داوود رمضانی پارسا؛ محمدحسین نیکداراصل؛ قاسم سالاری
چکیده
مجموعههای آغازین شعر فروغ فرخزاد(1345ـ1313ش) به اعتقاد غالب منتقدان و صاحبنظران نشاندهندهی ظهور شاعری سنّتشکن در بازتاب احساسات صریح و عریان زنانه بود. اخلاق سنتی، این سه گانههای متقّدم فروغ ...
بیشتر
مجموعههای آغازین شعر فروغ فرخزاد(1345ـ1313ش) به اعتقاد غالب منتقدان و صاحبنظران نشاندهندهی ظهور شاعری سنّتشکن در بازتاب احساسات صریح و عریان زنانه بود. اخلاق سنتی، این سه گانههای متقّدم فروغ را برنتافت و انتقادات و اعتراضات در جامعه سنّتی آن روز نشان از عدم پذیرش این سنّتشکنی و عریان گویی بود. آنچه که فروغ در آن سه مجموعه بیان کرده بود لازمه ی هویّتجویی و عشقورزی صریح و زنانه او بود و بعدها با تولّدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، «هویّتجویی» و «عشقورزی» مرتبط با جنسیت زنانه او را بهتر از هر مستند و دلیل دیگر تبیین کرد. این دو مولّفه به عنوان دو مقولهی اخلاقی مدرن در شعر او در این مقاله بحث و بررسی شده است. اخلاقی که تحت تأثیر مدرنیته مولّفههای جدیدی را به خود دیده و در بستر شعر فروغ در مقام شاعری محتواگرا ـ بخصوص در دو مجموعه اخیر ـ موقعیّتی ممتاز پیدا میکند. از رهگذر این مقاله متوجّه می شویم که شعر فروغ شعری است محتواگرا و در آن به «اخلاق» به ویژه اخلاقی که در اثر رویارویی با مدرنیته، دگرگون شده ، توجّهی خاص شده است. میتوان گفت که در شعر فروغ با سه نوع «هویّت» که دایرهوار در یکدیگر جای گرفتهاند، روبرو هستیم: هویّت انسانی، هویّت زنانه و هویّت فردی.