجمه­ی کریم امامی، تهران: مازیار.
4
اسکولز، رابرت.(1383). درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات. ترجمه­ی فرزانه­ی طاهری، تهران: آگه.
5
ایدل، لئون.(1374). روان­شناختی نو. ترجمه­ی ناهید سرور، تهران: شبآویز.
6
بصیر، آذر.(1377). راهنمای فیلمساز جوان. تهران: امیرکبیر.
7
بیات، حسین.(1387). داستان­نویسی جریان سیال ذهن. تهران: علمی و فرهنگی.
8
بی­نیاز، فتح الله.(1387). درآمدی بر داستان­نویسی و روایت­شناسی. تهران: افراز.
9
پارسا، محمد.(1374). زمینه­ی روان­شناسی. تهران: بعثت.
10
پراین، لارنس.(1371). تأملی در باب داستان. ترجمه­ی محسن سلیمانی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
11
پورنامداریان، تقی.(1388). «تداعی و فنون ادبی». فنون ادبی، دانشگاه اصفهان، شماره­ی1، صص1-12.
12
تودوروف، تزوتان.(1377). منطق گفتگویی میخاییل باختین. ترجمه­ی داریوش کریمی، تهران: مرکز.
13
توکلی، حمیدرضا.(1383). «تداعی، قصه و روایت مولانا». مطالعات و تحقیقات ادبی، سال1، شماره­ی 3-4، صص9-37.
14
جابری­اردکانی، ناصر و همکاران.(1396). «بررسی تأویل و پیوند آن با تداعی معانی در معارف بهاء ولد». نثرپژوهی ادب فارسی، سال20، دوره­ی جدید، شماره­ی 42، صص53-72.
15
جوکار، نجف؛ جابری اردکانی، ناصر.(1388). «درآمدی بر پیوند قصه­ها و محور طولی ابیات مثنوی». پژوهشنامه­ی زبان و ادب فارسی(گوهر گویا)، سال3، شماره­ی3، پیاپی11، صص21-40.
16
چندلر، دانیال.(1394). مبانیِ نشانه­شناسی. ترجمه­ی مهدی پارسا و زیرِ نظر فرزانِ سجودی، تهران: سوره­ی مهر.
17
حسام­پور، سعید.(1386). «تأثیر تداعی معانی بر ساختارهای داستان­های دفتر اول مثنوی». مجموعه­ی مقالات مولاناپژوهی، دفتر چهارم، به سعی غلامرضا اعوانی، تهران: موسسه­ی پژوهشی حکمت و فلسفه­ی میراث.
18
حسینی، سیدحسن.(1388). مشت در نمای درشت؛ معانی و بیان در ادبیات و سینما. تهران: سروش.
19
حیدرزاده­ی­سردرود، حسن. (1389). بررسی تصرفات مولانا در حکایات صوفیه. پایاننامهی دکتری دانشگاه تربیت­مدرس.
20
داگلاس، استیون. (1384). نما به نما. ترجمه­ی محمد گُذرآبادی، تهران: بنیادِ سینمایی فارابی.
21
ریمون­کنان، شلموت.(1382). «مؤلفه­های زمان در روایت». ترجمه­ی ابوالفضل حری، فصلنامه­ی هنر، شماره­ی 53، صص 131-144.
22
زرین­کوب، عبدالحسین.(1366). بحر در کوزه. تهران: علمی.
23
ـــــــــــــــــــــ .(1382). نقد ادبی. تهران: سخن.
24
سعیدی، عباس؛ شکری، یدالله. (1396). «کارکرد عنصر گفتگو در تبیین و پرداخت عناصر داستانی و ساختار روایی داستان کوتاه گورکن­های صادق چوبک». پژوهش­های نقدِ ادبی و سبک­شناسی، شماره­ی 3، (پی در پی 29)، صص61-90.
25
شفیعی­کدکنی، محمدرضا.(1392). زبان شعر در نثر صوفیه. تهران: سخن.
26
شمیسا، سیروس.(1376). بیان. تهران: فردوسی.
27
ـــــــــــــــ .(1389). انواعِ ادبی. تهران: فردوسی.
28
شیری، قهرمان.(1389). «تمثیل و تصویری نو از کارکردها و انواع آن». کاوش­نامه، سال11، شماره­ی 20، صص33-54.
29
صحرایی، قاسم و همکاران.(1391). «عنصر گفتگو در تاریخ بیهقی». زبان و ادب فارسی، دانشگاه تبریز، شماره­ی 22، صص47-75.
30
صدقی، مهرداد و همکاران. (1389). «تغییرات زاویه­ی دید و همبستگی آن با دگرگونیهای هنرهای دیداری». هنرهای زیبا، شماره­ی 4، صص5-14.
31
صفوی، کوروش.(1383). زبان­شناسی به ادبیات. ج2، تهران: سوره­ی مهر.
32
کادن، جی.ای.(1380). فرهنگ ادبیات و نقد. ترجمه­ی کاظم فیروزمند، تهران: شادگان.
33
کوپا، فاطمه.(1389). «بن­مایه­های نمادین و شگردهای روایی رمان ارمیا از سری داستانهای دفاع مقدس». ادبیات پایداری، دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال 2، شمارهی 3-4، صص497-503.
34
لوئیس بری.(1383). پسامدرنیسم و ادبیات. ترجمه­ی حسین پاینده، تهران: روزنگار.
35
مستور، مصطفی.(1379). مبانی داستان کوتاه. تهران: مرکز.
36
مشفقی، آرش؛ علیزاده­خیاط، ناصر.(1389). «جریان سیّال ذهن در داستان­های مصطفی مستور». پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره­ی17، صص 181-209.
37
مولانا، جلال­الدین­محمد­بن­محمد.(1375). مثنوی­معنوی(براساس نسخه­ی قونیه). ج2، به تصحیح عبدالکریم سروش، تهران: علمی و فرهنگی.
38
مهدی­پورعمرانی، روح­الله.(1368). آموزش داستان­نویسی. تهران: تیرگان.
39
میرصادقی، جمال.(1376). عناصر داستانی. تهران: سخن.
40
هجویری، علی­بن­عثمان.(1378). کشف­المحجوب. تصحیح محمود عابدی، تهران: سروش.
41
یاکوبسن، رومن.(1380). قطب­های استعاره و مجاز. ترجمه­ی کوروش صفوی. تهران: حوزه­ی هنری.
42
یونگ، کارل­گوستاو.(1359). انسان و سمبول­هایش. ترجمه­ی محمود سلطانیه، تهران: امیرکبیر.
43
نوریس، کریستوفر.(1385). شالوده­شکنی. ترجمه­ی پیامِ یزدانجو، تهران: مرکز.
44
Bloom, Harold. (1973). The anxiety of influence: A theory of poetry. Newyork and London: oxford university press.
45
chaplin, peter and Roger fowleR. (2006). the routledge dictionary of literary terms. London ad Newyork: routledge.
46
sauss are ,Ferdinand be .(1986).course de linguistique generale. Paris: payot
47
Philips, David. (2006). Quality of life; concept, policy and practice. London: Routledge.
48
ORIGINAL_ARTICLE
ضرورت تصحیح مجدد دیوان نظام الدین استرآبادی
نظام الدین استرآبادی از شاعران توانمد قرن نهم و دهم هجری است که شعرش از ابعادی چند اهمیت دارد، پیشتازی در تغییر سبک از عراقی به هندی و عنایت خاص به ادبیات شیعی، شعر او را در عهد خود کمنظیر ساخته است. دیوان نظام، نخستین بار در سال1391 از سوی کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی چاپ شد. نویسندگان مقاله با قیاس متن چاپ شده انتشارات مجلس شورای اسلامی با نسخههای مورد استفاده، نارساییها و خطاهای مصححان را در فرایند تصحیح بررسی کرده و ابیات نادرست بسیاری را تصحیح کرده و خطاهای مصحّحان را در موارد بسیاری نشان دادهاند، در یک نگاه کلی، ایرادات یافت شده را میتوان چنین بیان کرد: خوانش نادرست ابیات، گزینش نادرست نسخهبدلها، بیتوجّهی به اوزان عروضی، آشنانبودن به سنن نوشتاری کاتبان نسخ خطی و در نظر نگرفتن معنای ابیات، بیاعتنایی به محور عمودی متن و ارتباط بیتهای پیشین و پسین. به این ترتیب به این نتیجه میرسیم که به دلیل وفور خطاهای یاد شده، ابیات آشفتۀ فراوانی در نسخۀ چاپ شده مجلس راه یافته و به هیچ وجه نسخۀ قابل اعتمادی نیست، نمیتوان آن را به عنوان تصحیح علمی پذیرفت، در نتیجه تصحیح مجدد این دیوان، ضرورتی انکارناپذیر است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5185_2a96fe47eec1660bd7d294c0f47073bf.pdf
2020-05-21
29
61
10.22099/jba.2019.29972.3066
نقد
دیوان اشعار
تصحیح متون
چاپ مجلس
نظام الدین استرآبادی
محمدرضا
پاشایی
pashaei.reza@yahoo.com
1
گروه زبان وادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
مهدی
حمزه پور
mehdihamzepour@yahoo.com
2
گروه زبان وادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
AUTHOR
استرآبادی، نظام­الدین.(1391). دیوان اشعار. تحقیق و تصحیح شایسته ابراهیمی و مرضیه بیک­وردی­لو، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
1
____________. دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی 826 کتابخانه­ی مجلس شورای اسلامی.
2
____________. دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی 9406 کتابخانه­ی مجلس شورای اسلامی.
3
____________. دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی 13983کتابخانه­ی مجلس شورای اسلامی.
4
____________. دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی 375 کتابخانه­ی مدرسه­ی عالی شهید مطهری (سپهسالار).
5
____________.دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی 1/2514 کتابخانه­ی ملی.
6
____________.دیوان اشعار. نسخه­ی خطی شماره­ی26 کتابخانه­ی موسسه­ی دهخدا.
7
____________.دستور معمّا. نسخه­ی خطی شماره­ی 44ج، کتابخانه­ی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران.
8
____________. سعادت­نامه. نسخه­ی خطی شماره­ی 3642، کتابخانه­ی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران.
9
انوار، عبدالله.(1343). فهرست نسخ خطی کتابخانه­ی ملی ایران. تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
10
انوری ابیوردی.(1364). دیوان شعر. به کوشش سعید نفیسی، تهران: سکه.
11
پاشایی، محمدرضا؛ حمزه­پورسوینی، مهدی.(1396). «تاثیرپذیری نظام­الدین استرآبادی از شاعران سبک خراسانی و عراقی و نوآوری­های او». بهار ادب، سال10، شماره­ی 2، صص61-80.
12
پاشایی، محمدرضا.(1397). «نقد دیوان (قصاید) نظام­الدین استرآبادی تصحیح و چاپ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی». متن شناسی ادب فارسی، شماره­ی پی­درپی 40، سال10، صص143-163.
13
جهانبخش، جویا.(1384). راهنمای تصحیح متون. تهران: میراث مکتوب.
14
حمزه­پورسوینی، مهدی.(1392). «بهره­گیری نظام­الدین استرآبادی از حسن­تعلیل در تصویرسازی با عناصر فلکی». بهار ادب، سال6، شماره­ی 19، صص129-148.
