گونه شناسی ساخت های قالبی در رباعیات مولوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه جهرم

2 دانشگاه شهید چمران اهواز

چکیده

گفتار قالبی‌شده یا کلیشه‌های زبانی، از جمله امکانات زبان عامیانه برای بیان مطلب هستند که به ویژه در محاوره‌های عادی روزمره، کاربردی گسترده دارند. بسامد کاربرد عبارت‌ها و گزاره‌های قالبی در متون ادبی (نظم یا نثر) با عامیانگی کلام پیوندی مستقیم دارد؛ از این رو، می‌توان با بررسی متون از چشم‌انداز چنین کاربردهایی، میزان عوامانگی گفتار را در آن‌ها سنجید و اغراض به‌کارگیری چنین زبانی را کشف کرد. در پژوهش پیش رو ساخت‌های قالبی در رباعیات مولوی، بررسی و تاثیر آن بر عامیانگی سخن وی، مشخص گردیده‌است. آمار به‌دست‌آمده نشان می‌دهد کنایه با بیش‌ترین کاربرد، زبانی کنایی را برای متن، رقم زده؛ شیوه‌ی استدلال و بیان مطلب مولوی بر تمثیل‌پردازی استوار است که با بعد آموزگاری شخصیت وی و تلاش او برای تفهیم مطلب، بسیار سازگار است. گزاره‌ی دیگر، تعارف است که با رابطه‌ی کلیشه‌ای عاشق و معشوق شعر سنتی فارسی پیوند می‌یابد؛ تهدید نیز افزون بر کاربرد تعلیمی آن، به کار نمایان ساختن چهره‌ی پرخاش‌جوی معشوق در رباعیات، آمده‌است؛ ضمن آن‌که تعلیم مریدان بی‌ذوق یا تمایل به حماسه‌ی عرفانی نیز مولوی را به رجزخوانی (از زیرگونه‌های تهدید) واداشته‌است. کاربرد القاب کلیشه‌ای نیز تیپ‌سازی‌های اجتماعی شاعر را رقم زده‌است. دشنام، دعا و نفرین نیز به ترتیب، در رده‌های پایین‌تر طرف توجه مولوی بوده‌اند و هریک به اغراضی خاص، در رباعیات او به کار گرفته‌شده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The typology of stereotypical structures in Mowlavi's quartains

نویسندگان [English]

  • shahin haghighi 1
  • tahere jooshaki 2
1 jahrom University
2 chamran University of Ahvaz-
چکیده [English]

ّCliches or linguistic stereotypes are slang language features which are widely used in everyday conversations. The frequency of the use of stereotypical expressions and propositions in literary texts (poem or prose) is directly related to the colloquial speech. Therefore, by examining texts from the perspective of such applications, they can measure the extent of colloquialism of speech, and discover the purposes of the use for such a language. In the forthcoming research, the stereotypical structres in Molavi's Ru'ba'iyat have been investigated and its effect on the colloquialism of his speech has been determined. The statistics show that irony, the most commonly used figure, has resulted an ironical language for the text; the way of reasoning and expressing Rumi's content is based on allegory, which is highly consistent with the teaching dimension of his personality and his attempt to convey the subject. Another proposition is the compliment associated with the relationship between the lover and the beloved of the traditional Persian poetry; the threat, in addition to its educational application, has shown the appearance of a violent expression of the beloved in the Rubaiyates, while the teaching of insensible disciples or the tendency to mystical epic has also forced Rumi into exasperation (from subspecies of threat). The use of cliché titles has also been the source of the poet's social typical characters. Prayer and curse were respectively in the lower ranks of Mowlavi's attention, and each of them was used for a certain purpose in his quatrains.

کلیدواژه‌ها [English]

