بررسی چند واژه‌ی لری منطقه‌ی کهگیلویه و بویراحمد در شاهنامه‌ی فردوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه یاسوج

چکیده

بررسی چند واژه‌ی لری منطقه‌ی کهگیلویه و بویراحمد در شاهنامه‌ی فردوسی
 
  دکتر یوسف نیک‌روز*
دانشگاه ‌یاسوج
چکیده
نگارنده در جریان تدریس شاهنامه‌ی فردوسی با برخی ابیات مبهم و واژه‌های نامفهومی که به درستی ریشه‌یابی و معنا نشده است، روبه‌رو گردید. این امر سبب شد تا با نگاهی تازه و با دقت بیش‌تر، ابیات و واژه‌های این اثر مهم، مورد بررسی قرار گیرد. دستاورد بررسی این شد که در شاهنامه‌ی فردوسی که گنجینه‌ی بسیار غنی و پربار زبان فارسی است، واژه‌هایی به لهجه‌های مختلف محلی وجود دارد که در اغلب فرهنگ‌های عمومی و تخصصی شاهنامه، نه به دقت ریشه‌شناسی شده و نه معنای درستی متناسب با مفهوم بیت از آن‌ها داده شده است که این امر باعث ابهام و دشواری در فهم برخی ابیات گردیده است. بنابراین در این پژوهش، سعی شده است برخی از واژه‌های محلی مربوط به لهجه‌ی لری منطقه‌ی کهگیلویه و بویراحمد که در شاهنامه‌ی فردوسی به کار رفته است، ریشه‌یابی و متناسب با مفهوم ابیات مشکل و مغلق، به درستی معنی شود؛ زیرا نگارنده سخت بر این باور است که در میان لهجه‌های مختلف ایران، لهجه‌ی لری منطقه‌ی یاد شده، قرابت و پیوندی  بسیار نزدیک با فارسی میانه و فارسی امروزی دارد. بخشی از این پیوند در مقاله‌ی حاضر نشان داده شده است. شاید در سایه‌ی همین پیوند لهجه‌ی لری با زبان شاهنامه است که این اثر بزرگ بعد از کتاب قرآن کریم، پایگاه و جایگاهی منحصر به فرد در میان اقوام لر به خصوص قوم لر منطقه‌ی کهگیلویه و بویر احمد، داشته است.
 
 
 *  استادیار زبان و ادبیات فارسی ynikrouz@mail.yu.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 830/1/90              تاریخ پذیرش مقاله: 23/5/90

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Investigation into a Number of Lori Words of the Province of Kohgiluye and Boyerahmad in Ferdowsi’s Shahname

چکیده [English]

Nikrouz*

Yasouj University
 
The present study was the result of teaching a course in Shahnameh during which I encountered a number of verses and unknown words which have not been defined correctly or whose etymological information has not yet been determined. This led the researcher to bring under scrutiny the verses and the words of this important masterpiece. The findings indicate that in this important work of art, which is a rich source for the Persian Language, there are a significant number of words taken from regional accents, which have not been defined correctly or whose etymological information has not been determined yet. In defining these words, careful attention has not been paid to the sense in which they are used in the poems. In the present study, an attempt is made to define and find the etymological information of some Lorish words of the Province of Kohgiluye and Boyerahmad in Shahname, paying close attention to the sense in which they are used in poems. The assumption is that of the different language varieties in Iran, Lori has the closest ties to the Old and Middle Persian. Some of these ties have been highlighted in the current study. It is because of such ties that, after the holy Quran, Shahname is the only book which has a unique position among Lors, especially those from the Province of Kohgiluye and Boyerahmad.
 
