بررسی شخصیت پردازی داستانی _نمایشی زنان در منطق الطیر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیأت علمی /بخش عربی دانشگاه شیراز

2 دانشگاه هنر تهران

چکیده

اقتباس دراماتیک از متون کهن فارسی از دغدغه‌های درام-نویسان بوده است. منطق الطیر عطار از جمله منابع ادبی مورد علاقه نمایشنامه‌نویسان ایرانی است. ضعف مشترک چنین اقتباس‌هایی فقدان شخصیت‌پردازی و کنش دراماتیک است. این ضعف به دلیل عدم انطباق متون کهن ایرانی با اسلوب‌های داستان‌گویی غربی است.
نظریه ادبی گرماس، نظریه‌پرداز ادبی درباره شخصیت به سبب بررسی کنش براساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن این توانایی را به درام‌نویس می‌دهد تا شخصیتی کنشگر خلق کند.
با انتخاب شخصیت‌های زن در منطق الطیر و تطبیق آن با نظریه کنشی گرماس، الگویی هدفمند و عملی برای کمک به دارم‌نویس در خلق شخصیتی کنشگر بدست آمده است. ملاک انتخاب شخصیت‌ها برای بررسی، وجود سه مولفه خواستن، دانستن و توانستن بوده است که شرایط شخصیت مرکزی شدن زنان منظق الطیر را فراهم می‌کند.
براساس نتایج بدست آمده، به طور برجسته حکایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» و چند حکایت‌ دیگر را می‌توان به عنوان یک داستان با ساختار کلاسیک و خطی معرفی کرد که واجد قابلیت شخصیت‌پردازی دراماتیک می‌باشند.
واژگان کلیدی: عطار نیشابوری، منطق الطیر، شخصیت‌های زن، الگوی کنشگری گرماس.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

survey of dramatic _ storid characterization of woman in mantegh -o-teyr

چکیده [English]

The dramatic adaptation of Persian Classics has been of great concern to Iranian playwrights. Among Persian classics, Mantiq al-Tayr has been of great interest to writers. But these dramatic adaptations are devoid of characterization and dramatic action because of the differences between Persian and western modes of storytelling. Greimas’s actantial schema is based on three factors: wanting-to-do, knowing-how-to-do, and being-able-to-do.This theory gives the dramatist a chance to create actant characters. In this paper, certain female characters in Mantiq al-Tayr have been selected and analyzed with regard to the Greimasian model; consequently, a pragmatic paradigm has emerged by which the dramatists can create actant characters. The tabulation of results reveal that a few tales of Mantiq al-Tayr like "Shaykh San'ān and the Christian Girl" stand out as examples with classical and linear structure revealing potentials for dramatic characterization.
keywords: Attar Nayshaburi, Mantiq al-Tayr, female characters, Greimas’s actantial schema

کلیدواژه‌ها [English]

  • Atar Neyshaburi
  • Mantegh-o-teyr
  • women characters
  • Characterization
آدام، ژان میشل. (1383). تحلیل انواع داستان. ترجمه‌ی آذین حسین‌زاده، تهران: قطره.
اسکات کارد، اورسون. (1387). شخصیت­پردازی و زاویه دید در داستان. ترجمه‌ی پریسا خسوری سامانی، اهواز: رسش.
اسکولز، رابرت. (1383). درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات. ترجمه‌ی فرزانه طاهری، تهران: آگه.
بلکر، اروین. (1388). عناصر فیلمنامه­نویسی. ترجمه‌ی محمد گذرآبادی، تهران: هرمس.
پرونه، میشل. (1390). تحلیل متن نمایشی. ترجمه‌ی غلامحسین دولت‌آبادی، تهران: افراز.
عطار، فریدالدین. (1384). الهی‌نامه. تصحیح فؤاد روحانی، تهران: زوار.
ـــــــــــــــــ (1366). منطق‌الطیر. تصحیح احمد رنجبر، تهران: اساطیر.
ـــــــــــــــــ (1387). منطق‌الطیر. تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
ـــــــــــــــــ (1380). مصیبت­نامه. تصحیح عبدالوهاب نورانی وصال، تهران: زوار.
کهنسال، مریم. (1390). جلوه­های نمایشی مثنوی. تهران: سخنوارن.
فورستر، ادوارد مورگان. (1369). جنبه­های رمان. ترجمه‌ی ابراهیم یونسی، تهران: نگاه.
مشیدی، جلیل و آزاد، راضیه. (1390). «الگوی کنشگر در برخی روایت­های کلامی مثنوی معنوی بر اساس نظریه‌ی کنشگر آلژیرداس گرماس». مجله پژوهش­های زبان و ادبیات فارسی، پیاپی 11، شماره 3، صص 35-46.
میرقادری، سیدفضل‌الله و رحیمیان، سعید. (1390). روائع من‌النصوص العرفانیه. شیراز: دانشگاه شیراز.