15
__________________.(1393). «معرفی نظام­الدین استرآبادی و سبک شعر او». بهار ادب، سال7، شماره­ی 24، صص267-285.
16
__________________.( 1392). «دیوان نظام یا دیوان بی­نظام». آینه­ی پژوهش، شماره­ی 142، صص44-53.
17
خواجوی کرمانی.(1369). دیوان اشعار. تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران: پاژنگ.
18
دهخدا، علی­اکبر. لغتنامه. نسخهی الکترونیکی.
19
سلمان ساوجی.(1367). دیوان شعر. به اهتمام منصور مشفق، با مقدمه­ی تقی تفضلی، تهران: صفی­علیشاه.
20
سنایی غزنوی.(1329). حدیقه­الحقیقه. تصحیح محمدتقی مدرس­رضوی، تهران: چاپخانه­ی سپهر.
21
مولانا، جلال­الدین محمد.(1375). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد نیکلسن، تهران: بهنود.
22
ناصرخسروقبادیانی.(1357). دیوان شعر. به اهتمام مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران: انتشارات موسسه­ی مطالعات اسلامی دانشگاه مک­گیل کانادا شعبه­ی تهران.
23
نشریه­ی نسخه­های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.(1342). ج3، زیر نظر محمدتقی دانش­پژوه و ایرج افشار، تهران: چاپخانه­ی دانشگاه تهران.
24
وفایی، عباسعلی؛ چالاک، سارا.(1392). «نظام استرآبادی و سبک هندی»، زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج، سال5، شماره­ی15، صص 147-167.
25
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد ادبی حرفِ الف در اشعار شعرایِ عارف (سنایی، عطار و مولوی)
آ، الف، ا، (همزه)، اوّلین حرفِ الفبای زبان فارسی و عربی است و نیز نخستین حرف از حروفِ جمّل و ابجد بوده و به حساب جمّل نمایندة عدد یک است. الف، رمز برج ثور است. الف، در ادبیات عرفانی و کلامی و فلسفی، کنایه از ذات یکتای احدیّت، روح اعظم، عالَم تجرید و تفرید و سرِّ بیچون... است. حرفِ الف، به واسطة شکل و جایگاه خاصّ و برخی از ویژگی های منحصربهفرد، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به ویژه اشعار عارفانی چون سنایی، عطار، مولوی و شاه نعمت الله ولی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشوا، مظهرِ تنهایی، تجرّد، تفرّد، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بیحرکت و ساکن است. آفرینشِ الف، با نقطه آغاز میشود. جملة حروف و اعداد، بر محورِ حرفِ الف میگردند. الف، اوّلین حرفِ آفرینش است. الف، نمادِ خُردی و کوچکی و ریزی هم است. الف، یکی از مشبهبههای پُرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، سرو، ماه نو، کمرِ باریک و... را به الف مانند میکنند. در این مقاله، سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری حرفِ الف در اشعار شعرای عارفِ طرازِ اوّل، یعنی؛ سنایی، عطار، مولوی و شاه نعمت الله ولی پرداخته شود.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5149_569cd8713babf1d2f53011fb1c91cc90.pdf
2020-05-21
62
86
10.22099/jba.2019.29506.3029
الف
کارکرد حرف الف
سنایی
عطار
مولوی
غلامرضا
حیدری
phlitgholamrezaheidary@yahoo.com
1
عضو هیات علمی
LEAD_AUTHOR
حیدری، غلامرضا.(1396). «کاربرد ادبی و هنری و تصویری الف در پهنهی ادب پارسی با تکیه بر اشعار شاعران سبک هندی». سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، شمارهی 35، صص 57- 73.
1
ــــــــــــــــــ (1398). «کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک خراسانی». متن پژوهی ادبی، دوره­ی 23، شمارهی 79، صص55-76.
2
دهخدا، علی­اکبر.(1377). لغتنامه. زیرِ نظرِ محمد معین و جعفر شهیدی، تهران: مؤسسهی لغتنامهی دهخدا و دانشگاه تهران.
3
رامپوری، شرف­الدین.(1363). فرهنگ غیاث اللغات. به کوشش منصور ثروت، تهران: امیرکبیر.
4
سنایی، مجدودبن­آدم.(1362). دیوان حکیم سنایی. به اهتمام محمدتقی مدرس­رضوی، تهران: کتابخانه­ی سنایی.
5
ـــــــــــــــــــــــــــــ (1374). حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه. تصحیح محمدتقی مدرس­رضوی، تهران: دانشگاه تهران.
6
شهیدی، سیدجعفر.(1364). شرح لغات و مشکلات دیوان انوری. تهران: علمی و فرهنگی.
7
طغیانی، اسحاق.(1381). شرح مشکلات حدیقه سنایی. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
8
عطار، فریدالدین.(1362). دیوان عطار نیشابوری. به اهتمام و تصحیح تقی تفضّلی، تهران: علمی و فرهنگی.
9
ــــــــــــــــ (1370). منطق الطیر. تصحیح صادق گوهرین، تهران: علمی و فرهنگی.
10
مولوی، جلال­الدین­محمد.(1363). کلیات شمس. به تصحیح و حواشی بدیعالزمان فروزانفر، تهران: امیرکبیر.
11
ـــــــــــــــــــــــــ (1372). مثنوی معنوی. به تصحیح رینولد نیکلسون، تهران: مولی.
12
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب نگاه استدلالی درمخزن الاسرار و خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجهای
استدلالی از موارد با ارزش علمی است که در تمام زمینههای دانش بشری از قبیل مباحث فلسفی، حکمی، اخلاقی، شرعی، تعلیمی و ... به کار میرود. این نوع نگاه ریشه در مباحث افلاطون و ارسطو دربارهی کارکرد هنر و شعر دارد. در این میان، برداشت شاعران فارسیگو از جمله نظامی که بین شعر و حکمت و دانایی قائل به همپوشانی معنایی بودند، با دیدگاه ارسطو قرابت بیشتری دارد. زیرا او برخلاف افلاطون که شعر را محصول «جذبه و بیخبری» شاعر میدانست و «الهام» شاعرانه را به شکلی از جنون مرتبط میکرد، معتقد است شاعر که از نوعی آگاهی برتر برخوردار است، میتواند با تقلید از «واقعیت آرمانی» به تطهیر و تزکیه روح آدمی یاری رساند. بنابراین کار شاعر ریشه در نوعی منطق و خرد دارد که هر نوع نگاه استدلالی را پوشش میدهد. نظامی که بر علوم عصر خود نظیر: منطق، فلسفه،کلام، پزشکی و نجوم آگاهی داشته، همواره نتایج کاربرد حکمت و خرد را ارج نهاده است. نگاه منطقی نظامی موجب شده که او در اثبات و تأیید و تفهیم اشعارش به انواع استدلال مانند: قیاس، استقراء و تمثیل در زمینه های: ادبی، عقلی، اجتماعی، تعلیمی، تمثیلی، کلامی، تأویلی، نقلی، شرعی، جغرافیایی و تاریخی روی آورد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در خسرو وشیرین و مخزن الاسرار که به ترتیب آثاری غنایی و تعلیمی محسوب میشوند، بیشترین نوع استدلال شامل قیاس در زمینههای عرفانی، حکمی ـ تعلیمی، پزشکی، اسطورهای و هرمونتیک از شکل اول است، تمثیل در مرحلهی دوم قرار دارد و استقراء به ندرت به چشم میخورد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5111_d534f54a9573c1aebeac8f984aac8ec3.pdf
2020-05-21
87
111
10.22099/jba.2019.31963.3259
نظامی
استدلال
خسرو شیرین
مخزن الاسرار
نحوه بیان
رقیه
شعبانی
r.shabani@alzahra.ac.ir
1
دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی ،دانشگاه الزهرا ،تهران ،ایران
LEAD_AUTHOR
حسین
فقیهی
h.faghihi@alzahra.ac
2
دانشیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه الزهرا ، دانشکده ادبیات ، تهران ، ایران
AUTHOR
قرآن کریم.(۱۳۸۹). ترجمه­ی مهدی الهی­قمشهای، تهران: بهشت جاوید.
1
ابن­بابویه، محمدبن­علی.(۱۳۶۹). من لایحضره الفقیه.ترجمه­ی محمدجواد غفاری و صدرالدین بلاغی، تهران: صدوق.
2
احمدی، بابک.(1387). حقیقت و زیبایی درس­های فلسفه­ی هنر. تهران: مرکز.
3
ارسطو.(1378). فن شعر. ترجمه­ی عبدالحسین زرین­کوب، تهران: امیرکبیر.
4
اژهای، محمد.(۱۳۸۵). مبانی منطق.تهران: سمت.
5
افلاطون.(1395). دوره­ی آثار. ترجمه­ی محمدحسین لطفی، تهران: خوارزمی.
6
آقایانی­چاوشی، لیلا.(۱۳۹۴). نقش حکمت در کلاسیک­شدن متون ادبی عرفانی منثور (مطالعه موردی مقالات شمس). پایاننامهی دکتری دانشگاه الزهرا.
7
ثروتیان، بهروز.(۱۳۷۶). اندیشه­های نظامی­گنجه­ای. تبریز: آیدین.
8
ـــــــــــــ.(1388). هنر و اندیشه­ی نظامی­گنجه­ای. تهران: همشهری.
9
خوانساری، محمد.(۱۳۷۳). منطق صوری. ج ۱و۲، تهران: آگاه.
10
درزی، علی.(1389). شیوه­ی استدلال نحوی. تهران: سمت.
11
زرین­کوب، عبدالحسین.(۱۳۴۷). با کاروان حله. تهران: جاویدان.
12
______________.(۱۳۷۴). پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد. تهران: سخن.
13
سعادتی، افسانه؛ شجری، رضا.(1389). «رویکرد مولانا نسبت به استدلال». ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، دوره­ی۱، شماره­­ی ۲، صص ۱۲۵- ۱۵۰.
14
سعدی، مشرف­الدین ­مصلح­بن ­عبدالله.(۱۳۷۵). بوستان. تصحیح غلاحسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
15
شریعتمداری، علی.(1351). فلسفه­ی تعلیم و تربیت. اصفهان: تففی.
16
شفیعی­کدکنی، محمدرضا.(۱۳۷۵). صورخیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
17
صباغیان، محمدجاوید.(1369). «تصاویر خیال در خسرو و شیرین نظامی». جستارهای ادبی، شماره­ی88-89، صص35-65.
18
طغیانی، اسحاق؛ حاتمی، حافظ.(1390). «رابطه­ی ادبیات و اخلاق با رویکردی به آثار نظامی گنجه­ای». پژوهش­نامه ادبیات تعلیمی، دوره­ی 3، شماره­ی 10، صص63- 82.
19
طوسی، خواجه ­نصیرالدین. (1352).اساس­الاقتباس. تصحیح مدرس­ رضوی، تهران: دانشگاه تهران.
20
عامری، زهرا؛ پناهی، مهین.(1394). «بازتاب نماد آینه در عرفان و اسطوره با تکیه بر بندهشن و مرصادالعباد». ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، دوره­ی7، شماره­ی13، صص 143- 174.
21
غررالحکم و دررالکلم.(1410ق). گردآورنده عبدالواحدابن­محمد آمدی، تصحیح مهدی رجایی، قم: دارالکتاب اسلامی.
22
ملاصدرا، صدرالدین­محمد­بن ابراهیم قوامی­شیرازی.(1362). منطق نوین. ترجمه و شرح عبدالحسین شکوه­الدّینی، تهران: آگاه.
