2024-03-29T09:19:24Z
https://jba.shirazu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=92
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
عروج نفس به مشرق وجود در بینش اشراقی و دیدگاه عرفانی
لیلا
امینی لاری
مطابق دیدگاه عرفا و بینش اشراقی، نفس انسانی که جوهری نورانی است، پس از هبوط از عالم قدس و اسارت در ظلمت عالم جسمانی، در جستوجوی فرصتی است برای رجعت به اصل ماورایی و وطن حقیقی خویش؛ یعنی سیری عروجی از حضیض نفس به اوج قطب نورانی وجود. در این مسیر، نفس از مغرب محسوسات گذر کرده به اقلیم هشتم و سرانجام، به شهرستان جان یعنی مشرق حقیقت ازلی میرسد. در مراحل این سفر، میتوان طول و عرض نوعی جغرافیای عرفانی - مثالی را ترسیم کرد.
معرفت
دل
عروج
عشق
سلوک
2012
09
24
1
25
https://jba.shirazu.ac.ir/article_305_4d9543c6d3e6d9390fddea82a9d0cd36.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
اشارات عرفانی در داستان حضرت یوسف(ع)
زهرا
حسینی
زهرا
ریاحی زمین
شکل ­گیری زبان خاص عرفانی، مخصوصاً در تأویلاتی که از آیات قرآن ارائه می­شود، ریشه در قرآن دارد؛ به عبارت دیگر، گرایش به تفسیر تأویلی برآمده از قرآن است. در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیلها در حقیقت نزدیککنندهی هرچه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. تفاسیر عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک تمثیلی قرآن به ویژه در تأویل داستانهای قرآنی بهره بردهاند. در این میان، داستان حضرت یوسف(ع) از جمله داستانهایی است که وجوه عرفانی فراوانی دارد و چندین تفسیر عرفانی از جمله جامعالستین، حدائقالحقایق،کشفالارواح، انیسالمریدین و شمسالمجالسین(در دست تصحیح و چاپ) به طور خاص، در مورد آن پرداخته شده و این سوره از آغاز تا انجام، به صورت عرفانی تفسیر گردیده است. در تفاسیری همچون کشف الاسرار، تفسیر القرآنالکریم منسوب به ابن عربی و برخی کتب عرفانی نیز این داستان به طور کامل یا به صورت پراکنده و تنها بعضی از مفاهیم و آیات آن، مورد تأویل قرارگرفته است. تأویلات عرفانی این تفاسیر، لغات و مفاهیم آیات سورهی یوسف و شخصیتها و حوادث داستان را شامل میشود. برخی از این حوادث در قرآن ذکر شده و برخی دیگر، تنها در تفاسیر آمده؛ بیآنکه در خود قرآن بدان اشاره شده باشد. این حوادث زمینهساز تمثیلهایی است که در آن، عناصر تشکیل دهندهی یک حادثه دقیقاً رو به روی عناصر تمثیلی قرار میگیرد. مقالهی حاضر ابتدا با نگاهی تطبیقی و تحلیلی به ذکر تأویلات عرفانی تعدادی از لغات و مفاهیم آیات این سوره در تفاسیر و متون عرفانی میپردازد و آنگاه برخی از مهمترین تأویلهایی را که ذیل شخصیتها و حوادث قصه نقل شده، نقد و تحلیل میکند.
قرآن
یوسف
زلیخا
تأویل
تفسیر
عرفان
2012
09
24
27
63
https://jba.shirazu.ac.ir/article_310_d93d58e8aa2d2662f5801397c5a90352.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
تحلیل روابط شخصیتها در منظومهی لیلی و مجنون نظامی
مریم
درپر
محمدجعفر
یاحقی
مسألهی اساسی این مقاله تحلیل روابط و مناسبات شخصیت­ها در لیلی و مجنون نظامی است. در این تحلیل، از الگوی کنشگر گریماس استفاده شده­است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس، کنشگر، در این روایت بازیابی شده که عبارتند از: فرستنده، پذیرنده، فاعل، هدف، یاریگر و بازدارنده. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، در روایت لیلی و مجنون، فرستنده: عشق است که یک مفهوم انتزاعی است نه یک شخصیت عینی؛ پذیرنده: لیلی و مجنون؛ فاعل: مجنون و سپس لیلی؛ هدف: رسیدن لیلی و مجنون به یکدیگر؛ یاریگر: خویشان و اطرافیان مجنون و کنشگر بازدارنده: پدر لیلی و سپس ابن­سلّام است.از این پژوهش برمیآید که الگوی گریماس در تحلیل شخصیتهای منظومهی لیلی و مجنون تا حدّی مفید و کارآمد است؛ براساس این الگو، خواننده با ذهنیّتی روشن میتواند روابط و مناسبات شخصیتها را دنبال کند و برخی از ویژگیهایی را که گریماس برای حکایت­های فولکلوری برمی­شمارد، در این روایت می­توان دید؛ از جمله این­که قهرمان هم فاعل و هم، پذیرنده است. در این داستان، «فاعل» به گونه­ای است که هم بر لیلی انطباق می­یابد و هم بر مجنون و هر دو به نوعی پذیرنده نیز هستند.
