TY - JOUR ID - 4071 TI - مطالعۀ بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا JO - شعر پژوهی(بوستان ادب) JA - JBA LA - fa SN - 2008-8183 AU - جابری, ناصر AD - دانشگاه خلیج فارس Y1 - 2017 PY - 2017 VL - 9 IS - 3 SP - 45 EP - 68 KW - مثنوی KW - معارف KW - مولانا KW - بهاءولد KW - تمثیل KW - بینامتنّیت DO - 10.22099/jba.2017.4071 N2 - معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون دربارۀ برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریۀ بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرم‌افزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان می‌دهد که مولانا در مقولۀ تمثیل از جنبه‌های گوناگونی از بهاءولد متأثر بوده‌است؛ نخست اینکه در معارف و مثنوی نگرش فلسفی مشترکی به مقولۀ تمثیل وجود دارد. دیگر این‌که از نظر ساختاری، شیوۀ «تمثیل‌های پیاپی» و مبتنی بر «تداعی» در هر دو اثر به کار رفته است. همچنین، بنیاد تمثیل‌های مشترک هر دو اثر بر دو گونه گزارۀ تعلیمی و تعلیمی- فلسفی است. بررسی شیوۀ استدلال در این دو اثر نشان می‌دهد که در گزار‌ه‌های تعلیمی- فلسفی، شبکۀ استدلال گسترده‌تر است و تمثیل‌های اخلاقی با گزاره‌ای که به یکی از موضوعات انسان و درون او مرتبط است، آغاز می‌شود و نتیجۀ آن‌ها اثبات یکی از موازین حِکمی و تربیتی انسان است، اما در تمثیل نوع دوم، مقدمه یا گزاره شامل حُکمی دربارۀ هستی یا عناصر هستی است و بر قاعده‌ای کلّی تأکید دارد و به کمک آن قاعده، سرنوشت و هدف انسان نیز تبیین شده است. از این نظر می‌توان تمثیل‌های نوع اول را تعلیمی و نوع دوم را باورساز و نمایشگر جهان‌بینی و دورنمایی دانست که گوینده سعی دارد بر اساس آن مخاطب را اقناع کند. UR - https://jba.shirazu.ac.ir/article_4071.html L1 - https://jba.shirazu.ac.ir/article_4071_ff969d35e5b5cc1bdcc334e0e2923743.pdf ER -