23
مدللیان، زهرا.(۱۳۸۸). تاثیر احتجاجات قرآنی (تمثیل و جدل) بر شیوه­ی بیان مثنوی معنوی. پایان­نامه­ی کارشناسی­ارشد دانشگاه الزهرا.
24
مظفر، محمدرضا.(۱۳۷۶). منطق. ترجمه و اضافات علی شیروانی، ج۲، قم: قدس.
25
ملکشاهی، حسن.(1367). ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن­سینا. تهران: سروش.
26
نظامی­گنجوی، الیاس­بن­یوسف.(۱۳۹۲الف). خسرو و شیرین. مصحح حسن وحید دستگردی به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
27
ـــــــــــــــــــــــــ.(1392ب). مخزن­الاسرار. تصحیح حسن وحیددستگردی به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
28
نهج­البلاغه.(1379). ترجمه­ی محمد دشتی، قم: محدث.
29
نعمانی، شبلی.(1395). شعرالعجم. ترجمه­ی سیدمحمدتقی فخرداعی­گیلانی. تهران: دنیای کتاب.
30
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی بن مایه گناه- رستگاری در قالب روایت های عشق نامادری به پسرخوانده (بررسی مقایسه ای یوسف و زلیخای جامی و روایت تبتی داستان ملکه و راهب)
یکی از کهن ترین و گسترده ترین بن مایه های داستان های عاشقانة جهان، عشق نامادری به پسر همسر است. در ادب پارسی افزون بر بهترین نمونۀ ایرانی آن که در داستان سیاوش و سودابۀ شاهنامه گزارش شده است، با تأثیر پذیری از روایت قرآنی داستان سامی یوسف و زلیخا، آثارو منظومه هایی پدید آمد که هنری ترین آن ها محبت نامه سرودۀ عبدالرحمن جامی در اورنگ پنجم از هفت اورنگ است. در آثار ملل دیگر نیز روایت هایی با بن مایه مشترک با این داستان وجود دارد که از آن جمله روایتی از شرق دور و در ادبیات تبتی است که در نوشتار حاضر زیر عنوان داستان راهب وایروکانا و ملکه شی پونگزا، معرفی می شود. سپس در نگاهی کلی نشان داده می شود که رویکرد اصلی این داستان ها بر اصل ترکیب تقابلی گناه- رستگاری قرار دارد و هر دو شخصیت اصلی (زن خطاکار و مرد پرهیزگار) برای عبور از خطا و رسیدن به رستگاری ناگزیر از چهار مرحله: گناه، عقوبت، رهایی از گناه، و رستگاری، عبور می کنند. همچنین درتحلیل گناه در ترکیب تقابلی گناه- رستگاری، با بهره مندی از تحلیل اسطوره ای نشان داده می شود که زن خطاکار در این روایت ها نمادی از آیین ها و اعتقادات کهن و مهجور و مرد پرهیزگار جلوه ای از نظم نوآیین در جوامعی هستند که در سپیده دم تاریخ خود در حال پی افکندن بنیادی نوین هستند و این تقابل کهن و نو به صورت تقابل گناه- رستگاری در این داستان ها نمود می یابد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5105_992d3b06bb8c9fddac8628e7bd7b61a1.pdf
2020-05-21
112
121
10.22099/jba.2019.31364.3194
نامادری
یوسف و زلیخا
وایروکانا و شی پونگ زا
سیاوش و سودابه
منیژه
عبدالهی
manijeh.abdolahi@gmail.com
1
دانشگاه علوم پزشکی شیراز (دانشکده پیراپزشکی)
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم.(1376). ترجمه­ی محمدمهدی فولادوند، تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
1
جامی، عبدالرحمن.(1377). یوسف و زلیخا. تصحیح ناصر نیکوبخت. تهران: آوای نور.
2
خیام­پور، عبدالرسول.(1339). کتاب یوسف و زلیخا. تبریز: شفق.
3
ــــــــــــــــــــ(1343).«یوسف و زلیخا».مجله­­ی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز، سال12، شماره­ی 53، صص 85-119.
4
زواری، محمدامین؛ ذوالفقاری، حسن.(1388). «روایت­شناسی قصه­ی یوسف و زلیخا». کاوش، شماره 19، صص37-69.
5
شمسالدین­محمد دقایقی­مروزی.(1345). بختیارنامه(راحه­الارواح فی سرور المفراح). به اهتمام و تصحیح ذبیحالله صفا، تهران: دانشگاه تهران.
6
ظهیری سمرقندی.(1362). سندبادنامه. تصحیح احمد آتش، تهران: کتاب فرزان.
7
طسوجی، عبدالطیف.(1389). هزار و یک شب. ج2،تهران: جامی.
8
فردوسی، ابوالقاسم.(1374). شاهنامه فردوسی. ج3، به­کوشش سعید حمیدیان، تهران: داد.
9
کتاب مقدس(عهد عتیق و عهد جدید).(1380). ترجمه­ی فاضل­خان همدانی، ویلیام گلن و هنری مرتن. تهران: اساطیر.
10
نحوی، اکبر؛ امینی، علی.(1391). «سیاوش و سودابه». شعرپژوهی، سال5، شماره­ی 1، صص139-166.
11
وکیلی، شروین.(1390). اسطوره­ی یوسف و زلیخا. بی­جا:موسسه­ی فرهنگی هنری خورشید راگا-1396.
12
Anvar, Etin .(2006). Gender and Self. Routledge Publication, U.S.A.
13
Aris, Michael& Aung san suu kyi. (1980). "A Preliminary Study of Chap.6 of the Gzer-mig". Tibetan Studies in Honour of Hugh Richardson, Warminsteri. pp185-191.
14
Aris, Micheal. (1978). "Some Considerations on The Early History of Bhutan", Tibetan Studies, pp 5-38 Gupta, Tanu. (2014). "Confessional Poetry In The Light Of Psychoanalytic Theory with Special Reference to Sylvia Plath". Asian Journal of Multidiscriplinary Studies.Vol.12. Issue 11. Pp.112-116
15
Hadland Davis, Feredrick. (1918). Visdom of the East, The Persian Mystics Jami .John Murray Albare mall street(Publcation). London.
16
Hoffmann, Helmut.(1961). The Religions of Tibet. London (Routledge Library Editions: Tibet)
17
Kvaerne, Per.(2015). Forty-Five Years of Tibetan Studies, An Anthology of Trticles, Amnye Machen Instituete, Dharamshala. Luodanduojie, X (2013). Klu in Tibet, https://www. duo. uio.no/ handle/ 10852/38825/ 05/24/2020. Yaghoobi, Claudia. (2016). "Yusuf's Queer Beauty in Persian Cultural Productions". The Comparalist, Vol 40, 245_266.
18
ORIGINAL_ARTICLE
جستجوی منابع جدیدی در رابطه با نام سراینده و تخمین زمان سرایش برزونامه کهن
در تحقیقات پژوهشگران، بخش کهن برزونامه، ابتدا به عطایی رازی و سپس به شاعری به نام شمسالدین محمد کوسج که نامش فقط در یک نسخه که اقدم نسخ متن است، باقی مانده است، نسبت یافته است. عدم وجود اسناد دیگر دربارة نام اخیر باعث شده برخی محققان نیز سرایندة اثر را گمنام فرض کنند. در این جستار با پیدا کردن شواهد دیگری در نسخ متن اولاً سرودن متن به دست شاعر با نام کوسه یا کوسج ثابت شده است؛ ثانیاً این نکته روشن میشود که تا سدة 12 هجری، برخی کاتبان شاهنامه، از سرایش داستان برزوی ملحق به شاهنامه به دست وی آگاه بودند. همچنین ضمن معرفی نسخة دیگری از داستان برزو با فاصلة سه سال با نسخة کمبریج (نسخة هند) و مقایسه سه نسخة قدیمتر متن برزونامه، زمان احتمالی سرایش متن قرن هفتم تخمین زده شده است و در ضمن مشخص شده که نسخة کمبریج بهترین نسخة موجود از متن نیست و با متن مادر فاصلة زیادی دارد.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5102_74e8f5db64326c096db9b846a06d5d99.pdf
2020-05-21
122
150
10.22099/jba.2019.31543.3217
برزونامة کهن"
شاهنامه"
نسخة کمبریج"
نسخة هند"
نسخة سنپترزبورگ"
فرزاد
قائمی
farzadghaemi@gmail.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
خالقی­مطلق، جلال. (1386). حماسه: پدیدهشناسی تطبیقی شعر پهلوانی. تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
1
خانلری­کیا، زهرا. (1341). راهنمای ادبیات فارسی(فرهنگ اعلام و اصطلاحات). تهران: ابن­سینا.
2
دبیرسیاقی، سیّدمحمّد.(1382). برزونامه وداستان کک کوهزاد. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
3
دهخدا، علیاکبر.(1377). لغتنامه. 16ج، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران.
4
رزمجو، حسین.(1381). قلمرو ادبیات حماسی ایران. 2جلد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
5
ریاحی، محمّدامین.(1387). فردوسی. تهران: طرح نو.
6
سلمی، عباس.(1373).«پژوهشی در برزونامه و زمینههای مختلف آن». دانشکده­ی ادبیات مشهد، سال27، شماره­ی1، صص15-34.
7
شکوهی، فریبا.(1384). «برزونامه». دانشنامه­ی زبان و ادبفارسی. ج1، بهسرپرستی اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان ادب فارسی.
8
شریفزاده، سیدعبدالمجید.(۱۳۹۳). شاهنامهنگاری در ایران. تهران: سوره­ی مهر.
9
شمس، اسماعیل؛ جعفری­قنواتی، محمد.(1391). «برزونامه». دانشنامه­ی فرهنگ مردم ایران، ج2، تهران: دایره­المعارف بزرگ اسلامی.
10
صفا، ذبیحالله.(1333). حماسهسرایی در ایران. تهران: امیرکبیر.
11
_________.(1347). تاریخ ادبیات در ایران. ج2، تهران: ابن سینا.
12
کوسج، شمس­الدّین.(1387). برزونامه (بخش کهن). تصحیح اکبر نحوی، تهران: میراث مکتوب.
13
___________. برزونامه (بخش کهن). نسخه­ی کتابخانه­ی دانشگاه کمبریج، شمارهی 56Kings Ms. ، مورّخ 829 ه.ق.
14
کویر، محمود.(2016). بر بال سیمرغ: جستارهایی درباره­ی شاهنامه، H&S Media.
15
عوفی، محمدبن­محمد.(۱۳۳۵). لباب الالباب. ج۱، تهران: چاپ سعید نفیسی.
16
فردوسی، ابوالقاسم. شاهنامه.نسخه­ی کتابخانه­ی آرشیو ملی هند(دهلی نو)، شماره­ی 1972، مورخ 831 ه.ق.
17
___________. شاهنامه.نسخه­ی کتابخانه­ی بادلیان دانشگاه آکسفورد(انگلستان)، شماره­ی C.26، بیتا.
18
__________. شاهنامه. نسخه­ی کتابخانه­ی سنتپترزبورگ، شماره­ی1654،مورخ849 ه.ق.
19
__________. شاهنامه.نسخه­ی کتابخانه­ی دانشکده­ی الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، شماره­ی 257، بیتا.