لیلی و مجنون؛ الگوی کنشگر
گریماس؛ شخصیت؛ رابطه
2012
09
24
65
89
https://jba.shirazu.ac.ir/article_307_44894c8c0647e592f61344c03704e4a6.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
بررسی گلستان سعدی با تکیه بر یافتههای روانتحلیلگری
فاتح
رحمانی
محمدهادی
مرادی
فرزین
رضایی
همراه با جستوجوی درک عمیق متون ادبی و فهم اهدافی که پدیدآورندگان آنها دنبال کردهاند، بررسی متون ادبی با هدف افزایش شناخت عوامل مؤثر در شکلگیری آن (از جمله، عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، بینشخصی و عوامل درونی یا روانشناختی)، بهطور روزافزونی مورد توجه قرار گرفته است که مبین ارزش فزایندهی آنهاست. بررسی روانپویشی آثار ادبی، مورد رغبت بسیاری از محققان است. اما در ادبیات فارسی، شاید بیشترین بررسی از این نوع، با استناد به آثار یونگ انجام گرفته است. در صورتی که بررسی روانتحلیلی متون ادبی، به گسترهی بسیار وسیعتری از یافتههای بالینی روانشناسان تحلیلگر اشاره دارد.پژوهش حاضر از زوایای دیگری به تحلیل روانپویشی گلستان سعدی، بهعنوان یک اثر معروف در ادبیات فارسی، پرداخته است. با توجه به دشواری قراردادن گسترهی وسیع تحلیل اثر ادبی ظریف و پیچیدهای مانند گلستان در یک مقاله، گزیدههایی از این اثر بهعنوان بخشهایی مهم، مورد بررسی قرار میگیرند. حداقل، چهار مدل تفسیری برای گلستان قابل تأمل است. این مدلها، مستقیم، انعکاسی، مخاطب­محور و ترکیبی هستند. دیدگاههای روان­تحلیلی به گلستان نیز می­توانند متمرکز بر محتواها یا فرایندهای قابل دستیابی در آن باشد. همچنین، میتوان هریک از بابها را تحلیل موضوعی کرد. دستیابی به تحلیلهایی از کل کتاب، کار بسیار دشوار، اما ارزشمندی است. اساس گلستان بر چشمانداز به زندگی استوار است که حضور پدیدهی مرگ در آن بسیار پررنگ است. به­طور کلی، می­توان مفاهیم مهمی مانند انحلال تعارضهای روانشناختی یا تحول روانشناختی را از خلال این کتاب دریافت.