  • "stereotypical"
  • "Folklore"
  • "Mowlavi's quatrains"
  • "speech"
  • "Mowlavi "
قرآن کریم. (1384). ترجمه‌ی سیدجلال‌الدین مجتبوی، قم: مبلغان.
آتش‌سودا، محمدعلی. (1385). «زبان عامیانه در غزل حافظ». نامه­ی فرهنگستان، سال8، شماره­ی 3، صص85- 112.
آسیایی، رویا و عباسی، مریم. (1391). «نفرین به مثابه خشونت زبانی، مطالعه­ی تطبیقی نفرین‌های رایج در زبان ترکی و لکی». مجموعه مقالات هشتمین همایش زبان‌شناسی ایران، شماره­ی 280، صص1-10.
آقاگل‌زاده، فردوس و همکاران. (1389). «شناسایی و توصیف گفتارهای قالبی‌شده‌ی زبان فارسی بر پایه‌ی نقش عوامل جامعه‌شناختی زبان».  زبان‌شناسی و گویش‌های خراسان، دانشگاه فردوسی مشهد، سال 2، شماره­ی 3، صص 119-134.
اکرمی، غلامرضا. (1387). «دعا و نیایش در ایران». اخبار ادیان، سال6، شماره­ی1 و 2، صص 58- 62.
امیدسالار، محمود. (1381). «نکاتی درباره­ی فحش و فحاشی در زبان فارسی». ایران‌شناسی، سال14، شماره­ی 54، صص 341- 350.
انوری، حسن. (1388). فرهنگ فشرده­ی سخن. تهران: سخن.
________. (1390). فرهنگ کنایات سخن. تهران: سخن.
باغینی‌پور، مجید. (1379). «گفتار قالبی و کاربرد خلاقانه‌ی آن». زبان‌شناسی، سال15، شماره‌ی 1، صص 45-57.
بهمنیار، احمد. (1369). داستان‌نامه‌ی بهمنیاری. به کوشش فریدون بهمنیار، تهران: دانشگاه تهران.
پادشاه (شاد)، محمد. (1336). فرهنگ آنندراج. زیر نظر محمد دبیرسیاقی، تهران: خیام.
پارسا، احمد. (1384). «مثل‌ها از نگاهی نو». رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره­ی75، صص4-17.
پشتدار، علی‌محمد. (1388). «تعارفات زبان فارسی از دیدگاه علم بلاغت (مجاز)». نامه‌ی پارسی، شماره­ی 48- 49، صص 59- 70.
توحیدیان، رجب. (1385). «شاه و گدا در ادبیات منظوم عرفانی». مجله­ی‌ ادبیات فارسی، شماره­ی 5، صص 1-28.
جعفری، راشد. (1396). «گونه‌شناسی ساخت‌های قالبی در ادبیات مکتب­خانه‌ای ایران». پایان‌نامه­ی ‌کارشناسی­ارشد دانشگاه جهرم.
دهخدا، علی­اکبر. (1353). لغت‌نامه. تهران: دانشگاه تهران.
ـــــــــــــــ (1395). امثال‌الحکم. تهران. امیرکبیر.
ذوالفقاری، حسن. (1386). «بررسی ساختار ارسال‌المثل؛ بحثی در ارسال‌المثل و تفاوت آن با برخی گونه‌ها و ساختارهای مشابه آن». پژوهش‌های ادبی، شماره­ی 15، صص31-62.
ـــــــــــــــــ (1394). «گونه‌شناسی ساخت‌های قالبی در زبان عامه». جستارهای زبانی، دوره­ی 6، شماره­ی 4، صص 69- 98.
راشدمحصل، محمدرضا. (1386). «بررسی تاریخی و ساختاری القاب». پژوهش‌های ادب عرفانی (گوهر گویا)، شماره­ی 3، صص1-22.
رامپوری، غیاث‌الدین. (1388). غیاث‌اللغات. به کوشش منصور ثروت، تهران: امیرکبیر.
زارع، محبوبه و علوی­مقدم، مهیار. (1389). «بازتاب عنصر حماسه در قصاید سنایی». مجموعه­مقالات پنجمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سبزوار، صص 318-330.
زرین‌کوب، عبدالحسین. (1371). شعر بی‌دروغ؛ شعر بی‌نقاب. تهران: علمی.
شفیعی­کدکنی، محمدرضا. (1386). صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
ـــــــــــــــــــــــ (1391). رستاخیز کلمات. تهران: سخن.
ـــــــــــــــــــــــ (1392). زبان شعر در نثر صوفیه. تهران: سخن.
شمس قیس رازی. (1314). المعجم فی معاییر اشعار عجم. تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، مقدمه‌ی محمدبن عبدالوهاب قزوینی و مدرسی رضوی، تهران: خاور.
شمیسا، سیروس. (1375). بیان و معانی. تهران: فردوس.
ـــــــــــــــ (1387). سیر رباعی. تهران: نشر علم.
شیری، قهرمان. (1389). «فرهنگ شفاهی در حدیقه‌ی سنایی».  ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، سال 1، شماره­ی 2، صص 51-85.
صالحی­مازندرانی، محمدرضا و همکاران. (1396). «کارکرد کنایه در غزلیات شمس». پژوهش‌های ادب عرفانی (گوهر گویا)، سال11، شماره­ی2، پیاپی33، صص 95- 116.
صدری‌افشار، غلامحسین و همکاران. (1373). فرهنگ فارسی امروز. تهران: فرهنگ معاصر.
صدری‌افشار، غلامحسین. (1392). فرهنگ زبانزدها. تهران: مازیار.
فتوحی، محمود. (1383- 1384). «تمثیل، ماهیت، اقسام، کارکرد». مجله­ی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، سال 12 و 13، شماره­ی 47- 49، صص 141- 176.
قبادی، حسینعلی. (1381). «حماسه‌ی عرفانی، یکی از انواع ادبی در ادبیات فارسی».  پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، شماره 1،صص 1-20.
قوامی، بدریه. (1390). «هنر زبانی مولوی در کلیات شمس». فصل‌نامه­ی زبان و ادب فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، سال 3، شمار­ه‌ی 6، صص179-206.
مشیری، مهشید. (1388). فرهنگ زبان‌ فارسی؛ الفبایی- قیاسی. تهران: سروش.
معین، محمد. (1375). فرهنگ فارسی. تهران: امیرکبیر.
مولوی، جلال‌الدین محمد. (1381). کلیات شمس تبریزی. به کوشش توفیق سبحانی، تهران: قطره.
نجفی، ابوالحسن. (1387). فرهنگ فارسی عامیانه. تهران: نیلوفر.
نفیسی، علی‌اکبر. (1355). فرهنگ ناظم‌الاطباء. با مقدمه‌ی محمدعلی فروغی، تهران: کتابفروشی خیام.
ورتینکوف، الکساندر. (1380). «برخی ساخت‌های نحوی قالبی‌شده در زبان فارسی». ترجمه‌ی محسن شجاعی، زبان‌شناسی، سال 16، شماره­ی1، صص 77-82.  
همایی، جلال‌الدین. (1389). فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: اهورا.
یاوری، هادی. (1387). «گزاره‌های قالبی در قصه‌ی امیرارسلان». نقد ادبی، سال1، شماره­ی 4، صص 153- 188.