20
__________. شاهنامه.نسخه­ی کتابخانه­ی رایلند دانشگاه منچستر، شماره­ی 9MS.، بیتا.
21
محمّدی، علی.(1384). حماسه­ی برزونامه. همدان: دانشگاه بوعلی­سینا.
22
معصومی، غلامرضا.(۱۳۹۳). دایرهالمعارف اساطیر و آیینهای باستانی جهان. ج3، تهران: سوره­ی مهر.
23
ملکی، توکا.(1380). زنان موسیقی ایران از اسطوره تا امروز. تهران: کتاب خورشید.
24
نحوی، اکبر.(1380). «ناگفتههایی دربارهی برزونامه». دانشکده ادبیات مشهد، سال 34، شمارههای 1و 2، صص 371-388.
25
هانوی، ویلیام.(1376). «بَرزونامه». دانشنامه­ی جهان اسلام، ج3، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
26
هدایت، رضاقلی­بن محمدهادی.(۱۳۳۶ـ۱۳۴۰).مجمعالفصحا. 6ج، تهران: چاپ مظاهر مصفا.
27
Blochet,Edgar.(1954).Catalogue ofThe Persian, Turkish, Hindustani And Pashtu Manuscripts In The Bodleian Library. Part III: Additional Persian Manuscripts. Beeston Oxford at the Clarendon press.
28
Browne,Edward Granville .(1922). A Supplementary Hand-list of the Muhammadan Manuscripts in the Libraries of the University and the Colleges of Cambridge, Cambridge.
29
De Blois, Francois. (1994). Persian literature– A Bio-Bibliographical Survey, Vol. V, Part 2, London.
30
Hanaway, William.(1990). “Borzu-nāma,” EIr. Volume IV, pp.380-81.
31
Molé, Marijan .(1953). “L’épopée iranienne après Firdosi,” La Nouvelle Clio 5, pp. 377-93.
32
Storey, Charles Ambrose & François de Blois (1994). Persian Literature: A Bio-bibliographical Survey, Volume 5, Part 2, Persian Literature: A Bio-bibliographical Survey, Royal Asiatic Society Books.
33
Van den Berg, Gabriell .(2009). “Borzu-nāma” (article 2), Eir )Encyclopedia Iranica (Online, 6 March 2009, http://www. iranicaonline.org/articles/borzu-nama-2-epic-poem.
34
___________________.(2011)."The Borzu-nāma in the Persian manuscripts", Proceedings of the Millennium Conference of Shah-nameh, Ed.: M.J. Yahaghi, May 24th, 2011, Tehran: Persian Language and Literature Academy, pp. 1–10.
35
Van Zutphen, Marjolijn .(2014). Farāmarz, the Sistāni Hero: Texts and Traditions of the Farāmarznāme and the Persian Epic Cycle, Studies in Persian Cultural History
36
ORIGINAL_ARTICLE
سندی نویافته برای شناسایی سراینده قصیده «امالکواعب»
در زبان فارسی اشعار زیادی وجود دارند که سراینده اصلی آنها هنوز مشخص نشده است. یکی از این موارد، قصیده مشهوری با مطلع «سلام علی دار امالکواعب/ بتان سیهچشم عنبرذوایب» است. تاکنون چند تحقیق در این باره صورت گرفته و منوچهری دامغانی، امیر معزی، برهانی، حسن متکلم کاشی و ابوالمعالی نصرالله منشی به عنوان سرایندگان قصیده مذکور معرفی شدهاند. پژوهش حاضر با بررسی استدلالهای بهکاررفته در مطالعات پیشین و با استناد به سندی جدید، شاعر این قصیده را معرفی میکند. استناد نویسنده به نسخه خطی مهم و ارزشمند «تذکره الشعرا»، مشهور به «جنگ 900 مجلس» است. گردآورنده این نسخه، سیمکش سمرقندی را شاعر این قصیده میداند. برخلاف شعرای قبلی، شواهد امر صحت این ادعا و انتساب را تأیید میکند. در این مقاله، نخست صحت انتساب قصیده به منوچهری، امیر معزی، برهانی و حسن متکلم بررسی و رد میشود. سپس با تمرکز بر پژوهش سروری که از اعتبار و سندیت بیشتری برخوردار است، دلایل چهارگانه او در انتساب چکامه به نصرالله منشی به چالش کشیده میشود. در پایان، سه دلیل دیگر برای ترجیح تعلق شعر به سیمکش سمرقندی مطرح میشود.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5096_2de0bd273939a5981a81efbaaffec9c5.pdf
2020-05-21
150
175
10.22099/jba.2019.29869.3055
قصیده امالکواعب
جنگ 900 مجلس
سیمکش سمرقندی
نصرالله منشی
رحمان
قربانی
rqorbani63@gmail.com
1
دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
اقبالآشتیانی، عباس.(1338). وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی. تهران: دانشگاه تهران.
1
امیرمعزی نیشابوری.(1389). دیوان. به تصحیح عباس اقبالآشتیانی، تهران: اساطیر.
2
بهار، محمدتقی.(1349). سبکشناسی. ج3، تهران: امیرکبیر.
3
تذکرهی شعرا (سفینهی شعرا). کتابخانهی مجلس شورای اسلامی، شماره­ی بازیابی 900.
4
جاجرمی، محمد.(1350). مونسالاحرار فی دقایقالاشعار. به تصحیح میرصالح طبیبی، ج 2، تهران: انجمن آثار ملی.
5
محمدحسین خلف تبریزی.(1342). برهان قاطع. ج2، به اهتمام محمد معین، تهران: ابنسینا.
6
دودپوتا، عمرمحمد.(1382). تأثیر شعر عربی بر تکامل شعر فارسی. ترجمه­ی سیروس شمیسا، تهران: صدای معاصر.
7
دهخدا، علیاکبر.(1377). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران.
8
دولتشاه سمرقندی.(1318). تذکرهالشعرا. به سعی و اهتمام ادوارد براون، لیدن: بریل.
9
راشدمحصل، محمدرضا. (1386). «بررسی تاریخی و ساختاری القاب»، گوهر گویا، دورهی 1، شماره­ی 3، صص 1- 22.
10
سروری، امید.(1393). «قصیدهای از ابوالمعالی نصرالله­منشی». ادب فارسی، سال4، شماره­ی 2، صص 115- 124.
11
ساوجی، سلمان.(1367). دیوان. با مقدمه­ی تقی تفضلی، به اهتمام منصور شفق، تهران: امیرکبیر.
12
شریفیصحی، محسن؛ خاتمیپور، حامد.(1392). «اشعاری نویافته در جنگ خطی 900 مجلس». متنشناسی ادب فارسی، دوره­ی جدید، سال 5، پیاپی 17، صص 45- 60.
13
شعبانلو، علیرضا.(1395). «تاریخچه­ی قصاید مصنوع فارسی و معرفی دو قصیده­ی مصنوع ناشناخته از دو شاعر گمنام». فنون ادبی، سال 8، شماره­ی 1(پیاپی 14)، صص 149- 172.
14
شفیعیکدکنی، محمدرضا.(1382). «روانشناسی اجتماعی شعر فارسی». بخارا، شماره­ی 32، صص 46- 66.
15
شمیسا، سیروس.(1382). سبکشناسی شعر فارسی. تهران: ققنوس.
16
صفا، ذبیحالله.(1369). تاریخ ادبیات ایران. ج 2 و 3، تهران: ققنوس.
17
صدریافشار، غلامحسین.(1394). فرهنگ مشاغل سنتی. تهران: آگه.
18
طوسی، ادیب.(1337). «فهلویات لری». دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شماره­ی 44، صص 1- 16.
19
عوفی، محمد.(1324). لبابالالباب. ج 1، تصحیح ادوارد براون، لیدن: بریل.
20
کندلی، غفار.(1348). «نامه به وحیدالدین عثمان، خاقانی و نجمالدین سیمگر». دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، 1348، شماره­ی 90- 91، صص 235- 251.
21
فروزانفر، بدیعالزمان.(1387). سخن و سخنوران. تهران: زوار.
22
قارییزدی، نظامالدین­محمود.(1359). دیوان البسه. به اهتمام محمد مشیری. تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران.
23
قزوینی، محمد.(1323). «شعرای گمنام: احمدبن­منوچهر شصتکله». یادگار، شماره­ی 2، صص 54- 70.
24
لامعیجرجانی، ابوالحسن­محمد.(2535) دیوان. به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: اشرفی.
25
محیططباطبایی، محمد.(1317). «در پیرامون زبان فارسی». آموزشوپرورش، سال 8، شماره­ی10، صص 1- 8.
26
معین، محمد.(1322). «بحث درباره­ی یک قصیده و گوینده­ی آن». مهر، سال 7، شماره­ی 7- 8، صص 390- 402.
27
________.(1327). «برهانی و قصیده­ی او». دانشکد­ه­ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، دورهی1، شماره­ی1، صص 7- 18.
28
منوچهریدامغانی، احمد.(1363). دیوان. تصحیح برات زنجانی، تهران: دانشگاه تهران.
29
______________.(1387). دیوان. تصحیح محمد دبیرسیاقی، تهران: زوار.
30
______________. دیوان. تصحیح رضاقلیخان هدایت، کتابخانه­ی مجلس شورای اسلامی، شماره­ی بازیابی 2505.
31
میرافضلی، علی.(1382). رباعیات خیام در منابع کهن. تهران: نشر دانشگاهی.
32
نصرالله­منشی، ابوالمعالی.(1392). کلیلهودمنه. تصحیح و توضیح مجتبی مینوی، تهران: ثالث.
33
نظامیعروضی، احمد.(1388). چهارمقاله. تصحیح محمد قزوینی، به اهتمام محمد معین، تهران: معین.
34
وصافالحضره.(1269 ق). تاریخ وصاف. به کوشش محمدمهدی اصفهانی، بمبئی: بینا.
35
هدایت، رضاقلیخان.(1382). مجمعالفصحا. تصحیح مظاهر مصفا، ج2 و 3، تهران: امیرکبیر.
36
یلمهها، احمدرضا. (1390). «تأثیر سرودههای عربی بر اشعار لامعیگرگانی». ادبیات تطبیقی، سال 2، شماره­ی 4، صص 301- 322.