گلستان
سعدی
روانتحلیلگری
ناهشیاری
2012
09
24
91
119
https://jba.shirazu.ac.ir/article_308_0d5dd088b3f1f5125f6685757047256c.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
نقد و تحلیل کهنالگوی نقاب با توجه به رفتارهای ملامتی
مریم
روضاتیان
علی اصغر
میرباقری فرد
یکی از مفاهیم مهم نظریهی کارل گوستاو یونگ در روانشناسی تحلیلی، «آرکی تایپ» یا «کهنالگوهای ناخودآگاه جمعی» است که در میان آنها «نقاب persona» با مفهومی خاص، قابل تأمل است. به نظر یونگ، انسان میکوشد تا حد امکان، بهترین تظاهر و تأثیر را در محیط اطرافش نشان دهد و خود را با هرچه از او انتظار میرود، هماهنگ کند؛ در حالیکه بسیاری از علاقهها و احساسات خود را به درون ناخودآگاهش میراند. یونگ این موضوع را با عنوان نقاب، مطرح میکند. نقاب در واقع همان نقشی است که جامعه از فرد انتظار دارد و فرد، شخصیت اصلی خود را در پشت این نقاب، پنهان میسازد. این نظریه را که کارل گوستاو یونگ در کمتر از یک قرن پیش ارائه کرده، میتوان با توجه به رفتارهای ملامتی، مقایسه، نقد و بررسی کرد؛ اعمالی که صوفیان برای مبارزه با ریا و خودپسندی، انجام میدادند و به مرور زمان، منجر به پدیدآمدن طریقهای خاص، به نام ملامتیه شد که هرچند اصول اولیهی آنان تفاوتی با سایر فرقههای تصوف نداشت، اما شیوهای که اهل این طریقه برای رسیدن به اهداف خود برگزیدند، آنها را از سایر فرقهها متمایز ساخت و با گذشت زمان، در تعالیم و رفتارشان نیز تغییراتی راه یافت که حساسیت دیگران و حتی بسیاری از صوفیان را برانگیخت. در این مقاله، مباحثی که یونگ با عنوان کهنالگوی نقاب و مصادیق آن مطرح کرده است، با توجه به رفتار ملامتیان، نقد و بررسی و شباهتها و تفاوتهای موجود، تحلیل میشود.
ملامتی
ناخودآگاه جمعی
ناخودآگاه شخصی
کهنالگو
نقاب
2012
09
24
121
141
https://jba.shirazu.ac.ir/article_309_5ade5e7c22aa2cd09667c64d7200520d.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
نقد مکتبی داستانهای صادق هدایت
مهدی
شریفیان
کیومرث
رحمانی
داستانهای صادق هدایت به مثابهی منشوری است که از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است .در آثار هدایت رگههایی از اندیشههای رئالیستی، ناتورالیستی و گاه سورآلیستی قابل مشاهده است. لذا به برخی از اندیشههای «ناتورالیستی» صادق هدایت خواهیم پرداخت. ناتورالیسم، نهضتی ادبی است که شکل افراطی واقعگرایی (Real) شمرده میشود. این مکتب در ادبّیات، نظریهای است که کردار، گرایش و اندیشه را زاییدهی غرایز و امیال طبیعی، میداند؛ به هیچ رویداد یا پدیدهی فوق طبیعی قایل نیست و همهی واقعیات و پدیدهها را موجود در طبیعت و در دایرهی علوم طبیعی تفسیر میکند. بدین ترتیب، ناتورالیسم در ادبیات بر جنبههای توارث محیط و بر مشاهدهی زندگی به دور از آرمانگرایی تأکید میورزد و در این راه به ترسیم جزئیّات، ولو زشت و ناخوشایند میپردازد. «ناتورالیسم» ادبی از طریق ترجمههای صورت گرفته در دوران مشروطیّت وارد حوزهی ادبیات ایران شد و نویسندگانی چند، از جمله صادق هدایت، صادق چوبک و ... را تحت تأثیر قرار داد. در این مقاله تأثیر ناتورالیسم در آثار صادق هدایت مورد بررسی قرار گرفته است.
صادق هدایت
ناتورالیسم
ایدهالیسم
ادبیات داستانی
2012
09
24
143
178
https://jba.shirazu.ac.ir/article_312_5a3927207b206277fcc08dbb53cd026e.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
بررسی سیر تحول شیوههای روایت و زاویهی دید در داستانهای کوتاه سیمین دانشور
باقر
صدری نیا
ابراهیم
خلیل هومن
جایگاه ویژهی سیمین دانشور در حوزهی ادبیّات داستانی، پیشگامی او در عرصهی ادبیّات زنان و سهمی که وی در ارتقای سطوح مختلف این دو حوزه داشته است، پژوهش در جوانب گوناگون آثار وی را الزام میکند. تأمّل در آثار دانشور مؤید آن است که وی در طول دوران فعالیت ادبی خویش، با استفاده از شیوهها و شگردهای متنوع، وجوه هنری داستانهای خود را تعالی بخشیده است. در این مقاله، برآنیم تا ضمن اشاره به موارد فوق، سیر تحول و تکامل «روایت» و «زاویهی دید» را در داستانهای کوتاه او مطالعه و بررسی کنیم. این بررسی نشان میدهد که دانشور از نخستین مجموعهی داستان کوتاه خود تا واپسین مجموعهی داستانی خویش، از چه مراحلی عبور کرده و چگونه با اتّخاذ شگردهای گوناگون هنری، «زاویهی دید» و شیوهی روایتگری داستانهایش را تنوّع و تکامل بخشیده است.
