سید علی صالحی، شعرِ گفتار و سمبولیسم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان/ هیات علمی

2 عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه

چکیده

سید علی صالحی، شناخته ‌شده‌ترین نماینده‌ی شعر گفتار است که در زبان محاوره، ظرفیت و قابلیت‌های تازه و شاعرانه‌ای را جُست‌و‌جو کرده‌است. شناختِ مناسبی که وی از زبان محاوره دارد و توفیقی که در بهره‌مندی خلاقانه از آن یافته، منجر به ارائه‌ی گونه‌ی تازه و متفاوتی از شعرِ نو شده که خواص گفتاری را به عنوان اصلی‌ترین مختصه‌ی خود، حفظ می کند. صالحی زبان عامیانه را به بستری برای کُنش‌های شاعرانه تبدیل کرده؛ طوری که شگردهای شعری و هنریِ او به صورتِ بخشی از زبان محاوره درآمده و از روابطِ این زبان تبعیت می‌کنند. صمیت، جذابیت و عاطفیِ بودن، مختصه‌هایی بارز در کلامِ صالحی هستند که به واسطه‌ی لحنِ تخاطبی و استفاده‌ی فراگیر او از شگردهای روایت و گفتار، مثلِ دیالوگ، تک‌گویی درونی و بیرونی، همچنین به کارگیری حالات و رفتارهای گفتاری، مانند لحنِ شکوه و شکایت، سفارش و توصیه، یادآوری، سرزنش و غیره به وجود آمده و ارتباطِ عاطفی و نزدیکی را با مخاطب دامن زده است.
سمبولیسمِ صالحی در حقیقت، برآیندی از تلفیق بیانِ گفتاری و عناصر و نشانه‌هایی عینی و ذهنی است که عواطف و اندیشه‌های وی را نمایندگی می‌کند. در این مقاله، ضمنِ اشاره به ابعادِ بهره‌مندی صالحی از امکانات و عناصر زبان گفتاری، کیفیت نمادپردازی و تکوینِ بیانِ سمبولیک وی در اشعارش تبیین شده‌است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Seid Ali Salehi: Colloquial poetry and symbolism

چکیده [English]

