معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
حافظ- نامه (ردیابی برخی از ترکیبها و مضمونهای شعر حافظ در نامههای دیوانی و اخوانی)
1
24
FA
علی اکبر
احمدی دارانی
دانشگاه اصفهان
aliakbar_ahmadidarani@yahoo.com
اکرم
هراتیان
دانشگاه آزاد خوراسگان
10.22099/jba.2012.278
<strong> دکتر علیاکبر احمدی دارانی</strong><strong>*</strong><strong> </strong><strong> </strong><strong>اکرم هراتیان</strong><strong>*</strong><strong><sup>*</sup></strong>
دانشگاه اصفهان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
<strong> </strong>
<strong>چکیده</strong>
<strong>حافظ در برخی از شعرهای خود، از ترکیبها و مضمونهای رایج در نامههای دیوانی و اخوانی بهره گرفته است. این ترکیبها و مضمونها به صورتی ثابت، در نامههای دیوانی و اخوانی پیش از روزگار حافظ و همزمان او، تکرار میشده است و اگر نمونههایی از آنها در شعر فارسی پیش از حافظ یافت شود، در ضمن نامههای منظوم است. در این نوشتار، تمام منشآت و نامههای در دسترس و شیوهنامههای نگارش نامههای دیوانی و اخوانی پیش از روزگار حافظ تا زمان او را بررسی کرده، سابقهی کاربرد این ترکیبها و مضمونها را در این نامهها نشان دادهایم. حافظ آگاهانه و با ظرافت، از این ترکیبها و مضمونها بهره برده است که این امر نشانگر آشنایی حافظ با نامههای دیوانی و اخوانی است. </strong>
* استادیار زبان و ادبیات فارسی aliakbar_ahmadidarani@yahoo.com (نویسندهی مسئول)
** مربّی زبان و ادبیات فارسی akramharatian@yahoo.com
<strong>تاریخ دریافت مقاله: 22/3/89 تاریخ پذیرش مقاله: 7/12/89</strong>
آرزومندی . ارباب . پیک دوانیدن. تهنیت صحّت . حافظ . حرز جان. حسبهلله. رونق کارخانه. ضمیر منیر
https://jba.shirazu.ac.ir/article_278.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_278_e5bf9c21d2934644f9f7c21e890d9d22.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
استعارههای ترکیبی، گونهای نویافته از استعاره در سرودههای خاقانی شروانی
25
50
FA
احمد
پارسا
دانشگاه کردستان
فردین
حسین پناهی
دانشگاه کردستان
10.22099/jba.2012.279
<strong>استعارههای ترکیبی، گونهای نویافته از استعاره در سرودههای خاقانی شروانی</strong>
<strong> </strong>
<strong>دکتر سیداحمد پارسا</strong><strong>*</strong><strong> فردین حسین پناهی</strong><strong>*</strong><strong>*</strong>
دانشگاه کردستان
<strong>چکیده</strong>
<strong>خاقانی شروانی</strong><strong> </strong><strong>(595-520 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجان است. وی علاوه بر به کارگیری انواع استعارههای شناخته شده در شعر خود، با امتزاج ترکیبآفرینی و استعارهپردازی، به آفرینش گونهای جدید از استعاره دست یازیده که تاکنون از دید علمای بلاغت دورمانده است. این نوع استعاره که در این پژوهش با نام «استعارههای ترکیبی» معرّفی شده، یکصد و بیست و پنج بار در اشعار خاقانی به کار رفته است. هدف این پژوهش، شناساندن ویژگیهای اینگونه استعارهها، چون مضمونآفرینی، آشناییزدایی، برجستهسازی، تناسب، اغراق، ایجاز و ابهام هنری است.