سیمین دانشور
داستان کوتاه
روایت
زاویهی دید
پسامدرن
2012
09
24
179
199
https://jba.shirazu.ac.ir/article_306_9aeec2be9b841e06cd7f68426f483a5f.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
شهود، نماد و شعرِ سهراب سپهری
ناصر
علیزاده
عباس
باقی نژاد
سهراب سپهری، شاعر نوپرداز و صاحب سبک معاصر، همواره از بیانی نمادین در عین حال، نامتعارف برای تبیین احوال، اشراق و شهود عارفانهی خویش، بهره برده که در نوع خود، منحصر به فرد است. کلیت شعر او ترسیمِ سمبولیک و شاعرانهای از عرفانی ساده و همهفهم بوده که از عناصر، پدیدهها و واژگان،به شکل متفاوت سود میجوید تا ناخودآگاهانه، نگاهِ خواننده را متوجه چشماندازهایی تازه کند. سپهری به دلیل داشتن احوال، ذهنیت و دریافتهایی غریب، ناگزیر از رویکرد به زبانی نامتعارف و سمبولیسمی ویژه و مبتنی بر نگرش شهودی بوده است. در این راستا، به زیباییشناسی خاصی دست یافته و شعرش در مسیری از آشناییزدایی معنایی، زبانی، تصویری و سمبولیک، حرکت کرده است. همین مختصات، او را به عنوان شاعری متفاوت و مدرن در روزگار ما مطرح ساخته است. این نوشتار، ابعادی از سمبولیسم سپهری و چگونگی بهرهمندی وی را از کلمات، اشیا و موجودات در حوزهی نگرش شهودی و عرفانی وی، بررسی نموده است.
سپهری
سمبول
تصویر
عرفان
شهود
2012
09
24
201
221
https://jba.shirazu.ac.ir/article_313_d68b4e90c016acabed3b96d6b1ce4532.pdf
شعر پژوهی(بوستان ادب)
بوستان ادب
2008-8183
2008-8183
1389
2
3
بررسی گونههای فخر در دیوان حافظ
محمدحسین
نیکدار اصل
فخر در واقع از گونههای ادبی است که در آثار منظوم و منثور شعرا و نویسندگان نمود دارد و در هر روزگاری، رنگی خاص میپذیرد و نمیتواند از تأثیرهای زمانی و مکانی به دور باشد. در مقدمهی این مقاله ابتدا به بررسی ماهیت فخر و ارتباط آن با موضوع شخصیت و پندار فرد از خود و کارکرد آن به عنوان عنصری روانی- شخصیتی پرداختهایم. با توجه به اعتبار حافظ در غزلسرایی و آفرینش گونهی خاصی در این شیوهی سخنسرایی، غزل وی را که جلوهگاه فخر اوست، به اختصار بررسی کردهایم. به سبب آنکه بیشترین فخر حافظ به سخن و غزل است، ابعاد این موضوع و دلایل تفاخر خود را به کلامش، در بخش بعدی، به تفصیل بیان کردهایم. موضوع قابل توجه دیگر، فخر حافظ به همت والاست که ریشه در عصر سیاسی و اجتماعی روزگار شاعر دارد و با عنوانی مستقل بررسی شده است. مفاخرههای برجستهی دیگری چون فخر به رندی، فخر به عشق و معشوق، فخر به ممدوحان و...، دیگر قسمتهای برجسته این مقاله را شکل داده است و در پایان با توجه به تنوع فخریههای حافظ که جنبههای فردی، انتقادی اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرد، نتیجه ارایه میشود.
فخر(خودستایی)
حافظ
سخن
غزل
2012
09
24
223
248
https://jba.shirazu.ac.ir/article_314_60d4c4bfff8c0c12cd6550ad1240474a.pdf