Seyed Ali Salehi can be considered as the most famous representative of colloquial poetry who has sought new poetic possibilities in spoken discourse. His understanding of colloquial language and his mastery in using it have made it possible for him to create a new generation of modern poetry which retains conversational elements as its chief characteristic. Ali Salehi uses colloquial language as the basis of poetic developments so much so that his poetic and artistic techniques have entered everyday language while obeying its rules. Concepts like intimacy, attraction, and affection constitute the chief themes of his poetry which come to existence due to Salehi's addressing tone, his overwhelming use of narration and conversational techniques such as dialogue, interior monologues and aside and also, speech tones and movements like complaint, recommendation, reminding and blaming, thus forming a close intimate relationship with his audience. His symbolism is a synthesis of speech and objective-subjective elements as well as signs which reveal his feelings and thoughts. The present article examines the extent Salehi has used the possibilities of colloquial language and its correspondence with symbolic mentality and thought. To do this, the role of colloquial language and Salehi’s symbolism in shaping salient features of his poetry are analyzed. ‘Realism,’ ‘reader-centeredness,’ ‘emotionalism,’ ‘socialism,’ and ‘nostalgic feelings’ get analyzed here. These features correspond with both his colloquialism and his symbolism, formally and semantically.
Key Words: Colloquial Language, Symbol, Colloquial Poetry, Seyed Ali Salehi, Affection, Addressee.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key words: Salehi
  • colloquial poetry
  • spoken discourse
  • symbol
  • affection
آتشی، منوچهر. (1379). از بنفش تند تا...، مجموعه اشعار و اندیشه­های هوشنگ ایرانی. با مقدمه­ی منوچهر آتشی، تهران: نخستین.
باباچاهی، علی. (1367). «جریان­های شعری از دهه­ی چهل تا امروز». ماهنامه­ی آدینه، شماره 26، صص30–34.
ـــــــــــــــ (1377). گزاره های منفرد. تهران: نارنج
ـــــــــــــــ (1381). سه دهه شاعران حرفه­ای. تهران: ویستار. 
ــــــــــــــ (1382). «مولفه­ها و محورهای شعر منوچهر نیستانی». مجله­ی گوهران، شماره 2، صص23-26.
 ــــــــــــــ (1381). سه دهه شاعران حرفه­ای. تهران: ویستار. 
ـــــــــــــــ (1384). عاشقانه­ترین­ها، گزینش و تحقیق. تهران: ثالث.
براهنی، رضا. (1371). طلا در مس. ج2، تهران: نویسنده. 
ـــــــــــــ (1374) .گزارش به نسل بی­سن فردا. تهران: مرکز. 
ـــــــــــــ (1365). هنر و ادبیات امروز1، گفت و شنود با براهنی/ شاملو. به کوشش ناصر حریری، بابل: کتابسرای بابل.  
بلزی، کاترین. (1379). عمل نقد. ترجمه­ی عباس مخبر، تهران: قصه.   
تسلیمی، علی. (1387). گزاره‌هایی در ادبیات معاصر ایران، شعر. تهران: اختران.  
تولستوی، لئون. (1364). هنر چیست. ترجمه­ی کاوه دهگان، تهران: امیرکبیر. 
جورکش، شاپور. (1383). بوطیقای شعر نو. تهران: ققنوس.
حسن­لی، کاووس. (1383). گونه­های نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.
حقوقی، محمد. 1381. حد همین است. تهران: قطره. 
دلاشو، م لوفر. (1364). زبان رمزی افسانه­ها. ترجمه­ی جلال ستاری، تهران: توس.
رویایی، یداله. (1357). از سکوی سرخ. تهران: مروارید.
ـــــــــــــ (1382). منِ گذشته: امضا، فارسی/ فرانسه. تهران: کاروان.  
ریچاردز، آی. ا. (1375). اصول نقد ادبی. ترجمه سعید حمیدیان، تهران: علمی و فرهنگی.
سیدحسینی، رضا. (1387). مکتب‌های ادبی، جلد 2، تهران: نگاه.
شفیعی­کدکنی، محمدرضا. (1371). شاعر آیینه­ها. تهران: آگاه.   
شمیسا، سیروس. (1391). مکتب­های ادبی. تهران: نگیما.
صالحی، سیدعلی. (1370). «مساحت و تناسب شعر». ماهنامه­ی دنیای­سخن. شماره 42، صص44- 45.
ــــــــــــــــ (1377). «فراگفتمان برای حوصله ایوب». ماهنامه­ی دنیای­سخن، شماره80 ، صص38- 39.
ــــــــــــــــ (1382). شعر در هر شرایطی. تهران: نگیما. 
ــــــــــــــــ (1385). مجموعه اشعار، دفتر یکم. تهران: نگاه. 
فتوحی، محمود. (1386). بلاغت تصویر. تهران: سخن.
فلاحتی، مهدی. (1372). «معنای معاصر شعر». ماهنامه­ی آدینه، شماره 84 و85، صص48- 51.
قبانی، نزار. (1364). داستان من و شعر. ترجمه­ی غلامحسین یوسفی، تهران: توس.
کریس، جیمز جی. (1380). مدرنیته و مدرنیسم. ترجمه و تدوین حسینعلی نوذری، تهران: نقش جهان. 
لنگرودی، شمس. (1378). تاریخ تحلیلی شعر نو. جلد 4، تهران: مرکز.  
محیط، احمد. (1369). «خلاقیت هنری، آفرینش زیبایی».  ماهنامه­ی گردون، شماره 2،  صص 12- 15.
مختاری، محمد. (1378). هفتاد سال عاشقانه، تحلیلی از ذهنیت غنایی معاصر. تهران: تیراژه.
مک­هیل، برایان. (1387). عشق و مرگ در نوشتار پسامدرنیستی، ادبیات پسامدرن. تدوین و ترجمه­ی پیام یزدانجو، تهران: مرکز. 
نفیسی، آذر. (1368). «آشنایی­زدایی در ادبیات». کیهان فرهنگی، سال 6، شماره 2،  صص34-38.
نوذری، حسینعلی. (1380). واژگان توصیفی، اصطلاحات و تعابیر مدرنیته و پست‌مدرنیته، مدرنیته و مدرنیسم. ترجمه و تدوین حسینعلی نوذری، تهران: نقش جهان. 
نیمایوشیج. (1357). حرف­های همسایه. تهران: دنیا. 
یاحقی، محمدجعفر. (1388). جویبار لحظه­ها. تهران: جامی.
یونگ، کارل گوستاو. (1372). انسان و سمبول­هایش. ترجمه­ی ابوطالب صارمی، تهران: امیرکبیر.