</strong><strong> </strong><strong>استعارههای ترکیبی از کارکردهایی دیگر، چون تلمیح فشرده و تفضیل و رجحان نیز برخوردارند. بررسی ساختار استعارههای ترکیبی خاقانی، از دیگر اهداف این پژوهش محسوب میشود. روش پژوهش، توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل محتوی، به شیوهی کتابخانهای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان میدهد شناخت استعارههای ترکیبی در شعر خاقانی علاوه بر کمک به شناخت هرچه بهتر جنبههای زیباییشناسانهی شعر او، به شناخت ابعادی نوین از ظرفیتهای زبان فارسی در استعارهپردازی کمک خواهد کرد. </strong>
* دانشیار زبان و ادبیات فارسی dr.ahmadparsa@gmail.com
** دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی fardin.hp@gmail.com (نویسندهی مسئول)
<strong>تاریخ دریافت مقاله: 23/4/89 تاریخ پذیرش مقاله: 5/10/89</strong>
آشناییزدایی . استعارههای ترکیبی . برجستهسازی . تلمیح فشرده . خاقانی . مضمونآفرینی
https://jba.shirazu.ac.ir/article_279.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_279_377c7e2726e582f15e99f25634b37a92.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
نوسان زاویهی دید در روایت رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانیپور
51
68
FA
غلامرضا
پیروز
دانشگاه مازندران
زهرا
مقدسی
دانشگاه مازندران
10.22099/jba.2012.280
<strong>نوسان زاویهی دید در روایت رمان <em>کولی کنار آتش </em>اثر منیرو روانیپور</strong>
<strong> </strong>
<strong>دکتر غلامرضا پیروز</strong><strong>*</strong><strong> زهرا مقدسی</strong><strong>*</strong><strong>*</strong>
دانشگاه مازندران
<strong>چکیده</strong>
<strong>عنصر زاویهی دید، دریچهی دیدن است و منظور از آن در داستان، فرم و شیوهی روایت است. هر شیوهی روایت مانند دریچهای برای ارائهی اطلاعات داستان به خواننده است. انتخاب زاویهی دید مستلزم انتخاب روایتگر در داستان است. زاویهی دید در داستان مدرن در پیوند با روایت، شکلی منطقی و متمرکز دارد. امّا این عنصر در داستان پسامدرن، شکل و ساختار مألوف خود را که در داستانهای سنّتی و مدرن دیده میشد، از دست میدهد و در پیوند با جهاننگری پسامدرنیسم، دچار چرخش، نوسان و تغییراتی گسترده میشود. رمان <em>کولی کنار آتش</em>، از داستانهای پسامدرن فارسی است که خوانندگان در آن، با نوسانات عدیده در زاویهی دید و نظرگاه اسکیزوفرنیک، مواجه میشوند. روانیپور در زاویهی دید این اثر از شگردهایی چون چرخشهای زاویهی دید، به منظور تمرکززدایی در روایت بهره میجوید و با رویآوردن به زوایای دید چندگانه و آشفته و نامنسجم، دریچهای از جهان پیچیده و لجامگسیختهی اسکیزوفرنیک را در برابر چشمان خواننده میگشاید.</strong><strong>این مقاله در نظر دارد تا نوسانهای زاویهی دید را در جایگاه یک وجه از روایت اسکیزوفرنیک، در رمان <em>کولی کنار آتش</em>، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.</strong>
<strong> </strong>
* دانشیار رشتهی زبان و ادبیات فارسی pirooz40@yahoo.com (نویسندهی مسئول)
** دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی zahramoghaddasi87@yahoo.com
<strong>تاریخ دریافت مقاله: 30/6/89 تاریخ پذیرش مقاله: 7/12/89</strong>
اسکیزوفرنیک . روایـت . زاویهی دیــد . کولی کنــار آتش . منیرو روانیپور