37
معرفی نسخه­ی سفینهی شعرا، سایت کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، به آدرس:
38
http://dlib.ical.ir/faces/search/bibliographic/biblioFullView.jspx?_afPfm=gbz1kydwk
39
ORIGINAL_ARTICLE
نزاع بر سر معنا در گفتمان شعر انقلاب
شعر انقلاب محصول کشمکش گفتمانهای مختلفی است که از اواخر دهة چهل تا اواخر دهة پنجاه فضای ادبی جامعه را با مفاهیم و مضامین انقلابی و اعتراضی خود انباشته بودند. در این پژوهش موضوع کشمکش گفتمان ادبی سکولار دربرابر گفتمان ادبی اسلامگرا بررسی شدهاست.در این بررسی از نظریة تحلیل گفتمان ( از منظر ارنستو لاکلو و شانتال موف) و همچنین آراء گفتمانشناسانة میشل فوکو استفاده شدهاست.کشمکش دو گفتمان یادشده عمدتا بر سر معنا و تلاش آنها برای صورتبندی مفاهیم در شعر انقلاب بودهاست. در این بررسی از نکاه تاریخی و جریانشناسانه نیز غفلت نشدهاست. روند شکلگیری مفهومی بهنام شعر انقلاب از رهگذر همین کشمکشها واکاوی شدهاست. بر اساس این پژوهش شعر انقلاب اسلامی حاصل گسست معرفتشناختی (به تعبیر فوکو) از جریان تثبیتشدة سکولار و طرد آن بود. در نتیجه این کشمکش، شعر انقلاب با مداخلة هژمونیک نهاد سیاسی برآمده از انقلاب، صورتبندی تازهای به خود پذیرفت. این جریان متفاوت نوعی از شعر سیاسی را بهوجود اورد، که شعر انقلاب اسلامی خوانده میشود.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5101_00c81e246d4dff6da4590c6767b26c91.pdf
2020-05-21
176
204
10.22099/jba.2019.30927.3163
شعر انقلاب اسلامی
تحلیل گفتمان
گفتمان ادبی سکولار
گفتمان ادبی اسلامگرا
نزاع گفتمانی
فرهاد
کرمی
farhadkarami97@gmail.com
1
گروه ادبیات دانشگاه اراک
LEAD_AUTHOR
حسن
حیدری
h-haidarye@araku.ac.ir
2
استاد دانشگاه اراک
AUTHOR
علی
صباغی
a-sabaghi@araku.ac.ir
3
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک
AUTHOR
محسن
ذوالفقاری
m-zolfaghary@araku.ac.ir
4
استاد دانشگاه اراک
AUTHOR
«از قلم در راه آزادی ملت استفاده کنید». (1357). گزارش دیدار اعضای کانون نویسندگان با امام خمینی، کیهان، سهشنبه، یک اسفند، ص 3.
1
براهنی، رضا.(1358). ظلالله. تهران: امیرکبیر.
2
پورقمی، ناصر. (1359). «هنرمندان ایران و بنبستهای کنونی، چه باید کرد؟». شورای نویسندگان و هنرمندان ایران، سال اول، شماره­ی 1، صص 12- 28.
3
حسینپورچافی، علی.(1384). جریانهای شعری معاصر فارسی؛ از کودتا 1332 تا انقلاب 1357. تهران: امیرکبیر.
4
حسینی، حسن.(1386). همصدا با حلق اسماعیل. تهران: سوره­ی مهر.
5
خویی، اسماعیل.(۱۳۴۹). بر بام گردباد. تهران: رز.
6
ـــــــــــــــ.(1359). «آمیزگان تخمه­ی چنگیز و دودمان ابوجهل». اندیشه­ی آزاد، دوره­ی جدید، سال 1، شماره­ی 4، ص33.
7
روزبه، محمدرضا.(1393). «شاعران انقلاب اسلامی و نقد فرهنگ غربی». ادبیات انقلاب اسلامی، دوره­ی 1، شماره­ی 1، صص76-95.
8
«روشنفکران و انقلاب». (1358). کتاب جمعه، سال 1، شماره­ی5، هشتم شهریور، صص2-14
9
زرقانی، مهدی.(1394). چشمانداز شعر معاصر ایران؛ جریانشناسی شعر ایران در قرن بیستم. تهران: ثالث.
10
زندیان، ماندانا.(1392). بازخوانی ده شب. هامبورگ: بنیاد داریوش همایون برای مطالعات مشروطهخواهی.
11
سلطانپور، سعید.(۱۳۴۷). صدای میرا. تهران : روز.
12
______________.(۱۳۵۶). از کشتارگاه. بیجا، بینا.
13
سلطانی، علیاصغر.(1381). قدرت،گفتمان و زبان؛ ساز و کارهای قدرت در جمهوری اسلامی. تهران: نی.
14
شاملو، احمد.(1381). مجموعه آثار؛ دفتر یکم: شعرها. تهران: زمانه و نگاه.
15
شفیعیکدکنی، محمدرضا. (۱۳۷۶) آیینهای برای صداها (هفت دفتر شعر: زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، درکوچهباغهای نیشابور، مثل درخت در شب باران، از بودن و سرودن، بوی جوی مولیان). تهران: سخن.
16
شمس­لنگرودی، محمدتقی.(1377). تاریخ تحلیلی شعر نو. تهران: مرکز.
17
صفارزاده، طاهره. (۱۳۳۶) «سفر پنجم». تهران: رواق.
18
ضیایی، حسام؛ صفایی­سنگری، علی.(1396). «بررسی جامعهشناختی شعر انقلاب اسلامی حدفاصل سالهای 1357- 1359 هجری شمسی». جامعهشناسی هنر و ادبیات، دورهی 9، شماره­ی 1، صص 159-182.
19
ضیمران، محمد.(1390). میشل فوکو: دانش و قدرت. تهران: هرمس.
20
طاهری، قدرتالله.(1393). بانگ در بانگ؛ طبقهبندی، نقد و تحلیل جریانهای شعری معاصر ایران از 1357 تا 1380. تهران: علمی.
21
فرکلاف، نورمن.(1389). تحلیل انتقادی گفتمان. گروه مترجمان، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دفتر مطالعات و توسعه رسانهها.
22
قیصری، علی.(1373). «نقد ادب ایدئولوژیک». ایران­نامه، سال 12، شماره­ی 2، بنیاد مطالعات ایران؛ نیویورک، صص 233-258.
23
ــــــــــــ (1393) «روشنفکران ایران در قرن بیستم؛ از مشروطیت تا پایان سلطنت»، ترجمهی محمد دهقانی، تهران: هرمس
24
کسرایی، سیاوش. (۱۳۵۷) «از قرق تا خروسخوان». تهران: مازیار.
25
ــــــــــــــــ (1380). به سرخی آتش به طعم دود. تهران: کتاب نادر.
26
کوشآبادی، جعفر. (۱۳۴۸) «برخیز کوچکخان». تهران: نیل
27
گلسرخی، خسرو. (1377) بیشهی بیدار؛ از مجموعه شعرها و مقالهها. به کوشش مجید روشنگر، تهران: مروارید
28
لاکلاو، ارنستو؛ موف، شانتال.( ۱۳۹۳) «هژمونی و استراتژی سوسیالیستی: به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال»، ترجمهی محمد رضایی، تهران: ثالث
29
متین، غلامحسین.(1361). «چهار نامه پیرامون شعر و هنر امروز ایران».شورای نویسندگان و هنرمندان ایران، دفتر 6، صص 10-22.
30
معلم­دامغانی، علی.(1360). رجعت سرخ ستاره. تهران: حوزه­ی اندیشه و هنر اسلامی.
31
موسوی­گرمارودی، علی.(۱۳۴۹). عبور. تهران: رز.
32
______________، (نویسنده و گوینده). (1356). «شعرخوانی در شبهای شعر انستیتو گوته». نوار صوتی، شب پنجم، بیستودو مهرماه.
33
______________.(۱۳۵۷). سرود رگبار. تهران: رواق.
34
______________.(۱۳۵۸). در فصل مردن سرخ. تهران : راه امام.
35
میرزازاده، نعمت. (۱۳۴۹) «سحوری». تهران: رز
36
میلز، سارا.(1393). گفتمان. ترجمه­ی مؤسسه­ی خط ممتد اندیشه زیر نظر نرگس حسنلی، تهران: نشانه.
37
هراتی، سلمان. (1390). مجموعه کامل شعرهای سلمان هراتی. تهران: دفتر شعر جوان.
38
یورگنسن، ماریان؛ فیلیپس، لوئیز.(1391). نظریه و روش در تحلیل گفتمان. ترجمه­ی هادی جلیلی، تهران: نی.
39
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی نگاهها به مرگ در غزل معاصر (مرگاندیشی، مرگزدگی یا مرگمشتاقی؟)
ادبیات یکی از تجلیگاههای مهم و اصیل تفکر و احساس انسان دربارة مرگ است. قدیمیترین حماسة جهان، «گیل گمش» و آثار ادبی و فلسفی دوران جدید، این نگرش را همواره متجلی ساختهاند. شعر فارسی نیز از این اندیشهها و عواطف جدا نیست. رویکرد شاعران قدیم و معاصر به مقولة مرگ متفاوت است. شاعران قدیم، مرگ را بیشتر با نگاهی مذهبی، تعلیمی و عرفانی در میآمیختند؛ حال اینکه شعر «مرگاندیش» و «مرگنگر» یا «مرگزده» معاصر نگاهی عاطفی و احساسی از خود نشان میدهد. بیشترین رویکرد به مرگ در شعر معاصر و بهتبع آن غزل، «مرگ-هراسی»، «مرگخواهی» و اندکی «مرگاندوهی» است. در شعر معاصر، تابع مضمونهای برخاسته از شعر غنایی و گاه متأثر از مکتب ادبی رمانتیسم، مسائلی چون «پوچی»، «غم و اندوه» و اندکی «مرگآگاهی» بیشتر به چشم می-خورد. غزلهای نو و سنتیِ معاصر نیز از مقولة مرگ و مرگانتظاریِ نومیدانه سرشار است؛ در این مقاله گونههای مرگنگری غزلسرایان معاصر استخراج و بررسی شده است. در مجموع غزل معاصر نگرشهای متنوعی را در زمینة مرگ دارد که بیشترین صبغة آن مرگهراسی و مرگاندوهی در دورة اوج شعر نیمایی و سپسبهتدریج مرگاشتیاقی و مرگآگاهی در دورة غزل دفاع مقدس و پس از آن نمایانشده است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5107_abdbdc67cca4f944f581ccf5f1278a71.pdf
2020-05-21
205
233
10.22099/jba.2019.30378.3106
غزل معاصر
مرگ اندیشی
نهضت رمانتیسم
مرگ مشتاقی
علی محمد
محمودی
amahmoudi64@yahoo.com
1
دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
اسحاق
طغیانی
etoghiani@yahoo.com
2
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
قرآن حکیم. (1384). ترجمه­ی محمد خواجوی، تهران: مولی.
1
ابتهاج، هوشنگ.(1388). سیاه مشق. تهران: کارنامه.
2
اسداللهی­­تجرق، الله­شکر.(1391). «مرگ­آگاهی در مکاتب وجودشناختی(هایدگر، سارتر و کامو)». تخیل و مرگ در ادبیات و هنر(مجموعه مقالات)، به کوشش علی عباسی، تهران: سخن.
3
امین­پور. قیصر.(1390). مجموعه کامل اشعار. تهران: مروارید.
4
انجم­روز، بهرام.(1383). «حیات مرگ در شریان­های ادبیات». ادبیات داستانی، شمارهی 80، صص54-55.
5
باباچاهی، علی.(1383). این بانگ دلاویز: بررسی زندگی و شعر فریدون توللی. تهران: ثالث.
6
براتی، محمود؛ محمودی، علی­محمد.(1389). «فرجام­اندیشی در گرشاسب­نامه­ی اسدی طوسی». پژوهش دینی، شماره­ی 21، صص 169-195.
7
براهنی، رضا.(1358). طلا در مس. تهران: کتاب زمان.
8
پورنامداریان، تقی.(1374). سفر در مه (تاملی در شعر شاملو). تهران: زمستان: چشم و چراغ.
9
توللی، فریدون.(1346). رها. انتشارات کانون تربیت: شیراز و تهران: چاپخانه­ی زیبا.
10
ــــــــــــــ.(1376). شعله­ی کبود: منتخب رها، نافه، پویه، شگرف، بازگشت و تازه­های توللی. تهران: سخن.
