معانی القایی شعر «نشانی» بر پایه‌ی هم‌نشینی نشانه‌ها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه شیراز

2 دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد

چکیده

چکیده:
شـعر نشـانی، یکی از اشعار سهراب سپهری است که منتـقدان بیـش از هر شعر دیگر وی به آن توجه داشته‌اند؛ اما علیرغم تعدد نقدهای نوشته‌شده، خواننده‌ به تفسیر قانع‌کننده‌ای از این شعر دست نمی‌یابد.
هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر نشانی برای دست‌یافتن به تفسیری است که مبتنی بر کلیت اندام‌وار اثر باشد. نگارندگان با اتکا بر متن شعر سعـی دارند با استفاده از روش تحلیل گفتمان و بر اسـاس رابطه‌ی ‌هم‌نشینی نشانه-ها از این شعر خوانشی دیگر ارائه کنند. بدین منظور از میان نشانه‌های شعر، نشانه‌های کلیدی‌تر برگزیده‌شده و پیوند آنها با سایر نشانه‌های شعر در محور افقی بررسی گردیده است.
در نقد حاضر تفسیری روشن از شعر نشانی ارائه گردیده است؛ بررسـی شعر نشان می‌دهد این اثر دارای بن‌مایه‌ای فلسفی و روان‌کاوی است. حرکت سوار به روزگار پیشابلوغی(بلوغ) و پیشازبانی(خش‌خش) نشان می‌دهد شناخت سپهری از انسان و جهان با نگاه فلسفی و روان‌کاوی فروید و لکان شباهت دارد. تعبیر «شاخه‌ی نوری که به لب داشت»، القاکننده-ی زبان است که در تعبیرات لکان در رشد روانی سوژه، مبین «امر نمادین» در رشد کودک است. «بلـوغ»، که با «نام پدر» در تعبیـرات لکان منطبق است، در کنار «کودک» نظریه‌ی فاز آینه‌ی لکان را تداعی می‌کند. همچنین، همین موارد و واژه‌ی «اساطیر» که به نوعی به انسان تاریخی و یا ناخودآگاه جمعی انسان ارتباط دارد، راه را بر نقد این شعر از منظر روان‌کاوی فروید و یونگ نیز باز می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Connotative Meaning of “Neshani” Based on the Comibination of Signs

نویسنده [English]

  • saeid hesampour 1
1
2
چکیده [English]

“Nishānī”, more than Sipihrī's other poems, has attracted the attention of critics; however, despite the wide range of critical comments, readers do not find the interpretations of the poem convincing enough. The purpose of this article is to evaluate and criticize "Nishānī" so as to arrive at an interpretation that takes into consideration the organic whole of the poem. The researchers, through discourse analysis and according to collocativeness of signs, endeavor to offer a new reading and interpretation of the poem. To this end, the more significant signs, among others, have been picked out and their relationship with other signs has been studied along the horizontal axis. The current analysis proposes a clear interpretation of “Nishānī.”  An examination of the poem shows that it accommodates philosophical and psychoanalytic motifs. The rider’s progress towards the pre-Oedipal (maturity) and the pre-lingual (rustle) phases indicates that Sipihrī 's attitude towards human beings and the world resembles the philosophical and psychological outlooks of Freud and Lacan. The phrase of “the branch of light on his lips” signifies language, which in Lacan’s theory of the psychic growth of the subject represents the ‘symbolic order’ in the infant’s growth. ‘Maturity’, which matches ‘name-of-the-father’ in Lacan’s terminology, when juxtaposed with the ‘infant’, brings Lacan’s mirror stage to mind. Furthermore, the aforementioned issues and the term of ‘myths’, which is somehow related to the historical man and collective unconscious of human beings, pave the way for a Jungian and Freudian analysis of the poem.
Keywords: Suhrāb Sipihrī, collocation, pre-lingual, language, modern.

کلیدواژه‌ها [English]

  • "Sohrab Sepehri"
  • "combination"
  • "pre-language nature"
  • "language"
  • "modern"
احمدی، بابک. (1371). از نشانه­های تصویری تا متن. تهران: مرکز.
براهنی، رضا. (1380). طلا در مس. تهران: زریاب.
پاینده، حسین. (1388). نقد ادبی و دموکراسی. تهران: نیلوفر.
حق­شناس، علی­محمد و لطیف عطاری. (1386). «نشانه­شناسی شعر». مجله­ی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران، شماره­ی 183، صص 45-19.
لیدر، داریان و جودی گروزر.(1387). لاکان. ترجمه­ی محمدرضا پرهیزگار، تهران: نظر.
دینه­سن، آنه­ماری. (1380). درآمدی بر نشانه­شناسی. برگردان مظفر قهرمان، آبادان: پرسش.
رازق­پور، مرتضی. (1389). «رمان اجتماعی و جست و جوی تباه ارزش‌ها». فصل­نامه­ی اندیشه­های ادبی، دوره­ی جدید، سال 2، شماره­ی 3، صص 183-202.
سپهری، سهراب. (1378). هشت کتاب. تهران: کتاب­خانه­ی طهوری.
سپهری، پریدخت. (1376). سهراب مرغ مهاجر. تهران: کتاب­خانه­ی طهوری.
سجودی، فرزان. (1377). «درآمدی بر نشانه­شناسی». فصل­نامه­ی فارابی، شماره­ی 30. صص241-212.
سجودی، فرزان. (1388). نشانه­شناسی: نظریه و عمل. تهران: علم.
سرلو، خوان ادواردو. (1389). فرهنگ نمادها. تهران: دستان.
شاملو، احمد. (1385). مجموعه­ی آثار. ج1، تهران: نگاه.
شریفیان، مهدی. (1385). «نقد عرفانی شعر نشانی سهراب سپهری». فصل­نامه­ی علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، سال 16 و 17، شماره­ی 61 و 62، زمستان 1385 و بهار 1386. صص 181-157.
شمیسا، سیروس. (1382). نگاهی به سپهری. تهران: صدای معاصر.
ضیمران، محمد. (1385). «امبرتو اکو و نشانه­شناسی». بخارا، شماره­ی 52، صص217-226.
قائمی­نیا، علیرضا. (1385). «نشانه­شناسی و فلسفه­ی زبان». فصل­نامه­ی ذهن، شماره­ی 27. صص24-3.
گیرو، پی­یر. (1380). نشانه­شناسی. ترجمه­ی محمد نبوی، تهران، موسسه­ی آگاه.
مایرس، تونی. (1385). اسلاوی ژیژک. ترجمه­ی فتاح محمدی، زنجان: هزاره­ی سوم.
مکاریک، ایرنا ریما. (1390). دانش­نامه­ی نظریه­های ادبی معاصر. ترجمه­ی مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: نشر آگه.
هومر، شون. (1388). ژاک لاکان. ترجمه­ی محمدعلی جعفری و سیدمحمد ابراهیم طاهایی، تهران: ققنوس.
وارد، گلن. (1389). پست­مدرنیسم، ترجمه­ی قادر فخر رنجبری و ابوذر کرمی، تهران: ماهی.
یوسفیان، شهروز. (1385). «مناقشه­ی بازنمایی و خوانش­های نشانه­شناسی ساخت­گرا». فصل­نامه­ی خیال، شماره­ی 18، صص 109-96.