https://jba.shirazu.ac.ir/article_280.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_280_62d511d70786b3b5f1c8caaa19503f8d.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
حکایت و جهانبینی صوفیانه
69
98
FA
سوسن
جبری
دانشگاه کرمانشاه
10.22099/jba.2012.281
<strong>حکایت و جهانبینی صوفیانه</strong>
<strong>دکتر سوسن جبری</strong><strong>*</strong>
مرکز پژوهشی تحقیقات توسعه اقتصادی- اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه
<strong>چکیده<em> </em></strong>
<strong>موضوع این پژوهش، بررسی نقش حکایتپردازی در پدید آمدن، شکلگیری، تکامل و گسترش اندیشهی صوفیانه از قرن پنجم تا هفتم هجری است. بررسی این موضوع، با کشفالمحجوب، یکی از قدیمترین متون فارسی که حکایات صوفیه در آن مشاهده میشود، آغاز گردیده و سپس این بررسیها در اسرارالتوحید، طبقات الصوفیه، کشف الاسرار و تذکره الاولیاء، دنبال شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش در روند ظهور، رشد و کمال اندیشهی صوفیانه، حکایتپردازی ابتدا سبب هستی بخشی زبانی به ادراکات شهودی، مفهومسازی و طبقهبندی مفاهیم میشود و از آن پس، ابزار انتقال اندیشه، جذب اندیشههای همخوان، انتشار دانستگیها، خلق تحول، شکلدهندهی نظام اندیشه و در نهایت پاسدار اندیشهی صوفیه، در قالب حکایت میگردد.</strong>
<strong><em> </em></strong>
* استادیار زبان و ادبیات فارسی sousan_jabri@yahoo.com
<strong>دریافت مقاله: 15/6/ 1389 پذیرش مقاله: 20/11/1389</strong>
اسرارالتوحیــد . تذکرهالاولیـا . جهانبینی صوفیانه . حکایت. روایت . صوفیه . طبقاتالصوفیه. کشفالاسرار . کشفالمحجوب
https://jba.shirazu.ac.ir/article_281.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_281_433377974f4698db999c68247e733bbe.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
نگاهی ساختارگرایانه به داستانهای کاووس
99
122
FA
جواد
دهقانیان
دانشگاه هرمزگان
mirjavad2003@yahoo.com
سعید
حسام پور
دانشگاه شیراز
shessampour@yahoo.com
10.22099/jba.2012.282
<strong>نگاهی ساختارگرایانه به داستانهای کاووس</strong>
<strong> </strong>
<strong>دکتر جواد دهقانیان</strong><strong>*</strong><strong> دکتر سعید حسام­پور</strong><strong>*</strong><strong><sup>*</sup></strong>
دانشگاه هرمزگان دانشگاه شیراز
<strong> </strong>
<strong>چکیده</strong>
<strong>دوره­ی کیان در <em>شاهنامه</em> از کی­قباد آغاز می­شود و از مهم­ترین دوره­های اساطیری حماسه­ی ملی به شمار می­رود. کیکاووس، فرزند کی­قباد، از مهم­ترین نقش­آفرینان این دوره بوده است. بسیاری از داستان­های جذاب و گیرای حماسی مانند جنگ مازندران، جنگ هاماوران، سفر به آسمان، رستم و سهراب و سیاوش در عصر وی رخ می­دهد. به نظر می­رسد این داستان­ها از ویژگی­های ساختاری روشنی پیروی می­کنند. درنگ در این داستان­ها نشان می­دهد که الگوهایی خاص در این داستان­ها تکرار می­شود. این پژوهش بر آن است تا برپایه­ی دیدگاه­های مطرح شده در ساختارگرایی با تأکید بر روش پراپ، چگونگی ساختار داستان­های مربوط به دوران کی­کاووس را بررسی کند و روشن سازد که کدام داستان­ها ساختاری همانند دارند و کدام، ساختاری متفاوت؟</strong><strong>یافته­های پژوهش نشان داد کارکردهای اصلی در این داستان­ها- به جز داستان رستم و سهراب- تقریباً یکسان است. همچنین با اطلاعات برون­متنی تکمیل شده، در مجموع دیدی نو به مخاطب می­بخشد و تصویری تازه از شخصیت­ها به­ویژه رستم، کیکاووس و ... ارائه می­کند.</strong>
