کاربست الگوی خوانش نشانه‌شناسانة مایکل ریفاتر در تفسیر غزل «اگر آن تُرک شیرازی...» با تمرکز بر معنای عبارت «میِ باقی»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

2 دانشیار، گروه زبان و ادبیات عرب، دانشگاه پیام نور، ایران

3 استادیار گروه دستور زبان فارسی و رسم‌الخط فرهنستان زبان و ادب فارسی

10.22099/jba.2023.46968.4369

چکیده

در تاریخ ادب فارسی کمتر شاعری را همچون حافظ می‌توان یافت که جزئیات اشعارش تابه‌این‌اندازه اهمیت داشته باشد. در طول تاریخ سنّت شرح‌نویسی بر اشعار این شاعر بسیاری از نکات و ملاحظات واژگانی، نحوی، ادبی و فکری محل بحث صاحب‌نظران بوده و هر شارحی به‌فراخور میزان فهم و درک خود در مسیر حل دشواری‌های دیوان شعر او گام برداشته است؛ البته نباید از این واقعیت غافل بود که دراین‌میان برخی از مفاهیم، عبارات و واژگان هستند که فهم دقیق آن‌ها نقش بسزایی در درک ظرایف شعر حافظ دارد. یکی از این موارد مهم عبارت «می باقی» در غزل سوم دیوان مطابق ترتیب الفبایی است. بررسی تفاسیر ارائه‌شده نشان‌ می‌دهد که بیشتر شارحان برای این عبارت معنای «باقی‌مانده‌ی مِی» را پیشنهاد داده‌اند؛ معنایی که گرچه خللی در دریافت بیت ایجاد نمی‌کند؛ اما به نظر می‌رسد با حال‌وهوای کلی غزل هم‌خوانی ندارد؛ ازهمین‌رو تلاش شد تا در این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده است، با استفاده از الگوی پیشنهادی مایکل ریفاتر برای خوانش نشانه‌شناسانه‌ی شعر، غزل موردنظر بازخوانی شود تا ازاین‌طریق ضمن استخراج گرانی‌گاه معنایی غزل، معنایی مستند به شواهد متنی برای عبارت «مِی باقی» ارائه شود. براین‌اساس کلیت غزل به پنج بخش مجزا تقسیم شد و پس از بررسی انباشت‌ها و تقابل‌های دوگانه، مفهوم «برتری نقد، ماندگار و حقیقی بر نسیه، ناماندگار و غیرحقیقی»، به‌عنوان ماتریس یا محور معنایی منتشر در سطح غزل شناسایی شد. مفهومی که بازخوانی عبارت موردبحث و بیت محل واقع‌شدنش براساس آن نشان می‌دهد که معنی «مِی ماندگار» در نقطه‌ی مقابل «مِی فرّار» می‌تواند معتبرترین معنا برای عبارت «می باقی» باشد؛ معنایی که با کلیت غزل نیز همخوان است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Applying the semiotic reading model of Michael Riffaterre in the interpretation of the sonnet "Agar An Turk Shirazi..." focusing on the meaning of the phrase "maye baghi"

نویسندگان [English]

  • ayoob moradi 1
  • faroogh nemati 2
  • Morteza Ghasemi 3
1 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Payam Noor University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Arabic Language and Literature, Payam Noor University, Iran
3 Encyclopedia of Persian grammar and calligraphy, The Academy of Persian Language and literature, Tehran, Iran
چکیده [English]

