نوع مقاله : مطالعات موردی
نویسندگان
1 دانشگاه پیام نور مشهد
2 عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
3 عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور مشهد
چکیده
نظریهی نقشگرایی هلیدی محصول نگاهی اجتماعی به زبان است که به کمک فرانقشهای سهگانهی اندیشگانی، بینافردی و متنی در زبان اتفاق میافتد. با تأکید بر جنبهی اجتماعی این چارچوب نظری پژوهش پیش رو بر آن است تا با بررسی سهم فرایندهای مختلف فرانقش اندیشگانی در شعر«کسی که مثل هیچ کس نیست» اثر فروغ فرخزاد جنبههای اجتماعیِ ذهنیتی شاعرانه را واکاود که به خلق این متن ادبی انجامیده است. با علم به اینکه فرایند ذهنی در این شعر در مقایسه با سایر فرایندهای اصلی کمترین بسامد آماری را داراست، پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که در این شعر فرایند ذهنی چگونه بر دیگر فرایندها تأثیر میگذارد؟ با پاسخ به این پرسش اصلی شاید بتوان به این پرسش فرعی نیز پاسخ گفت که آیا یک فرایند حداقلی مانند فرایند ذهنی در این شعر به عنوان ایدهی شاعرانه، امکان بسط به یک گفتمان غالب اجتماعی را خواهد داشت؟ فرض پژوهش بر این بوده است که فرایند ذهنیِ خواب دیدن، سایر فرایندها را در راستای خود جهت داده تا کلیت متن را همچون برشی از بافت فرهنگی اجتماعی جامعه، بازتولید کرده و آیندهی آن را که همانا آمدن کسی است که مثل هیچ کس نیست، پیشگویی نماید.
با بررسی آماری فرایندهای فرانقش اندیشگانی، ضمن تأیید حداقلی بودن فرایند ذهنی(5/10 % کل فرآیندها) در میان فرایندهای اصلی شعر، میتوان به این نتیجه رسید که سایر فرایندها در جهت بسط فرایند ذهنی و تأیید ایدهی این فرایند عمل کردهاند که همانا پیشگویی آمدن کسی است «که مثل هیچ کس نیست».
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
An ideational metafunction processes analysis of the poem "the one who is not like anyone" by Forough Farokhzad based on Halliday's systemic functional theory
چکیده [English]
Hallliday's systemic functional theory is a social look at language which is interwoven with three metafunctional processes. The present paper is an analysis of the role of different processes in the poem "The one who is not like anyone" by Forugh Farrokhzad. In this paper we ask how the mental process affects other processes and whether it is possible for a minimal process in a poetical position to be developed into a dominant social discourse. In a broader sense, is poetic vision capable of turning into a substantial social discourse? The ideational metafunction section and processes from Halliday´s (1976) systemic functional theory are selected for the analysis. It is argued that the most usage of material and relational processes and the least usage of mental processes are used in her poem, respectively. Thus other processes have been used in accordance with the development of mental process to foretell someone is coming.
Keywords: Halliday´s Systemic Functional Theory, Ideational Metafunction, Mental Process, Contemporary Poetry, Forugh Farrokhzad
کلیدواژهها [English]
- Contemporary Poetry
- Forugh Farrokhzad
- Halliday´s Systemic Functional Theory
- Ideational Metafunction
- The Mental Process