تحلیل ساختاری الگوهای متکرر داستان‌های کودکان طردشده در شاهنامه و دیگر اساطیر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه سلمان فارسی کازرون

2 گروه زبانشناسی دانشگاه جهرم

3 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

چکیده

عناصر مشترک در فرهنگ و ادبیات ملل مختلف فراوان دیده می شود که یافت و تحلیل دلایل آن، کمک می کند تا در صورت لزوم، زمینه‌های اشتراک و نزدیکی فرهنگ‌ها تقویت شود. یکی از شباهت-های موجود در ادبیات فارسی و ادبیات دیگر ملل حضور کودکانی است که بنا به دلایلی از خانه طرد می شوند و در نهایت اغلب آن‌ها به خانه بازمی گردند و در شرایط و موقعیتی بهتر قرار می گیرند. در شاهنامه، شخصیت‌هایی چون کیقباد، زال و... بنا به دلایلی مورد نفرت قرارگرفته و طرد می‌شوند؛ اما این کودکان پس از پشت سرنهادن حوادثی به قدرت و قهرمانی می‌رسند. در متون حماسی-اساطیری جهان نیز داستان‌هایی وجود دارد که بنمایه‌ آن طرد کودکی از خانواده است. همه‌ این کودکان، پس از دورشدن از زادگاه و پس از طی مراحلی دشوار و گذر از موانعی، به بلوغ رسیده و شایسته‌ عنوان قهرمانی یا پادشاهی می شوند. با تحلیلی ساختاری مشخص می‌شود که این داستان‌ها از الگویی واحد پیروی می‌کنند و دارای اجزا و عناصری مشترک، مانند قدرت طردکننده، کودک طردشده، ابزار دورکردن، مکان تبعید، مانع و حائل، شخص‌نجات‌دهنده و در نهایت سرنوشت محتوم است. در این داستان‌ ها گسیل کنندگان، کسانی هستند که نسبت به وجود این کودکان احساس ترس و تنفر دارند. در واقع دو سبب اصلی که موجب می‌گردد تا این کودکان در طبیعت رها گردند، نخست ترس شخص گسیل کننده از حوادث احتمالی آینده و دیگر نفرت والدین از فرزندان به دلیل وجود نقص یا ناخواسته بودن است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Structural Analysis of Repeated Patterns of Deported Children in Shahname and Other Myths

نویسندگان [English]

  • mehdi rezaei 1
  • Raha Zareifard 2
  • sirus sina 3
1 kazerun university
2 Linguistics Jahrom University
3 graduated student salman farsi university of kazerun
چکیده [English]

Structural Analysis of Repeated Patterns of Abandoned Children in Shahnameh and Myths
 

Rezaei*                           R. Zareifard**              S. Sina***

Khalij-e-Fars University of Boushehr
 
Abstract
There are many shared elements in all cultures finding of which helps to bring them closer. One similarity between Persian literature and the literature of other cultures is abandoned children who finally return to their home and origin and achieving better fortune. Some characters such as Keyqobad, Zal, Fereydun and Darab are regarded with hatred and abandoned in Shahnameh, yet they achieve power and heroism after going through some events. In mythological texts and epics of the world, there are also some stories which focus on the abandonment and rejection of a child from the family. All of these children who have been abandoned reach adulthood going through some difficulties and rites of passage to become heroes or kings. The structural analysis of these stories reveals that all of them share almost the same pattern such as powerful individual who rejects, the abandoned child, the place of deportation, the obstacle, the saver and finally destiny. In these stories those who abandon are frightened or fear these children. In fact, two main reasons cause the abandonment of these children, the first is the fear of future events and the second is parent's hatred of these children who are unwanted or have some disability.
Keywords: Myth, Epic, Children, Abandonment, Structuralism.
 



* Associate Prof of Persian Language & Literature, rezaeimehdi56@gmail.com


** Assistant Prof of Linguistics, raha.zareifard@gmail.com


*** M.A. Student in Persian Language & Literature, kurosh56@yahoo.com


 

کلیدواژه‌ها [English]

  • myth
  • epic
  • Children
  • Deportation
  • Structuralism
آبادیان، روجا. (1390). بررسی داستان­های کوتاه غلامحسین ساعدی از دیدگاه ریخت‌شناسی پراپ. پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران.
آتش‌سودا، علی و صادقی، سمیرا. (1391). «ساختار داستان‌های شیخ اشراق بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ». ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، سال 8، شماره27، صص 1-21.
برتنس، هانس. (1391). مبانی نظریه ادبی. ترجمه‌ی­ محمدرضا ابوالقاسمی، تهران: ماهی.
بلای، رابرت. (1384). مرد مرد. ترجمه‌ی­ فریدون معتمدی، تهران: مروارید.
بولن، شینودا. (1392). نمادهای اسطوره­ای و روا‌ن‌شناسی مردان. ترجمه‌ی ­مینو پرنیانی، تهران: آشیان.
بیرلین، ج. ف. (1386). اسطوره­های موازی. ترجمه­‌ی عباس مخبر، تهران: مرکز.
پراپ، ولادیمیر. (1392). ریخت­شناسی قصه­های پریان. ترجمه‌ی­ فریدون بدره‌ای، تهران: توس.
پورداوود، ابراهیم. (1377). یشت‌ها. ج2، تهران: اساطیر.
پیگوت، ژولیت. (1373). شناخت اساطیر ژاپن. ترجمه‌ی­ باجلان فرخی، تهران: اساطیر.
جلالی‌پور، بهرام. (1389). ریخت‌شناسی قصه‌های اساطیری و پهلوانی شاهنامه­ فردوسی بر اساس روش ولادیمیر پراپ. تهران: افروز.
دبیرسیاقی، محمد. (1389). برگردان روایت‌گونه‌ی شاهنامه‌ی فردوسی. تهران: قطره.
روزنبرگ، دونا. (1386). اساطیر جهان. ج1، ترجمه­‌ی عبدالحسین شریفیان، تهران: اساطیر.
شریفی، محمد. (1391). فرهنگ ادبیات فارسی. تهران: نشر نو و معین.
فردوسی، ابوالقاسم. (1388). شاهنامه. تصحیح ا.برتلس، به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
فروید، زیگموند. (1357). پیدایش روانکاوی. ترجمه و تعلیق هاشم رضی، تهران: آسیا.
قاسمی دهقی، آلما. (1394).  نشانهشناسی هفتپیکر نظامی بر اساس ریخت‌شناسی ولادیمیر پراپ. تهران: تریتا.
کوپا، فاطمه و رفیعی سخایی، نوشین. (1389). «شکل‌شناسی سه داستان از گرشاسب‌نامه بر بنیاد نظریه‌ی پراپ». ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، سال 6، شماره 19، صص86-104.
گرین، راجر لنسلین. (1387). اساطیر یونان. ترجمه‌ی­ عباس آقاجانی، تهران: سروش.
منتظرپناه، زهرا. (1390). بررسی ساختار روایی داستان­های مثنوی بر اساس نظریه‌ی پراپ و گریماس. پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه قم.
نقابی، عفت و قربانی، کلثوم. (1391). «تحلیل ساختاری قصه‌ی­ شاه سیاه‌پوشان بر اساس الگوی پراپ». پژوهش­های ادب عرفانی، سال 6، شماره 21، صص 141-162.