* استادیار زبان و ادبیات فارسی mirjavad2003@yahoo.com
** دانشیار زبان و ادبیات فارسی shessampour@yahoo.com (نویسندهی مسئول)
<strong>دریافت مقاله: 22/9/ 1389 پذیرش مقاله: 18/12/1389</strong>
جنگ مازندران. ساختارگرایی. سفر به آسمان . سیاوش . کیکاووس . هاماوران
https://jba.shirazu.ac.ir/article_282.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_282_48b32fe355c4100a165b14bc8b8917da.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
بررسی ساخت کلاندوبیتیهای باباطاهر همدانی (عریان)
123
143
FA
ناصر
رشیدی
دانشگاه شیراز
ایوب
انصاری
دانشگاه شیراز
10.22099/jba.2012.283
<strong>بررسی ساخت کلاندوبیتی­های باباطاهر همدانی (عریان)</strong>
<strong>دکتر ناصر رشیدی</strong><strong>*</strong><strong> </strong><strong> ایوب انصاری</strong><strong>*</strong><strong><sup>*</sup></strong>
دانشگاه شیراز دانشگاه پیامنور یاسوج
<strong>چکیده</strong>
<strong>هدف از تحقیق حاضر، بررسی ساخت کلان دوبیتی­های باباطاهر همدانی (عریان) است. این تحقیق از دیدگاه نظری بر پایه­ی تجزیه و تحلیل ساخت کلان رباعیات و چهارپاره­های خیام که دربرگیرنده­ی سه سازه­ی «توصیف»، «توصیه» و «تعلیل» است استوار می­باشد. (یارمحمدی، 1374) نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که 1. سازه­ی محوری و اصلی در دوبیتی­های باباطاهر همدانی سازه­ی توصیف است، به طوری که از مجموع 437 سازه­ی به دست آمده در این بررسی، 291 سازه، یعنی 59/66% از کل سازهها، به این سازه اختصاص یافته است؛ 2. بررسی حاضر، سازه­ی توصیف به چهار زیرسازه تقسیم شده که از این میان، سازهی «شرح حال خود» 57/85% از کل سازه­های توصیف را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین، 3. همچنان که نتایج مطالعه کینیوی (1971، نقل از سویلز،1990) در طبقه­بندی انواع گفتمان بر اساس مرکزیت اجزای سیستم ارتباطی نشان داده است، نتایج تحقیق حاضر موید آن است که چون در سیستم ارتباطی دوبیتی­های باباطاهر، جزء فرستنده، در مرکزیت و کانون توجه قرار دارد، از این نظر، گفتمان دوبیتی­های باباطاهر از نوع توصیفی است؛ بالاخره، 4. علاوه بر سهسازه­ی پیشنهادی یارمحمدی (1374) برای توصیف رباعیات خیام، در ساخت کلان دوبیتی­های باباطاهر، دو سازه­ی «گله و شکایت» و «آرزو و تمنا» نیز قابل تشخیص است. </strong>
* استادیار آموزش زبان انگلیسی nrashidi@rose.shirazu.ac.ir (نویسندهی مسئول)
** مربی زبانشناسی همگانی ansari_ayoub@yahoo.com
<strong>دریافت مقاله: 12/2/ 1389 پذیرش مقاله: 18/12/1389</strong>
زبانشناسی کلان . ساخت کلان . ساخت گفتمانی و متنی . دوبیتیهای باباطاهر همدانی (عریان) . یارمحمدی
https://jba.shirazu.ac.ir/article_283.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_283_f9729ea5b3e5f4522eea95e56ea27265.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
بررسی کارکردهای تکرار در شعر معاصر (با تکیه بر شعر سپهری، شاملو و فروغ)
145
168
FA
مسعود
روحانی