In the history of Persian literature, no poet can be found whose details are as important as Hafez's poetry. Throughout the history of commenting on Hafez's poems, many of his lexical, syntactic, literary and content points have been discussed, and each commentator, in his own way, has taken a step towards solving the difficulties of his poetry. Of course, we should not ignore the fact that there are some concepts, phrases and words whose accurate understanding plays an important role in understanding Hafez's poetry. One of these important cases is the phrase "Maye Baghi " in the third sonnet of Divan according to alphabetical order. Examining the provided interpretations shows that most of the commentators have proposed the meaning of "the rest of liquor" for this phrase. A meaning that does not create a problem in understanding the meaning; But it seems that it does not match with the general mood of the poem. Therefore, in this article, which is written in an analytical-descriptive method, using the model proposed by Michael Riffaterre for the heuristic reading of the poem, this sonnet of Hafez was reread, in this way, while extracting the dominant concept in it, a meaning documented by textual evidence. to be presented for the phrase " Maye Baghi ". Therefore, sonnet was divided into five separate sections and after examining the accumulations and dual confrontations, the concept of "superiority of cash, permanent and real over credit, impermanent and unreal" was identified as the matrix or semantic axis of the Ghazal. Based on this matrix, it can be said that Hafez's purpose of using the adjective "Baghi" for liquor is to express the durability of its effect.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Description of Hafez
  • Maye Baghi
  • model of Michael Riffaterre
  • heuristic reading
قرآن کریم. (‌۱۳۷۶‌). ترجمه‌ی بهاءالدین خرمشاهی، تهران: جامی- نیلوفر.
آلگونه جونقانی، مسعود. (1396). «کاربست الگوی نشانه‌شناختی ریفاتر در خوانش شعر». پژوهش ادبیات معاصر جهان، دوره‌ی 22، شماره‌ی 1، صص 33-57.
ــــــــــــــــــــــــ (1397). نشانه‌شناسی شعر. تهران: نویسه پارسی.
آلن، گراهام. (1397). بینامتنیت.‌ تهران:‌ مرکز.
استعلامی، محمد. (1383). درس حافظ. تهران: سخن.
برزگرخالقی، محمدرضا. (1389). شاخ نبات حافظ. تهران: زوّار.
بی‌نظیر، نگین. (1393). «فروریزی تقابل‌ها و اصالت نگرش نسبی در دستگاه فکری مولوی». ادبیات عرفانی الزهرا، سال 5، شماره‌ی 10، صص153-179.
پاینده، حسین. (1397). نظریه و نقد ادبی: درسنامه‌ای میان‌رشته‌ای، تهران: سمت.
ثروتیان، بهروز. (1388). شرح غزلیات حافظ. تهران: نگاه.
حافظ، شمس‌الدین محمد. (1391). دیوان. براساس تصحیح قاسم غنی و محمد قزوینی. تهران: کلهر.
حمیدیان، سعید. (1392). شرح شوق. تهران: قطره.
ختمی لاهوری، ابوالحسن. (1374). شرح عرفانی غزل‌های حافظ. تهران: قطره.
خرمشاهی، بهاء‌الدین. (1380). حافظ‌نامه. تهران: علمی و فرهنگی.
خطیب‌رهبر، خلیل. (1383). دیوان غزلیات مولانا شمس‌الدین محمد خواجه حافظ شیرازی با معنی واژه‌ها و شرح ابیات و ذکر وزن و بحر غزل‌ها. تهران: صفی‌علی‌شاه.
خویشگی قصوری، عبیدالله. (1393). بحرالفراسه اللافظ فی شرح دیوان حافظ. با تصحیح و تعلیقات ایوب مرادی و سارا چالاک، تهران: اسحاق.
زیبایی، محمدعلی. (1367). شرح صد غزل از حافظ. تهران: پاژنگ.
سلدن، ‌رامان؛ ویدوسون، پیتر. (1392). راهنمای نظریه‌ی ‌ادبی معاصر. تهران:‌ طرح نو.
سلمان ساوجی. (1371). دیوان. مقدمه و تصحیح ابوالقاسم حالت، تهران: سلسله‌ی نشریات ما.
سودی بسنوی، محمد. (1366). شرح سودی بر حافظ. تهران: زرین و نگاه.
شمیسا، سیروس. (1387). بیان. تهران: میترا.
ـــــــــــــــ. (1394). سبک‌شناسی شعر. تهران: میترا.
فتوحی، محمود. (1387). «ارزش ادبی ابهام از دومعنایی تا چندلایگی معنا». مجله‌ی دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم، سال 16، شماره‌ی 62، صص 35-17.
فرخی‌یزدی. (1360). دیوان. با تصحیح و مقدمه‌ی حسین مکّی، تهران: بنیاد نشر کتاب.
فرشادمهر، ناهید. (1388). دیوان حافظ با معنی کامل. تهران: گنجینه.
مرادی، ایوب. (1400). «کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا...» از حافظ». ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، سال 13، شماره‌ی 27، صص153-183.
مکاریک، ایرنا ریما. (1393). دانشنامه‌ی نظریه‌های ادبی معاصر، تهران: آگه.
موقن، یدالله. (1369). «لوکاچ و مدرنیسم». گردون، سال 1، شماره‌ی 8 و 9، صص 36-39.
مولانا بدرالدین. (1362). بدرالشروح. تهران: امین.
مولوی. (1383). کلیات شمس تبریزی. مطابق نسخه‌ی تصحیح‌شده‌ی بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران: صدای معاصر.
نامورمطلق، بهمن. (1394). درآمدی بر بینامتنیت. تهران: سخن.
ولک، رنه. (1377). تاریخ نقد جدید. ترجمه‌ی سعید ارباب شیرانی، تهران: نیلوفر.
هروی، حسینعلی. (1367). شرح غزل‌های حافظ. تهران: نو.
یوسفی، حسین‌علی. (1381). دیوان حافظ براساس نسخه‌ی قزوینی و خانلری با مقابله‌ی نسخه‌ها و شرح‌های معتبر همراه با شرح و معنی کامل غزل‌ها و فرهنگ لغات و اصطلاحات. تهران: روزگار.
Riffaterre, Michael (1990). “Interpretation and Descriptive Poetry: A reading of Wordsworths Yew-Trees. Untying the text: A post-Structuralist reader.Ed. Julian Wolfreys. Edinburgh: Edinburgh University Press.