نقش سعدی در نام‌آوری شیراز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه شیراز

چکیده

با آنکه نام شیراز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران از سده‌های گذشته در بسیاری از متون تاریخی و ادبی مختلف آمده است، اما تا پیش از ظهور شیخ اجل سعدی، ترجیح چندانی بر سایر شهرهای ایران ندارد و همانند شهرهایی چون تبریز و طوس و یزد و اصفهان و بخاراست. اما از زمانی که سعدی در قرن هفتم به قدم از شیراز می‌رود و به سر بازمی‌گردد و خاک شیراز و آب رکن‌آباد دست از دامنش برنمی‌دارند و خوشی و تفرّج نوروز شیراز را در شعر خود یادآور می‌شود، چشمان شاعران و شعرخوانان تمام قلمرو پهناور زبان فارسی، از کناره‌های رود سند و فرارود گرفته تا کناره‌های دریای مدیترانه و سیاه و در حقیقت چشم تمام دنیای اسلامی به سوی شیراز خیره می‌گردد، بطوری‌که در این گستره کم‌تر شاعری توانست شعری بگوید و سعدی و شیراز را در نظر نداشته باشد! از همین روزگار است که نام شیراز مانند یک اصطلاح ادبی وارد حوزه‌ی شعر می‌شود و شهر شیراز به عنوان سرزمین شعر و ادب شهره‌ی آفاق می‌گردد و آنچه را وابستگی و نسبتی با شیراز داشت مانند شعر سعدی، زیبا، جذاب و چشم‌نواز جلوه می‌کند. شهر شیراز زیباتر می‌شود، مردمانش زیبا و مهمان‌نواز می‌شوند، خاک شیراز گل‌پرور و آب و هوایش هم‌طراز بهشت می‌شود و ... و شاعرانی که در شهرهای دیگر زاده‌اند آرزو می‌کنند که کاش شیرازی بودند. با این توضیحات جایگاه شیراز را در شعر و ادب فارسی به دو دوره‌ی شیراز پیش از ظهور سعدی و پس از او تقسیم کرده و با اسناد و شواهد مورد بررسی قرار داده‌ایم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Sa’di in Making the Reputation of Shiraz

نویسنده [English]

  • mohamad hosein karami
چکیده [English]

Though Shiraz has always been famous and its name has been mentioned in different historical and literary texts, before the appearance of Sa’di, Shiraz had had no prevalence over other cities of Iran and had been very much like other cities such as Tabriz, Toos, Yazd, Isfahan, and Bukhara. But since the 7th century, when Sa’di came to the poetic world as a Shirazi poet, every poet and lover of poetry have known Shiraz more than before. Sa’di left Shiraz for the purpose of traveling and then he enthusiastically came back to his homeland, Shiraz. He could never forget his homeland, the river of Rokn abad, the pleasures and joys of Nowruz; he always mentioned them in his poems. From his appearance as a Shirazi poet, Sa’di and Shiraz has always been well known to the world, from Indus River to the Mediterranean and Black Seas and has been the center of attention for the Islamic world. Therefore, because of Shiraz and Sa’di’s fame, you can hardly find a poet, in these geographical realms, who has not mentioned Shiraz and Sa’di in his poems.  So the name of Shiraz has been entered thorough poetry as a literary expression. Shiraz has widely been recognized as the city of literature and poetry and whatever belonging to Shiraz, like Sa’di’s poems, has been considered beautiful, appealing and eye-catching. Shiraz gets more beautiful, its people get more hospitable, its soil gets more fertile, and its weather gets very much like Heaven’s,... and other poets born in other cities wish to be a Shirazi poet.  So, in this article, the role of Shiraz in Persian poetry or generally speaking in Persian literature is divided into two periods, the era before Sa’di and the era after his appearance and these two eras are studied with the help of different sources and documents.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Reputation of Shiraz
  • Rokn abad
  • Sa’di
  • 7th century
ا.ج. آربری. (1365). شیراز مهد شعر و عرفان. ترجمه‌ی منوچهر کاشف، تهران: علمی و فرهنگی.
استخری، ابواسحاق ابراهیم. (1368). مسالک و ممالک. به اهتمام ایرج افشار، تهران: علمی و فرهنگی.
اسعدگرگانی، فخرالدین. (1381). ویس و رامین. تصحیح محمد روشن، تهران: صدای معاصر.
امیرمعزی، محمدبن عبدالملک. (1363). دیوان کامل اشعار. مقدمه و تصحیح ناصر هیّری، تهران: مرزبان.
اوحدی مراغه‌ای. (1340). دیوان اشعار. تصحیح سعید نفیسی، تهران: امیرکبیر.
باباطاهر عریان. (1366). دیوان باباطاهر. با خط حسین خسروی، نشر طلوع.
خواجوی کرمانی. (1374). دیوان اشعار. تصحیح احمد سهیلی خوانساری، شرکت انتشاراتی پاژنگ.
خوب‌نظر، حسن. (1380). تاریخ شیراز. به کوشش جعفر مؤید شیرازی، تهران: سخن.
دهلوی، امیرخسرو. (1361). دیوان. به اهتمام م. درویش، با مقدمه سعید نفیسی، تهران: جاویدان.
دهلوی، حسن. (1383). دیوان اشعار. به اهتمام سید احمد بهشتی و حمیدرضا قلج‌خانی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
سعدی شیرازی، مصلح الدین. (1369). بوستان. تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
سعدی شیرازی، مصلح الدین. (1362). کلیات سعدی. به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران: امیرکبیر.
سلمان ساوجی. (1367). دیوان اشعار. به اهتمام منصور مشفق، تهران: صفی علی شاه.
سیف فرغانی. (1364). دیوان اشعار سیف. تصحیح ذبیح الله صفا، تهران: فردوسی.
شبلی نعمانی. (1363). شعرالعجم. ترجمه‌ی سید محمدتقی فخر داعی، تهران: چاپ دنیای کتاب.
صفا، ذبیح الله. (1369). تاریخ ادبیات در ایران. تهران: فردوسی.
عبید زاکانی. (1332). کلیات عبید. تصحیح عباس اقبال آشتیانی، نشر مجله‌ی ارمغان، چاپخانه‌ی شرق.
عماد فقیه کرمانی. (1348). دیوان قصاید و غزلیات. تصحیح رکن‌الدین همایون فرخ، ‌تهران: چاپخانه‌ی اکونومیست.
فرخی سیستانی، (1363). کلیات دیوان. تصحیح محمددبیر سیاقی. تهران: زوار.
نحوی، اکبر. (1385). «آوازه‌ی سعدی در قرن هفتم». سعدی‌شناسی. دفتر نهم، ‌به کوشش کورش کمالی سروستانی، صص 45-62.
مجد همگر. (1375). دیوان اشعار. تصحیح احمد کرمی، تهران: ما.
همام تبریزی. (1370). دیوان اشعار. تصحیح رشید عیوضی، تهران: صدوق.