11
جباره­ناصرو، عظیم؛ کوهنورد، رقیه.(1396). «مرگ و مرگ­اندیشی در شعر شفیعی­کدکنی». شعرپژوهی(بوستان ادب)، دوره­ی 9، شماره­ی 2، صص 67-86.
12
جعفری­جزی، مسعود.(1378). سیر رمانتیسم در اروپا. تهران: مرکز.
13
حجازی، سیاوش.(1385). زمینه و زمانه­ی پدیدارشناسی، جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل و هایدگر. تهران: ققنوس.
14
حسام­پور، سعید و همکاران.(1394). «مرگ و مرگ اندیشی در اشعار اخوان­ثالث، شاملو و فروغ فرخزاد». پژوهشنامه­ی ادب غنایی، دوره­ی 13، شماره­ی 24، صص 77-96.
15
حسین­پورچافی، علی.(1390). جریان­های شعری معاصر فارسی، از کودتا 1332 تا انقلاب 1357. تهران: امیرکبیر.
16
حسینی، محمدکاظم.(1385). به دیوار دل نبند. بوشهر: نیم­نگاه.
17
حکمت، نصرالله.(1391). با مرگ زیستن(تجربه­ی تناقض)، تخیل و مرگ در ادبیات و هنر. به­کوشش علی عباسی. تهران: سخن.
18
خطاط، نسرین؛ شوهانی، علیرضا.(1385). «جلوه­هایی از مکتب باروک». پژوهش­های زبان­های خارجی، شماره­ی 3، صص49-64.
19
خیام­نیشابوری، عمربن­ابراهیم.(1371). رباعیات خیام. تصحیح محمدعلی فروغی و قاسم غنی. تهران: اساطیر.
20
رازی، محمد­ابن­زکریا.(1378). الدراسات التحلیلیه للکتاب الطب الروحانی. به اهتمام مهدی محقق، مؤسسه­ی مطالعات اسلامی دانشگاه تهران- دانشگاه مک گیل.
21
رجبی، ابوالفضل.(1391). «مرگ­اندیشی و راه­های رهایی از آن در ادبیات فلسفی جهان». اندیشه­های ادبی، دانشگاه آزاد اسلامی اراک، سال 4، شماره­ی 11، صص 2- 24.
22
زرقانی، سیدمهدی.(1394). چشم­انداز شعر معاصر ایران، جریان­شناسی شعر ایران در قرن بیستم. تهران: ثالث.
23
زرین­کوب، عبدالحسین.(1382). شعر بی­دروغ شعر بی نقاب. تهران: جاویدان.
24
سپهری، سهراب.(1373). هشت کتاب. تهران: کتابخانه­ی طهوری.
25
سلطان­پور، سعید.(1347). صدای میرا. تهران: موج.
26
سنایی، ابومجد مجدودابن­آدم.(1374). حدیقه الحقیقه. تصحیح و تحشیه­ی محمدتقی مدرس­رضوی، تهران: کتابخانه­ی طهوری.
27
سنگری، محمدرضا.(1377). «مرگ­اندیشی در ادبیات گذشته، معاصر، انقلاب». کنگره­ی بررسی تأثیر امام­خمینی(س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر، صص 144-165.
28
شاملو، احمد.(1387). مجموعه­اشعار. تهران: نگاه.
29
شفیعی­کدکنی، محمدرضا.(1392). با چراغ و آینه، در جستجوی ریشه­های تحول شعر معاصر ایران. تهران: سخن.
30
صنعتی، محمد.(1384). «سیری در تفکر مرگ در غرب». ارغنون، ماره­ی 26 و 27. صص1- 64.
31
عارف قزوینی.(1389). دیوان (به همراه اشعار چاپ­نشده). به کوشش مهدی نورمحمدی. تهران: سخن.
32
فرامرز قراملکی، احد؛ حسینی، زهرا.(1390). «نگاه رازی طبیب و مولوی به مرگ هراسی». ادب فارسی، دوره­ی جدید، شماره­ی 3- 5، صص 77- 100.
33
فرزانه، مصطفی.(1373). آشنایی با صادق هدایت. تهران: مرکز.
34
فروغی، حسن؛ رضایی، مهناز.(1392).«تصویر مرگ و زندگی در شعر معاصر ایران». پژوهش ادبیات معاصر جهان، دوره­ی 18، شماره­ی 2، صص159-170.
35
فلاح، مرتضی. (1387). «سه نگاه به مرگ در ادبیات فارسی». پژوهش­های زبان و ادبیات فارسی، شماره­ی 11، صص223-254.
36
قزوه، علی­رضا.(1390). از نخلستان تا خیابان. مجموعه­شعر. تهران: سوره­ی مهر.
37
کافی، غلامرضا.(1389). شناخت ادبیات انقلاب اسلامی. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش­های دفاع مقدس.
38
کوبلر راس، الیزابت.(1379). پایان راه (پیرامون مرگ و مردن). ترجمه­ی علی­اصغر بهرامی، تهران: رشد.
39
لنگرودی، شمس.(1390). تاریخ تحلیلی شعر نو. ج1، تهران: مرکز.
40
مرادی، محمد.(1389). جریان­شناسی غزل شاعران جوان استان فارس در سال­های پس از جنگ. شیراز: بنیاد فارس­شناسی.
41
معتمدی، غلامحسین.(1379). انسان و مرگ. تهران: مرکز.
42
منزوی، حسین. (1371) با عشق در حوالی فاجعه: مجموعه غزل. تهران: پاژنگ.
43
ــــــــــــــ.(1387). از شوکران و شکر: مجموعه­غزل. تهران: آفرینش.
44
ـــــــــــــــ (1389). مجموعه­اشعار منزوی. به کوشش محمد فتحی، تهران: نگاه.
45
مولوی­، جلال­الدین­محمد.(1381). کلیات شمس تبریزی. با مقدمه­ی عبدالحسین زرینکوب، تهران: صدای معاصر.
46
_______________.(1386). مثنوی. به تصحیح نیکلسون. مقدمه و شرح واژگان دشوار و عبارات عربی از محمدرضا برزگر خالقی، تهران: نشر سایه­گستر.
47
میرزاده عشقی.(1373). سده­ی میلاد. به کوشش سیدهادی حائری، تهران: مرکز.
48
میرزایی، محمدسعید.(1387). دیروز می­شوم که بیایی: گزینه اشعار نو و غزل میرزایی. تهران: تکا.
49
میرشکاک، یوسفعلی.(1393). نیست­انگاری و شعر معاصر. تهران: روزگار نو.
50
نصری، عبدالله.(1371). انسان کامل از دیگاه مکاتب. تهران: دانشگاه علامه­طباطبایی.
51
نظری، فاضل.(1390الف). گریه­های امپراتور: مجموعه­غزل، تهران: سوره­ی مهر.
52
__________.(1390ب). آن­ها. تهران: سوره­ی مهر.
53
__________ .(1390ج). اقلیت. تهران: سوره­ی مهر.
54
نفیسی، مجید.(1385). «چهار نگاه به مرگ». آرش. شماره­ی 96-97، صص19-27.
55
نهج البلاغه.(1379).گردآورنده شریف­الرضی،محمد­بن­حسین،مترجم محمددشتی،قم: مشهور.
56
نیری، محمدیوسف؛ خیراندیش،سیدمهدی.(1384). «شهید و شهادت در عرفان اسلامی». مجله­ی علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره­ی 22، شماره­ی 1، پیاپی 42، ویژه­نامه­ی زبان و ادبیات فارسی. صص19-32.
57
نیستانی، منوچهر.(1350). دیروز خط فاصله. تهران: رز.
58
_________.(1393). مجموعه­اشعار(دست در دستم نه). به اهتمام صالح سجادی، اصلاحات و اضافات: تیرنگ نیستانی، تهران: نگاه.
59
وجدانی، فریده.(1390). «سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو». پژوهشنامه­ی ادبیات غنایی، دانشگاه سیستان و بلوچستان. شماره­ی 16، صص 175-196.
60
یاحقی، محمدجعفر؛ براتی، محمدرضا.(1385). «بوطیقای مرگ در شعر سنایی و خیام». نامه­ی انجمن شماره­ی 21، صص25-50.
61
یوسفی، غلامحسین. (1370). چشمه­ی روشن: دیداری با شاعران. تهران: علمی.
62
ORIGINAL_ARTICLE
هماهنگی وزن و محتوا در نوحهها و مرثیههای یغمای جندقی
یکی از موفقیتهای هر شاعری در سرودن، توجه وی به شبکۀ ارتباطی عناصر مادی و معنوی موجود در شعرش است که ساختار و نظام یک قالب شعری را تشکیل میدهد. ارتباط واژگانی و شیوه چینش آنها، انتخاب وزن مناسب با عنایت به درونمایۀ حاکم بر آن، انواع موسیقی در شعر و نظایر آن این شبکه را میسازد. این مقاله به میزان هماهنگی درونمایه و بحور به کار رفته در نوحهها و مرثیههای یغمای جندقی -شاعر قرن سیزدهم هجری- پرداخته است. وی نخستین شاعری است که بخشی از دیوانش به نوحه اختصاص یافته است. میتوان گفت که وی توانسته است خردهژانری را با عنوان نوحهسرایی در شعر فارسی ابداع کند. یغما در این نوع شعری، بین وزن و محتوا ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی برقرار کرده است. این تحقیق با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی بر روی هفتاد و شش مرثیه و نوحۀ شاعر انجام شده است، انواع اوزان از جمله وزن خیزابی و جویباری که شاعر به کار گرفته، با مضمون ارائه شده همخوانی دارد و نیز رزانت، سَبُکی، نظم هجاها و طول مصرعها، ارکان عروضی از حیث رکنبندی هجاها، وجود تکرار و تنوع ارکان بحرهای عروضی در مراثی و نوحهها در نظر گرفته شده است. همچنین اشعار به ترتیب بسامد در بحرهای رمل، هزج ، رجز، مضارع، متقارب و سریع سروده شدهاند؛ از این میان بحرهای هزج و رمل که سنگینترین اوزان محسوب میشوند و برای بیان اندوه و متأثرکردن مخاطب مناسب هستند، بالاترین بسامد را دارند.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5106_d9180d00ee84a97b3aeb0f17c0def7cb.pdf
2020-05-21
234
261
10.22099/jba.2019.31458.3205
یغمای جندقی
مرثیهسرایی
نوحهسرایی
وزن
مضمون
مهدی
نجفی
mehdinajafi36@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
AUTHOR
اسحاق
طغیانی
etoghiani@yahoo.com
2
استاد زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
LEAD_AUTHOR
محبوبه
خراسانی
najafdan@gmail.com
3
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
AUTHOR
آل­داوود، سیدعلی.(1389). سفینه­ی مراثی و نوحه­ها. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
1
ابن­سینا، ابوعلی­حسین.(1966). الشفاء. به کوشش عبدالرحمن بدوی، بی­جا، بی­نا.
2
ابن­منظور.(1363). لسان­العرب. قم: نشر ادب حوزه.
3
ارسطو.(1337). فن شعر. ترجمه­ی عبدالحسین زرین­کوب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
4
الهامی، محسن.(1378). شعر چیست. تهران: ورای دانش.
5
امامی، نصرالله.(1369). مرثیه سرایی در ایران تا پایان قرن هشتم. اهواز: جهاد دانشگاهی.