دانشگاه مازندران
10.22099/jba.2012.284
<strong>دکتر مسعود روحانی</strong><strong>*</strong>
دانشگاه مازندران
<strong> </strong>
<strong>چکیده</strong>
<strong>«تکرار» در زیباشناسی هنر از مسایل اساسی است</strong><strong> و در ادبیات و به خصوص در شعر، نقشی بسزا دارد که در صورت کاربرد مناسب، تکرارها می­توانند بر جنبه­ی زیبایی­شناسیک و هنری یک اثر، تاثیرگذار باشند</strong><strong>.</strong><strong> از سوی دیگر، از دیدگاه سبکشناسی نیز تکرار واژه میتواند بیانگر، سبک شخصی (= شاخصه سبکی) باشد.</strong><strong>در شعر کلاسیک، قافیه و ردیف در جایگاه یکی از ارکان شعری حضور دارد؛ اما</strong><strong> </strong><strong>این قافیه و ردیف - که در شعر معاصر دست و پاگیر محسوب می­شود- از جهتی دیگر بروز یافته و عنصر تکرار، جایگزین آن شده است. </strong><strong>تکرار در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه و جمله یا عبارت) در شعر معاصر دیده می­شود و </strong><strong>شاعران معاصر، چه برای توسعهی معانی و حسن تاثیر و چه در زمینهی سود جستن از نغمه و آهنگ کلام</strong><strong>، از آن بهره برده­اند.</strong><strong> </strong><strong>روی هم رفته می­توان روش تکرار را پرکاربردترین روش در شعر این دوره دانست که به یکی از مهمترین عناصر زیبایی­آفرینی در شعر معاصر تبدیل شده است.</strong><strong>با توجه به اهمیت و بسامد بالای استفاده از تکرار در شعر معاصر، </strong><strong>در این مقاله سعی شده است به طور دقیق، به کارکردها و نقش­های تکرار در شعر نو توجه شود. بدین منظور، اشعار برخی از بزرگان شعر معاصر مانند سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفتند و کارکردهای گوناگون تکرار از جهات مختلف در شعر ایشان واکاوی گردید و نتایج قابل ملاحظه­ای به دست آمد که در متن این جستار، آمده است.</strong>
* استادیار زبان و ادبیات فارسی ruhani46@yahoo.com
<strong>دریافت مقاله: 1/4/ 1389 پذیرش مقاله: 18/12/1389</strong>
احمد شاملو . انواع تکرار . سهراب سپهری . شعر معاصر . فروغ فرخزاد. کارکردهای تکرار
https://jba.shirazu.ac.ir/article_284.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_284_64039d8bc8b82044602436b14d01a0b5.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
بررسی شیوهی بهکارگیری جریان سیالذهن در رمان سنگصبور، اثر صادق چوبک
169
190
FA
محمد
طاهری
دانشگاه بوعلی سینا همدان
معصومه
سپهری عسکر
دانشگاه بوعلی سینا همدان
10.22099/jba.2012.285
<strong>بررسی شیوهی</strong><strong> </strong><strong>بهکارگیری جریان سیالذهن در رمان <em>سنگصبور، </em>اثر</strong><strong> </strong><strong>صادق چوبک</strong>
<strong> </strong>
<strong>دکتر محمد طاهری</strong><strong>*</strong><strong> معصومه سپهری عسکر</strong><strong>*</strong><strong>*</strong>
دانشگاه بوعلی سینا همدان
<strong> </strong>
<strong>چکیده </strong>
