آشناییزدایی از مهمترین فنون گریز از ابتذال، در هر دو حوزهی ساختار و محتوای هنرِ شعر است که ابزارِ خیال شاعران برای دریافتی متمایز و مهیّج از زبان و انتقال آن به مخاطب واقع شده است. این مبحث مهم نقد ادبی، نخستینبار بهوسیلهی فرمالیستهای روسی مطرح شد. بهعقیدهی آنان تکرار واژگان و ترکیبات کهن، زیبایی متن و بهتبعِ آن رغبت مخاطب را تهدید کرده و لزوم بیگانهسازی را نمایان میسازد. جلوههای این هنر شاعری را بیشوکم در تمام ادوار شعر فارسی میتوان دید؛ اما در عصر رواج سبک هندی، به دلایلی همچون گذرِ شعر، بهویژه قالب غزل، از ادوار پرشکوه و بهتبع آن تکرار و ابتذال عناصر آن و تغییر پایگاه و مخاطبِ هنرِ شعر، این تجلّی نمایانتر است. عناصر دیوانی نیز به دلایلی همچون تعلقشان به دربار، بهعنوانِ عظیمترین مهد پرورش شعر و سنخیّت با ادبیات فاخر و کهن ، بهقدری استفاده شدهاند که در زمان ظهور سبک هندی، غبار تکرار و کهنگی دامانشان را گرفته است؛ بنابراین، شاعر سبک هندی با انواع فنونِ آشناییزدایی همچون توجه خیالی به حواشی عناصر، مخالفخوانی، مضمونتراشی، کاربرد تناقضآمیز و کاریکاتوری عناصر و همچنین بهرهجستن از آنها در بیگانهسازی کنایات مبتذل، درصدد نوسازی و نمایاندن دگرگونهی آنها در شعر خود برآمده است. در این مقاله، ذیلِ شش عنوان، به تحلیل کاربرد این شگردها در غزل سبک هندی پرداختهایم.