6
امیرمشهدی، محمد؛ عین­آبادی، محسن.(1394). «موسیقی بیرونی و پیوند آن در غزل­­های حسین منزوی». پژوهش­های ادبی، سال 12، شماره­ی 47، صص97_122.
7
اوحدی­مراغه­ای.(1362). دیوان شعر. تصحیح امیراحمد اشرفی، تهران: پیشرو.
8
بیهقی، احمد­بن­علی.(1366). تاج المصادر. ج1، تصحیح هادی عالم­زاده، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
9
پرهیزی، عبدالخالق.(1381). عروض نوین فارسی. تهران: ققنوس.
10
___________.(1377). «فهرست بسامدی اوزان عروضی در مجموعه­ی اشعار 58 شاعر پارسی­گو». شعر، شماره­ی 24، صص98-103.
11
حافظ.(1379). دیوان حافظ. به کوشش خلیل خطیب­رهبر، تهران: صفی­علیشاه.
12
خاقانی، بدیل­بن­علی.(1380). دیوان خاقانی شروانی. به اهتمام جهانگیر منصور، تهران: نگاه.
13
دری، نجمه؛ رضایی، سمیه.(1397).«بررسی میزان هماهنگی وزن و محتوا در اشعار حکیم سنایی». فنون ادبی، شماره­ی پیاپی 22، صص95-98.
14
دهخدا، علی­اکبر.(1373). لغت­نامه دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
15
ذاکری، گیتا و همکاران.(1396). «آوا و معنا در شاهنامه». شعرپژوهی(بوستان ادب)، شماره­ی پیاپی 31، صص97-120.
16
رزمجو، حسین.(1385). انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی. مشهد: دانشگاه فردوسی.
17
زرین­کوب، عبدالحسین.(1346). شعر بی دروغ، شعر بی نقاب. تهران: علمی.
18
زنجانی، برات.(1368). احوال و آثار و شرح مخزن الاسرار نظامی گنجوی. تهران: دانشگاه تهران.
19
شفیعی­کدکنی، محمدرضا.(1385). موسیقی شعر. تهران: آگاه.
20
شمس­قیس­رازی.(1388). المعجم فی معاییرالاشعار العجم. تصحیح محمد قزوینی و محمدتقی مدرس­رضوی و سیروس شمیسا، تهران: علم.
21
شمیسا، سیروس.(1394). فرهنگ عروضی. تهران: میترا.
22
صلواتی، محمود.(1382). «سبک­شناسی نوحه­های حسینی در تویسرکان». کیهان فرهنگی، شماره­ی 208-209، صص30-33.
23
طوسی، نصیرالدین.(1369). معیارالاشعار. به تصحیح جلیل تجلیل، تهران: ناهید.
24
عاس.(1353). «آشنایی با وزن شعر فارسی». یغما، شماره­ی 12، شماره­ی مسلسل 318، صص737-740.
25
عنصرالمعالی کیکاووس­بن­اسکندر.(1352). قابوس­نامه. تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: کتاب.
26
غیاث­الدین رامپوری.(1363). غیاث­اللغات. به کوشش منصور ثروت، تهران: امیرکبیر.
27
فشارکی، محمد.(1370). «سیر قواعد و اوزان عروضی از خلیل تا سیمین». دنیای سخن، شماره­ی مسلسل 1، صص98-101.
28
کرمی، محمدحسین؛ مرادی، محمد.(1395). «بررسی میزان تأثیر محتوای اشعار بر انتخاب وزن در قصاید فارسی پیش از مغول». فنون ادبی، شماره­ی پیاپی 17، صص17-32.
29
کی­منش، عباس.(1379) «تحلیل اوزان عروضی دیوان منوچهری». فصلنامه­ی دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی تهران، شماره­ی155، دوره­ی43، صص335-356.
30
لازار، ژیلبر.(1395). بررسی وزن شعر ایرانی. ترجمه­ی لیلا ضیا مجیدی، تهران: هرمس.
31
محدثی، جواد.(1376). فرهنگ عاشورا. ج1، قم: معروف.
32
مقدس، جعفر و حمزه نصراللهی.(1387). «هماهنگی وزن و محتوا در اشعار ناصرخسرو». ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، شماره­ی 12، صص1-34.
33
مولانا جلال­الدین­محمد. (1363). کلیات شمس یا دیوان کبیر. تهران: سپهر.
34
میرصادقی، میمنت.(1376). واژه­نامه­ی هنر شاعری. تهران: کتاب مهناز.
35
ناتل­خانلری، پرویز.(1345). وزن شعر فارسی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
36
نجفی، ابوالحسن.(1394). اختیارات شاعری و مقاله­های دیگر در عروض فارسی. تهران: نیلوفر.
37
نظامی­عروضی سمرقندی، احمد­بن­عمر.(1388). چهارمقاله. به کوشش محمد معین براساس نسخه­ی محمد قزوینی، تهران: معین.
38
وحیدیان­کامیار، تقی.(1357). بررسی وزن شعر عامیانه فارسی. تهران: آگاه.
39
ــــــــــــــــ.(1362). «وزن نوحه­ها». دانشگاه انقلاب، شماره­ی 32، صص18-19.
40
ـــــــــــــــــ.(1394). وزن و قافیه­ی شعر فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
41
وقار شیرازی.(1348). دیوان وقار. تبریز: مؤسسه­ی تاریخ و فرهنگ ایران.
42
هنرجندقی، اسماعیل.(1366). دیوان­هنر. تصحیح سیدعلی آل­داوود، تهران: نشر ما.
43
یغمای­جندقی، ابوالحسن.(1384). مجموعه آثار یغمای جندقی. ج1، به تصحیح سیدعلی آل­داوود، تهران: توس.
44
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی«تأثیرات سراسربینی» و «خودسانسوری» در پرتو نقد هنر خویشتن
در تاریخ ادبیات ملل جهان شواهد متعددی را میتوان یافت که نشان میدهد گاهی پدیدآوران، بهناچار، از بیان مطلب و یا تصریح بر آن، پرهیز کردهاند و حتی اصول زیباشناختی را برای رعایت احتیاط و پوشیدهگویی بهکار گرفتهاند. بر خلاف سانسور که معمولاً بهدلایل مختلف مستقیماً توسط عوامل قدرت بر ادیب و آثار او تحمیل میشود، خودسانسوری بهعلت ملاحظات فردی، اجتماعی، اعتقادی و سیاسی، از جمله تأثیرات سراسربینی، توسط خود ادیب صورت میپذیرد. گاهی شاعران و نویسندگان، بهصورتهای درونمتنی و برونمتنی، خود به اصل وقوع و نیز چگونگی رخداد خودسانسوری بر آثار و یا شخصیت ادبی خویش پرداختهاند. در این تحقیق پس از اشارتی به مفهوم دقیق خودسانسوری ادبی؛ زمینهها و علل وقوع آن؛ مخالفت و موافقتها و خودانگیختگی یا دگرانگیختگی خودسانسوری؛ چگونگی تأثیر سرابینی بر متن ادبی و روش انتقادی پاناپتیکونیسم؛ تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که نظریات و شیوههای خودانتقادی ادبی به بررسی خودسانسوری در ادبیات چه کمکهایی میکند. تشخیص رابطۀ خودسانسوری با نام مستعار؛ عنوان اثر؛ تاریخ اثر؛ گزینش اشعار؛ ساختار اثر؛ زبان شعر و داستان؛ سامیزدات یا انتشار زیرزمینی؛ مسألۀ امید؛ و نهایتاً؛ رابطۀ خودسانسوری با سرنوشت اثر از جملۀ یافتههاست.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5098_fd227e370304d5e40ecb09ca19977f7e.pdf
2020-05-21
262
290
10.22099/jba.2019.29697.3046
خودسانسوری ادبی
نقد سراسربینی
خودانتقادی
ادبیات
مهرداد
نصرتی
drnosrati@gmx.com
1
دکترای ادبیات فارسی و مربی گروه(مستقل) ادبیات فارسی دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
آبرکرامبی، نیکلاس و همکاران.(1367). فرهنگ جامعهشناسی. تهران: چاپخش.
1
اتکینسون، ریتال و همکاران.(1367). زمینه­ی روا­ن­شناسی، ج1، ترجمه­ی محمّدتقی براهنی، تهران: رشد.
2
اخوت، احمد.(1387). من و دیگری. تهران: جهان کتاب.
3
باباچاهی، علی.(1346). در بیتکیهگاهی. تهران: کتاب زمان.
4
بهار، محمّدتقی(ملکالشعرا).(1380). دیوان اشعار، ج1، بهکوشش چهرزاد بهار، تهران: توس.
5
پرهام، مهدی.(1358). «نوعی خودسانسوری». نگین، شماره­ی 170، صص8-11.
6
ترادگیل، پیتر.(1376). زبا­ن­شناسی اجتماعی. ترجمه­ی محمّد طباطبایی، تهران: آگه.
7
جان­زاده، علی.(1362). علامه علیاکبر دهخدا. تهران: همگام.
8
حریری، ناصر.(1368). دربارهی هنر و ادبیات:گفتوشنودی با مهدی اخوانثالث. بابل: کتابسرا.
9
حمیدی­شیرازی، مهدی.(1333). زمزمه­ی بهشت. تهران: صفیعلیشاه.
10
خرّمشاهی، بهاءالدین.(1374). «خودسانسوری». دانشگاه انقلاب، شماره­ی2، صص51-56.
11
خسروی، فریبرز.(1378). سانسور، تحلیلی بر سانسور کتاب در دوره­ی پهلوی دوم. تهران: نظر.
12
____________.(1381). سانسور در آینه. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه­ی ملی.
13
درساهاکیان، وازریک.(1394). در صحبت اهل قلم. تهران: مروارید.
14
دریفوس، هیوبرت؛ پل رابینیو.(1378). میشل فوکو فراسوی ساختارگرایی و هرمنیوتیک. ترجمه­ی حسین بشریّه، تهران: نی.
15
دهباشی، علی.(1383). جشننامه­ی دکتر سیمین دانشور. تهران: سخن.
16
دهخدا، علیاکبر.(1341). چرند و پرند. تهران: کتاب­های جیبی.
17
ـــــــــــــ.(1377). لغتنامه. ج9 و13. زیر نظر معین و شهیدی، تهران: دانشگاه تهران.
18
راسل، برتراند.(1340). تاریخ فلسفه­ی غرب، ج1، ترجمه­ی نجف دریابندری، تهران: کتابهای جیبی.
19
ربّانی خوراسگانی، علی؛ مرتضی خوشآمدی.(1388). «مقدمهای بر جامعهشناسی زبان پیر بوردیو». مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره­ی 16، صص155-186.
20
رجبزاده، احمد.(1380). ممیزی کتاب در سال1337-1375. تهران: کویر.
21
رضاییراد، محمّد.(1381). نشانهشناسی سانسور و سکوت سخن. تهران: طرح نو.
22
رویایی، یدالّه.(1393). عبارت از چیست؟(مسائل شعر2). تهران: نگاه.
23
ریتزر، جورج.(1380). نظریهی جامعهشناسی در دوران معاصر. ترجمه­ی محسنثلاثی، تهران: علمی.
24
زادهوش، محمّدرضا. (1385). «سرنوشت کتاب در دنیای سانسور دولتی یا خودسانسوری». فردوسی، شمارههای 50 و 51، صص38-42.
25
سادات­مدنی،عبدالله.(1384).علی باباچاهی(تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران).تهران: روزگار.