<strong>جریان سیال ذهن، روشی نسبتاً جدید در داستاننویسی است که نویسندگانی چون دورثی ریچاردسون، ویرجینیا وولف و جیمز جویس، در آثار خود از آن بهره گرفتهاند. ویژگی این روش، ارائهی جریانی از اندیشهها و تصاویر ذهنی است که اغلب فاقد یکپارچگی و ساختار مشخص هستند؛ طرح داستان، مرزهای زمان و مکان متعارف را درمینوردد و خواننده تنها از طریق واگویههای شخصیتها، میتواند بهطور نسبی، به درک آن نایل آید. این شیوه در کشور ما از همان آغاز رماننویسی به سبک نوین، در آثار نویسندگانی چون صادق هدایت و صادق چوبک مورد استقبال قرارگرفت. صادق چوبک در رمان <em>سنگصبور</em>، برای به تصویر کشیدن روحیات پیچیده و اغلب هولناک اشخاص داستان و برای رخنه به اعماق روان آنها، از تکنیک جریان سیال ذهن و به خصوص از شیوهی تکگوییهای درونی، مدد گرفتهاست؛ روشی که مبتنی بر تداعی آزاد معانی است و با تلفیقی از ناتورالیسم سیاه، <em>سنگصبور</em> را در ردیف یکی از بهترین نمونههای این سبک خاص قرار داده است. </strong>
* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی mtytaheri@yahoo.com (نویسندهی مسئول)
** دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی Saharad1364@gmail.com
<strong>دریافت مقاله: 27/7/ 1389 پذیرش مقاله: 18/12/1389</strong>
جریان سیال ذهن . حدیث نفس . داستاننویسی معاصر. رمان سنگصبور . صادق چوبک
https://jba.shirazu.ac.ir/article_285.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_285_a2b801475186b2880197d34f6e885643.pdf
معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز
شعر پژوهی(بوستان ادب)
2008-8183
2980-7751
3
2
2012
09
22
سعدی شیراز و سعدی هند
191
216
FA
عبداله
واثق عباسی
دانشگاه سیستان و بلوچستان
10.22099/jba.2012.286
<strong>سعدی شیراز و سعدی هند</strong>
<strong> </strong>
<strong>دکتر عبدالله واثق عباسی</strong><strong>*</strong>
دانشگاه سیستان و بلوچستان
<strong> </strong>
<strong>چکیده</strong>
<strong>«امیر نجمالدین حسن بن علاء سجزی دهلوی» از پارسیگویان ممتاز دیار هند است. این شاعر و نویسندهی برجسته، اندکی پس از سعدی ظهور کرد. </strong><strong>تأثیرپذیری امیرحسن از سعدی شیراز- به ویژه در غزل- تا بدان پایه است که با وجود شاعری برجسته چون امیرخسرو دهلوی (طوطی هند)، به «سعدی هند» شهرت مییابد. در حقیقت تأثرات امیرحسن از شیخ شیراز، جنبههای مختلف: واژگانی، ترکیبسازی، زیباشناختی، عروضی، اشتراک در اندیشه، عاطفه، مضامین و بنمایههای شعری آنان را دربرمیگیرد. </strong><strong>اگرچه غزل روشن، روان و گرم امیرحسن غزل طربناک، دلاویز و شورانگیز سعدی را فرایاد میآورد، غزل سعـدی از نظر رسایی، روانی، شیرینی، انسجام کلام و سلامت ترکیب بر غزل امیرحسن رجحان دارد. شوقی که از غزل امیرحسن زبانه میکشد، نشانگر این معناست که امیرحسن نیز چون سعدی، از شراب عشق و عرفان سرمست است و عشق همچون خون در رگهای غزل او جاری است و این رمز و راز ماندگاری سخن اوست. این مقاله بر آن است تا رگههای خویشاوندی ذوق و زبان امیرحسن و سعدی را هم در غزلهایی که بر یک وزن و ردیف و قافیه سرودهاند و هم در مضامین و بنمایههای مشترک شعرشان، نشان دهد. </strong>
<strong> </strong>
* استادیار زبان و ادبیات فارسی vacegh@yahoo.com
<strong>دریافت مقاله: 12/4/ 1389 پذیرش مقاله: 23/11/1389</strong>
امیرحسن دهلوی . سعدی . سعدی هند . شعر فارسی . غزل
https://jba.shirazu.ac.ir/article_286.html
https://jba.shirazu.ac.ir/article_286_985614d3900b1741f9945ea8b15bc4b3.pdf