 
 
 
* Assistant Professor of Persian language & literature, ynikrouz@mail.yu.ac.ir
Received: 04/19/2011             Accepted: 08/14/2011

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Ferdowsi’s Shahname
  • Lori
  • Persian Language
  • Lori accent
  • Kohgiluye and Boyerahmad
آشتیانی، عباس اقبال. (1386). تاریخ ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه. تهران: گهبد.
ابراهیمی، قربانعلی. (1384). فرهنگ مردم بیضا (گویش‌نامه‌ی تطبیقی بیضای فارس). تهران: نیک خرد
ابن حوقل. (1366). سفرنامه ابن حوقل (ایران در صوره الارض). ترجمه و توضیح جعفر شعار، تهران: امیرکبیر.
اتابکی، پرویز. (1379). واژه‌نامه‌ی شاهنامه. تهران: نشر پژوهشی فروزان.
اصطخری، ابواسحاق ابراهیم. (1373). ممالک و مسالک. ترجمه‌ی محمدبن اسعد بن عبدالله تستری، به کوشش ایرج افشار، موقوفات محمود افشار.
البنداری، الفتح بن علی. (1970). الشاهنامه. با تصحیح و مقدمه عبدالوهاب المدرس، بالجامعه المصریه من مکتبه الاسدی بطهران.
امان‌الهی بهاروند، اسکندر. (1370). قوم لر. تهران: آگاه.
ایزدپناه، حمید. (1381). فرهنگ لری. تهران: اساطیر.
باقری، مهری. (1371). بررسی تحولات تاریخی اصوات زبان فارسی (طرح تحقیقی). تبریز: دانشگاه تبریز.
جمال‌زاده، محمدعلی. (1382). فرهنگ لغات عامیانه. به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران: سخن.
حسینی بویراحمدی، ابوالحسن. (1381). فرهنگ گویش بویر احمدی. یاسوج: فاطمیه.
حسینی فسایی، میرزا حسن. (1378). فارس‌نامه‌ی ناصری. تصحیح و تحشیه‌ی منصور رستگار فسایی، تهران: امیرکبیر.
خلف تبریزی، محمدحسین. (1380). برهان قاطع. تهران: نیما.
دهخدا، علی‌اکبر. (1377). لغت‌نامه. زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی، تهران: مؤسسه‌ی لغت‌نامه‌ی دهخدا.
راولنیسون، هنری. (1360). سفرنامه‌ی راولنیسون: گذر از زهاب به خوزستان، ترجمه‌ی سکندر امان اللهی بهاروند، تهران: آگاه.
سرلک، رضا. (1381). واژه‌نامه‌ی گویشی بختیاری. تهران: آثار.
شالجی، امیر. (1370).فرهنگ گویشی خراسان بزرگ. تهران: مرکز.
صفی نژاد، جواد. (1361). عشایر مرکزی ایران. تهران: امیرکبیر.
طاووسی، محمود. (1387). ترکیب در شاهنامه‌ی فردوسی. شیراز: نوید.
فردوسی، ابوالقاسم. (1385). شاهنامه (بر اساس چاپ مسکو). به کوشش و زیر نظر سعید حمیدیان، تهران: قطره.
عسکری عالم، علی‌مردان. (1384). فرهنگ واژگان لکی و لری. خرم‌آباد: افلاک.
گرمرودی، میرزا فتاح‌خان. (1347). سفرنامه‌ی ممسنی (شرح جریان حکومت طوایف و شولستانات ممسنی و ایلات کهگیلویه در سال  1261-1260). به سعی و کوشش فتح‌الدین فتاحی، تهران: مستوفی.
لایارد، اوستین هنری. (1367). سفرنامه‌ی لایارد یا ماجراهای اولیه در ایران. ترجمه‌ی مهراب امیری، تهران: وحید.
ملک‌زاده، محمدجعفر. (1380). فرهنگ زرقان (واژه‌نامه‌ی لهجه‌ی مردم زرقان فارس). تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
نجفی، ابوالحسن. (1387). فرهنگ فارسی عامیانه. تهران: نیلوفر.
نوشین، عبدالحسین. (1386). واژه‌نامک (فرهنگ واژه‌های دشوار شاهنامه). تهران: معین.
نیر، حسین. (1370). فرهنگ واژه‌ها و اصطلاحات رایج در شیراز. تهران: قلم.