26
سالومون، نورمن؛ ارلیچ ریس.(1382). «رسانههای آمریکا و خودسانسوری نهادینه». پژوهش­های ارتباطی، ترجمه­ی محمدرضا نوروزپور، شماره­ی 34، صص222-235.
27
شاملو، احمد.(1365). هوای تازه. ج 1 و 2، تهران: بامداد.
28
شمس­حکیمی، داود.(1380). سانسور و اسپرانتو. کرج: مؤلف.
29
عسکری­پاشایی.(1378). نام همه­ی شعرهای تو: گفتوشنودی با احمد شاملو، ج1و2، تهران: ثالث.
30
علوی، بزرگ.(1357). پنجاه و سه نفر. ج1، تهران: جاویدان.
31
عیاری، مژگان.(1385). «نگاهی به آثار محمّدرضا یوسفی در گفت و گو با نویسنده کودک: هیچگاه تن به خود سانسوری ندادهام». علومسیاسی، شماره­ی 182، صص58-61.
32
فاوست، میشل.(1387). آسیب­های سانسور. ترجمه­ی بهروزبامداد، تهران: چندسویه.
33
فوکو، میشل.(1387الف). مراقبت و تنبیه: تولد زندان. ترجمه­ی سرخوش و جهاندیده، تهران: نی.
34
ـــــــــــ.(1387ب). دانش و قدرت. ترجمه­ی محمد ضمیران. تهران: هرمس.
35
کهن، گوئل.(1362). تاریخ سانسور در مطبوعات ایران. تهران: آگاه.
36
مارکس، کورل.(1384). سانسور و آزادی مطبوعات. ترجمه­ی حسن مرتضوی، تهران: اختران.
37
مان، نرمان لسلی.(1353). اصول روا­­ن­شناسی، ج2، ترجمه­ی محمود ساعتچی، تهران: امیرکبیر.
38
محسنیانراد،مهدی.(1371).«سانسور و خودسانسوری در ایران».رسانه،شماره­ی10،صص4-11.
39
مرادی­کرمانی، هوشنگ.(1386). شما که غریبه نیستید. تهران: معین.
40
معتضد، خسرو.(1389). چکمه و قلم: رضاشاه و روزنامهنگار. تهران: البرز.
41
معین، محمّد.(1364). فرهنگ فارسی. ج1، تهران: امیرکبیر.
42
مؤمنی، باقر.(1357). درد اهل قلم. تهران: توکا.
43
میلر، پیتر.(1384). سوژه، استیلا و قدرت. ترجمه­ی سرخوش و جهاندیده. تهران: نی.
44
میلز، سی.رایت.(1388). نخبگان قدرت. ترجمه­ی بنیاد غربشناسی، تهران: فرهنگ مکتوب.
45
نتس، روبر.(1377). نگاهی تاریخی به سانسور. ترجمه­ی فریدون فاطمی، تهران: مرکز.
46
نصرتی، مهرداد.(1391). مقدمات فرانقد ادبی. کرمان: مؤلّف.
47
____________.(1393). «معرّفی خودانتقادی، به­منزله­ی روشی جدید و نظاممند در مطالعه­ی فرانقدی ادبیّات و هنر». مقالات نهمین همایش ترویج زبان و ادب فارسی، خراسان شمالی، بجنورد، صص1995-2183.
48
نصرتی، مهرداد؛ جلالی­پندری، یدالله.(1396.) «نظامبخشی به انواع نقد خویشتن در عرصه­ی خلاّقیت­های ادبی». مقالات دوازدهمین همایش ترویج زبان و ادب فارسی، رشت، صص1260-1280.
49
نوح، نصرتالله.(1392). «شاملو و سیاست». در کتاب: شعری که زندگیست، نقدوتحلیل اشعار احمد شاملو، به اهتمام: مجید قدمیاری، تهران: سخن، صص399-400.
50
هاشمی، مهدی.(1381). «اعتراض به خودسازی». تندیس، شماره­ی2، صص20-21.
51
Habermas, Jürgen. (2008). Between Naturalism and Religion, Cambridge: Polity Press.
52
Horkheimer, Max. (1974). Eclipse of Reason, N.Y: oxford.
53
Laclau, E and Mouffe, C. (2002). "Recasting Marxism" in James martin: Antonio Gramsci, critical Assesment of leading Political philosophers, Voutledge.
54
Merriam Webster’s Collegiate Dictionary. (2002). 3ed offset printing of 11st Edition (USA, Webster Inc.), Tehran: Jungle Publications.
55
ORIGINAL_ARTICLE
مقاله کوتاه: نردشیر یا نردِ شیر چیست؟
شاهنامه متنی منحصر به فرد است که به خاطر کهنگی زبان و فضای سرایش و دایرة وسیع واژگانی به خصوص واژگان نادر و خاص گاه کاتبان و مصححان را به چالش کشیده و لغزشگاه آنان گردیدهاست. در یکی از ابیات شاهنامه در داستان هنرنمایی زال نزد منوچهر بیت زیر آمدهاست: بینداخت و بگذاشت بر نرد شیر هم اندر تگ اسپ یک چوبه تیر البته این بیت در طبعهای دیگر عموماً به جای وجه نردشیر یا نردِ شیر، وجه مانوس«نره شیر» را مضبوط داشتهاند. سوای این بحث که وجه اصح کدام یک از وجوه مسطور در نسخههاست، گزارش و شرح شاهنامهپژوهان از این وجوه و به تبع آن از این بیت نیز ناصواب نمودار گردیدهاست. تمام ناسخان و مصححانی که وجه نره شیر را برای متن و شرح خود اختیار کردهاند، از یک نکتة زبانی مهم مغفول ماندهاند و آن اینکه «شیر» در معنای حیوان درنده با یاء مجهول قرائت میشده و شعرای متقدم آن را با «تیر» که با یاء معلوم بودهاست، قافیه نمیکردند. حتی کسانی که نرد شیر را اختیار کرده و شیر را در معنای بزرگ یا نشانهای از شمایل شیر در میدان سوار پنداشتهاند، نیز همین خطا را کردهاند، زیرا به هر روی واژة قافیه را شیر مفروض داشتهاند. نردشیر همان شیردار یعنی درختی (دار) که شیر (صمغ و شیره) دارد که نمونههایی چون شجر الملحب، لبنی و حلیب در ذیل آن میگنجد. این درخت در داستان سیاوش نیز آمده و به غلط به سبزنرد گشتگی یافته-است.
https://jba.shirazu.ac.ir/article_5499_8ab66e90197b8a481ee3969919c64495.pdf
2020-05-21
291
301
10.22099/jba.2019.34419.3469
شاهنامه
وجه اصح
نره شیر
نردشیر
نردسبز
امیر
سلطان محمدی
amir.soltanmohamadi@yahoo.com
1
دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
ابن­بیطار، عبدالله­بن­احمد.(1412ق). الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه. ج4، بیروت: دارالکتب العلمیه.
1
اثیراخسیکتی، اثیرالدین.(1389). دیوان. تصحیح و تحشیه از رکن­الدین همایون فرخ، تهران: اساطیر.
2
انصاری­شیرازی، علی­ابن­حسین.(بی­تا). اختیارات بدیعی. تصحیح و تحشیه محمدتقی میر، تهران: شرکت دارویی پخش رازی.
3
انوری، محمدبن­محمد.(1376). دیوان. به اهتمام محمدتقی مدرس­ر­ضوی، تهران: علمی_فرهنگی.
4
برگ­نیسی، کاظم.(1385). شرح و توضیح ابیات شاهنامه. ج1، تهران: فکرروز.
5
بنداری، فتح­بن­علی.(1932). الشاهنامه. تصحیح و توضیح عبدالوهاب عزام، قاهره: دارالکتب­المصریه.
6
بهفر، مهری.(1396). شرح شاهنامه. تهران: فرهنگ نشر نو.
7
جبلی، عبدالواسع.(1378). دیوان. به اهتمام، تصحیح و تعلیق ذبیح­الله صفا، تهران: امیرکبیر.
8
جرجانی،اسماعیل­بن­حسن.(1384). الاغراض الطبیهو االمباحث العلائیه. تهران: دانشگاه تهران.
9
جمال­الدین اصفهانی، محمدبن­عبدالرزاق.(1379). دیوان. تصحیح حسن وحیددستگردی، تهران: نگاه.
10
جیحونی، مصطفی.(1380). مقدمه­ی تحلیلی و نکته­های نویافته. اصفهان: شاهنامه­پژوهی.
11
خاقانی، افضل­الدین.(1388). دیوان. تصحیح ضیاء­الدین سجادی، تهران: زوّار.
12
خالقی­مطلق، جلال. (1389). یادداشت­های شاهنامه(بخش یکم). تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
13
دهخدا، علی­اکبر.(1336). لغت­نامه. تهران: مجلس شورا.
14
رازی، زکریا.(1408). المنصوری فی­ طب. تحقیق حازم بکری صدیقی، کویت: المنظمه العربیه للتربیه و الثقافه و العلوم.
15
سپهر، محمدتقی.(1351). براهین­العجم. حواشی و تعلیقات جعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران.
16
سلمان­ساوجی، سلمان­بن محمد.(1386). کلیات. مقدمه و تصحیح عباسعلی وفایی، تهران: سخن.
17
سنایی، مجدودبن­آدم. (1388). دیوان. تصحیح محمدتقی مدرس­رضوی، تهران: علمی.
18
شاد، (محمد پادشا).(1335). آنندراج. زیر نظر محمد دبیرسیاقی، تهران: خیام.
19
ظهیرفاریابی، (1381). دیوان. تصحیح، تحقیق و توضیح امیرحسین یزدگردی، به اهتمام اصغر دادبه، تهران: قطره.
20
عیدگاه­طرقبه­ای، وحید.(1393). «اهمیت تلفظ در تصحیح بیت­هایی از شاهنامه». گزارش میراث، سال 8، شماره­ی 1و 2، صص 45-54.
21
فردوسی، ابوالقاسم.(614ق). شاهنامه. دستنویس کتابخانه­ی ملی فلورانس، شماره­ی 1217.
22
ـــــــــــــــــــ.(1386). شاهنامه، دفتر اول. تصحیح جلال خالقی­مطلق، تهران: مرکز دایره­المعارف بزرگ ایران.
23
ـــــــــــــــــــ.(1388). شاهنامه. دفتر دوم. تصحیح جلال خالقی­مطلق، تهران: مرکز دایره­المعارف بزرگ ایران.
24
ـــــــــــــــــــ.(1389). شاهنامه. نسخه­ی سن­ژزف. به­کوشش ایرج افشار، محمود امیدسالار و نادر مطلبی، تهران: طلایه.
25
ـــــــــــــــــــ.(1394). شاهنامه. بخش یکم. تصحیح جلال خالقی­مطلق، تهران: سخن.
26
فرخی سیستانی، علی­بن­جولوغ.(1388). دیوان. به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران: زوار. کزازی، میرجلال­الدین. (1384). نامه­ی باستان. تهران: سمت.
27
مختاری، عثمان.(1391). دیوان. به اهتمام جلال­الدین همایی، تهران: علمی.
28
مسعودسعدسلمان.(1390). دیوان. مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمد مهیار، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
29
منوچهری، احمدبن قوص.(1390). دیوان. با حواشی و تعلیقات محمد دبیرسیاقی، تهران: زوار.
30